پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نگاه "ملی‌گرایانه (ناسیونالیته) و یا "نژادپرستانه" به دین خدا [هر دینی]، خود از جاهلانه‌ترین روش‌های مواجه، مطالعه و انتخاب می‌باشد. خداوند متعال انبیایش را گسیل داشته، تا بندگانش دست از این اعتقادات خرافی بردارند و با عقل، بصیرت، دل و علم، خداگرا و معادگرا شوند و بفهمند که این مرزهای متغیر، نزد خداوند متعال ملاک نمی‌باشد، بلکه ملاک، همان ایمان و تقواست.

« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ » (الحجرات، 13)

ترجمه: اى انسان‌ها (مردم)، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى‏ترديد، خداوند داناى آگاه است.

الف – چه کسی ما را دعوت کرده که از اعراب جاهلیت و یا هر جاهلیت دیگری (در شرق و غرب گذشته و حال) تبیعت کنیم؟! خداوند متعال [در هر دینی] بندگانش را دعوت کرده تا با اطاعت از امر او که مستلزم تبعیت از انسان کامل (رسولان و اولیاء الله) می‌باشد؛ خداوند سبحان را بندگی کنند، نه إله‌های کاذب و خیالی خودشان را.

ب- « ما که خودمان پیامبر داشتیم » یعنی چه؟! برای خدا تعیین و تکلیف می‌کنند؟! مگر وقتی حضرت عیسی علیه السلام در فلسطین مبعوث شدند، مردمان فلسطین تا مصر و ...، حضرت موسی علیه السلام را نداشتند و مگر تمامی مردمان جهان، حضرات ابراهیم و نوح علیهم السلام را نداشتند؟!

ج - «ما خودمان»، یعنی کیا؟ آیا یعنی ایرانی‌ها؟ مرزهای ایران آن زمان کجا بود؟ مرزهای قرون بعدی کجا شد؟ مرزهای فعلی کجاست؟! ایرانی‌های آن زمان، اکنون کجایی قلمداد می‌شوند؟! بالاخره تکلیف حدود جغرافیایی و ملی دین زرتشت یا سایر ادیان گذشته کجاست و بر چه اساسی؟! آیا برای خدا و انبیای خدا، مرزهای جغرافیایی، ملی و نژادی تعیین می‌کنند؟! آیا این قبیل افراد و گروه‌ها، چه نام مسلمان روی خودشان گذاشته باشند، چه مسیحی، یهودی یا زرتشتی، اصلاً خداشناس و خداپرست و دین‌گرا هستند؟!

د – در ایران بیش از 15 نبیّ خدا حضور داشتند که هم اکنون در ایران فعلی، قبر 15 نفر از آنان، با شجره‌نامه و تاریخ‌شان معین است، حالا کدام را به عنوان پیامبر و دین "ایرانی" انتخاب کنیم؟! به راستی زرتشتی‌گری در هندوستان چه می‌کند؟!

ﮪ – اگر زرتشت پیامبر خدا باشد، او را خداوند متعال مبعوث داشته است، نه وزارت کشور و یا اداره ثبت سجلات؛ و از خداوند منّان اخذ وحی می‌نموده است، نه از "پان ایرانیسم"؛ و قطعاً مردم را به توحید و معاد دعوت می‌نموده است و نه "ملی‌گرایی"؛ و نیز هیچ گاه نیز نفرموده است که «ای مردم ایران، بعد از من هیچ پیامبری نخواهد آمد و اگر آمد نیز شما نپذیرید»!

و – گفته است « اگر تمام حرف‌های پیامبر اعراب را جمع بکنیم در سه کلام خلاصه می‌شود 1- گفتار نیک 2- پندار نیک 3- رفتار نیک !» اگر چه چنین نیست و عرصه‌ی دین الهی، تمامی شئون مادی و معنوی، فکری و عملی، فردی و اجتماعی را در بر می‌گیرد؛ اما جالب آن که با این همه عرب عرب گفتنش، سخن هر دو را یکی دانسته است. [البته همه انبیای الهی به یک حقیقت دعوت می‌کنند، آن چه تفاوت دارد، شریعت (احکام) است که متناسب با گستره‌ی مکانی و زمانی هر دینی می‌باشد؛ و اسلام دین جهانی و همیشگی است].

ز- «گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک»، اگر چه شعار نیکی است، اما "شعار" است؛ در اسلام عزیز تعریف شده که گفتار نیک چیست، اندیشه درست کدام است و عمل صالح چیست؛ اما نه در زرتشت و نه هیچ دین و آیین و مکتب دیگری، تعریف ندارد؛ اگر داشت، می‌فهمیدند که آوردن نام یک نبی [آن هم نه به خاطر گرویدن به او، بلکه به خاطر ضد تبلیغ علیه اسلام] و نفی دیگر انبیای الهی، نه گفتار نیک است و نه پندار نیک و نه کردار نیک. دین، اگر دین خدا باشد، چنین اجازه‌ای را به احدی نمی‌دهد.

« آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ » (البقره، 285)

ترجمه: فرستاده ما بدانچه از جانب پروردگارش به سوى او نازل شده ايمان آورده و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتاب‏ها و فرستادگان او ايمان آورده‏اند (و گفتند) ميان هيچ يك از فرستادگان او فرق نمى‏گذاريم، و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا عفوت را مى‏طلبيم، و بازگشت (همه) به سوى توست.

« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدًا » (النساء، 136)

ترجمه: اى كسانى كه به خدا ايمان آورده‏ايد، به خدا و فرستاده او و كتابى كه بر رسولش فرو فرستاده و كتابى كه پيش از اين نازل كرده به همه اينها ايمان بياوريد، و اى كسانى كه به زبان ايمان آورده‏ايد (از ته دل) ايمان بياوريد، و اى كسانى كه ايمانتان محقق شده در حفظ آن استوار باشيد. و هر كه به خدا و فرشتگان و كتاب‏ها (ى آسمانى) و فرستادگان او و روز واپسين كفر ورزد حقّا كه به گمراهى دور و درازى افتاده است.

ح – زرتشت، اگر پیامبر خدا بوده است، حتماً اهل عصمت بوده و دروغ نگفته است؛ اما مگر راست‌گویی انبیای پیشین، سبب نفی سایر انبیا می‌گردد؟! مثل این است که بگویند: «چرا حضرات موسی و عیسی علیهماالسلام، گفتند: ما فرستادگان خدا هستیم؛ مگر نوح و ابراهیم علیهماالسلام دروغ گفته بودند که ما پیامبریم؟» خب ببینید که این استدلال‌ها چقدر ضعیف و سخیف است؟ آن هم در خصوص ادیان و انبیای الهی. پس اینها هستند که دروغ گفته و به آنها نیز دروغ می‌بندند.

نکات:

***- اغلب کسانی که امروزه [به ویژه در فضای مجازی]، دم از زرتشتی‌گری ناسیونالیستی و آن هم به همراه اهانت به اسلام می‌زنند، اصلاً زرتشتی نیستند؛ بلکه قرار دادن "ملی‌گرایی" در مقابل "خداگرایی و دین خدا"، یک وسیله‌‌ای در دست دشمنان خدا و تمامی انبیا می‌باشد و البته تمامی مخالفین اسلام، از جمله "بهاییت"، در این زمینه بسیار فعال هستند. همان گونه که اغلب آنانی که دم از "وهابیت" می‌زنند، اصلاً مسلمان نیستند و به امر انگلیس و امریکا (صهیونیسم بین‌الملل)، به هر گونه جوّسازی جهت ایجاد اختلاف و تجزیه و مقابله با اسلام عزیز، دامن می‌زنند.

***- قابل توجه است که استکبار و صهیونیسم بین‌الملل، آنجا که سخن از حکومت جهانی به رهبری امریکاست، هر گونه حد و مرزی [جغرافیایی، نژادی، دینی، فرهنگی و ...] را در فلسفه‌های نوین، در سیاست، در اقتصاد، در نظام سلطه به زور اسلحه و کشتارهای دسته‌جمعی و ...، نفی می‌کنند، اما هر کجا که لازم باشد بین ملتی ایجاد تفرقه کنند، به تجزیه مردم و انداختن آنها به جان یک دیگر، بر اساس ملیت، قومیت، نژاد، رنگ، زبان... و بالاخره دین و مذهب، اقدام می‌کنند و اگر قرار باشد علیه اسلام عزیز عملیات کنند، از هیچ اقدامی و توسل به هیچ حربه‌ای فروگذاری نمی‌کنند.

از این رو شاهدید، همان‌هایی که دائم دم از لائیسم یا سکولاریسم می‌زنند، به شدت از زرتشتی‌گری، بهایی‌گری، وهابی‌گری، سلفی‌گری، تکفیری‌گری و ... (که البته قابل مقایسه نیستند) دفاع می‌کنند؛ و همان‌هایی که دم از حکومت واحد جهانی و برداشتن هر گونه مرزی می‌زنند، به شدت مدافع اقوام شده و فارس، ترک، عرب، کرد، لر، بلوچ، افغان، پشتو و ... شده و آنها را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهند.

پس بصیر باشیم، اینجا سخن ایران و دین ایرانی و ... نیست، بلکه فقط و فقط مقابله با اسلام عزیز و غنی از یک سو؛ و یکپارچگی و اتحاد این ملت (در ادیان و مذاهب متفاوت) از سوی دیگر می‌باشد.

 

مرتبط (طبق برنامه، در اریبهشت هر سال، یک بار این شبهه‌ی سبک و قدیمی، با انشای جدیدی در فضای مجازی مطرح و فرافکنی می‌شود)

*- به ویژه در میان دانشجویان شبهه می‌کنند: «وقتی خودمان پیامبر ایرانی (زرتشت) داریم، چرا باید از یک پیامبر عرب تبعیت کنیم؟ لطفاً پاسخ را با دلایل متقن بیان دارید.   (27 اردیبهشت 1390)

*- چرا در میان جوانان گرایش به کوروش و زرتشت تشدید شده است؟ (10 اردیبهشت 1391)

*- دوست زرتشتی می‌گفت: هر آن چه در قرآن آمده در کتاب گاتها نیز آمده است. آیا چنین است؟ (12 خرداد 1393 – تاریخ انتشار در فضای مجازی، اواخر اردیبهشت)

*- می‌گویند دین چیزی غیر از سه اصل گفتار، رفتار و پندار نیک نیست. لطفا توضیح دهید افرادی که مدعی و معتقد به این دیدگاه هستند، چه کمبود‌هایی از منظر اعتقادی، رفتاری و غیره نسبت به مسلمانان دارند. (15 اردیبهشت 1394)

*- به دستور الله در قرآن کریم، ایرانی‌ها باید به دین زرتشت بگروند، چرا که فرمود قرآن را به عربی برای آن قوم فرستادم و ... (ذکر چند آیه)؟ (5 اردیبهشت 1395)

 

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

*- (شبهه تکراری) چرا از پیامبر عرب جاهلی تبعیت کنیم، ما که خودمان پیامبر داشتیم (زرتشت)؟

 

http://www.x-shobhe.com/shobhe/7636.html

 

 

کلمات کلیدی:  اعتقادی