تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم. ما مسلمانیم، نماز و روزه و احکام حلال و حرام داریم و این همه مشکلات! چرا ما را با اقتصاد امریکا و اروپا مقایسه نمیکنند و با نماز و روزه آنها مقایسه میکنند ...؟! حال میخواهم قبل از تعویض مشاوره انجام دهم و اگر قانع نشدم، تغییر دهم. (دیپلم، خرمشهر)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): فعلاً که اقتصاد امریکا و اروپا نیز به شدت ورشکسته شده است! امنیت عمومی، اجتماعی و شغلی هم که به شدت با خطرات مواجه شده است ...، و تنها کاسبی آنها هم که چپاول دیگران است!
●- خداوند توفیق و اجرتان دهد که مشورت را مقدم میدارید.
در تعویض دین، اگر مقصود اسم دین است، "مسلمان، مسیحی، یهودی و ..."، هیچ فرقی نمیکند که اسمش را چه بگذارید، اما اگر مقصود حقیقت یک دین است [که دین نزد خدا فقط اسلام است]، باید ببینید که هم اکنون چقدر به این دین هستید که حالا قصد تعویضش را دارید؟!
دقت فرمایید که "دین" چه اسلام باشد و چه غیر اسلام، لباس یا خودرو نیست که بر اساس سلیقه تعویض گردد و کالا نیست که به قیمت کم یا زیاد به فروش رسد، بلکه دین مجموعهای از جهانبینی و سپس حقوق مرتبط و مترتب بر آن جهانبینی میباشد. خواه اسلام باشد، یا ایسمهای قدیمی و جدید که همه نوعی دین هستند.
البته کسانی که نگاه کاسبکارانه به دین دارند، دین خود را [حتی اگر دین خدا باشد] به قیمت ارزانی میفروشند:
« اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » (التوبة، 9)
ترجمه: آيات خدا را به بهاى ناچيزى فروختند و [مردم را] از راه او باز داشتند به راستى آنان چه بد اعمالى انجام مىدادند.
بنابراین، اگر کسی امروز بگوید: توحید و معاد حق است – نبوت و خاتمیت حق است – قرآن کریم حق است – اسلام حق است – معاد حق است...، و فردا بگوید: نه درآمدش خوب نبود، پس تغییرش میدهم؛ از همان ابتدا دینش کاسبی بوده و اسلام نبوده که حالا بخواهد عوضش کند. و اگر واقعاً این حقایق را شناخته، میداند که قابل عوض کردن نمیباشند.
حکایت - مرحوم علامه، آیت الله جعفری میفرمود: خانمی نزد من آمد و گفت: شوهرم از دین خارج شده است. چند جلسه با شوهر او صحبت کردم و سپس به آن خانم گفتم: «نگران نباش، همسر شما اصلاً به اسلام نیامده بود که حالا خارج شود».
●- اکنون این حکایت بسیاری از مسلمانان است. یک اسمی را به نام اسلام و مسلمانی برخود میگذارند و به خاطر حمل این اسم، کلی هم بر خدا و رسول و زمین و آسمان منّت میگذارند و هر موقع هم خوششان نیامد، کلی تهدید میکنند که «دینم را عوض میکنمها»!
●- بشر چنان میگوید: «دینم را عوض کردم یا میکنم» که گویی العیاذبالله خداست و اگر او دینش را عوض کند، حقیقت دین خدا نیز عوض میشود! و اساساً خداوند سبحان با تأیید، قبول و ایمان او به وجود میآید و با نفی، انکار و تکذیب او، به عدم میرود. اگر او تأیید کرد، قرآن مجید حق است و اگر تأیید نکرد و یا نظرش را تغییر داد، دیگر حق نیست؛ اگر او باور کرد، قیامت برپا میشود و اگر رد کرد، دیگر قیامتی در کار نخواهد بود و ...!
انتخاب و تغییر:
بنابراین، ما باید بکوشیم که ابتدا دین حق را بشناسیم، سپس انتخاب کنیم، و سپس تبعیت نماییم و پس از آن، اگر شناخت دیگری برای ما حاصل شد که دیدیم اطلاعات قبلی ما کامل نبوده و یا خطا بوده، شناخت و انتخابمان صحیح نبوده و ...، بگوییم: پس به حکم عقل، باید تجدید نظر کنیم و اگر لازم بود تغییر دهیم.
چند سؤال:
"دین" [هر دینی]، نه بازی است و نه اسباببازی – نه خانه و کاشانه است و نه لباس و خودرو؛ و اگر دین "اسلام" که تنها دین خداست باشد، دارای اصولی است که به عقل شناخته میشوند و فروعی است که یا به تحقیق و اجتهاد و یا به تقلید از مجتهد، باید مورد عمل واقع شوند.
بنابراین، لازم است که ابتدا آدمی کمی فکر نماید و خارج از شعارهای احساسی، نگاههای سطحی، گرایشهای نفسانی و ...، چند پرسش را برای ذهن خود مطرح کند و سپس عقل را داور قرار دهد که عقل حجت درونی است و انبیا علیهم السلام حجت بیرونی:
یک – آیا من مسلمانم؟! یعنی [دست کم در سطح خودم] اصول را شناختهام و در فروع نیز تسلیم امر پروردگار هستم. متذکر معبود و محبوبم هستم، قیامت و روز موعود را هدف گرفتهام، اهل قرآن کریم، تأمل و تفکر در آیات، مطالعه، عبادت و بندگی، دعا، استغفار و توبه، توکل، عمل به اوامر و نواهی الهی و ... هستم؟!
دو - فرض میکنیم که گفته شود: «بله، فعلاً (در سطح خودم، نه ملاصدرا) یک مسلمانم»؛ حال از خود بپرسد: اگر خداوند سبحان را واحِد و اَحد و لیس کمثله شیء و ... شناختهام، آیا میتوانم فردا دینم را عوض کنم و بگویم: «خیر، از امروز او، "ابّ و ابن و روح القدس" است – از امروز او "پدر یهودیان است" – از امروز او "جسم دارد" – از امروز "دست او بسته است" و ...؟!
سه – از خود بپرسد: آیا علت عقب افتادن مسلمانان در این عصر، اسلام است و یا عدم توجه و عمل ننمودن خودشان به آموزههای اسلام و قرآن از یک سو و ظلم کفار از اهل کتاب امریکایی و اروپایی گرفته، تا بتپرست میانماری یا یهودیان اسرائیلی و صهیونیسم بین الملل از سوی دیگر؟!
چهار – سپس از خود بپرسد: آیا مردمان امریکا و اروپا نیز مثل بنده، فقط نام مسیحیت و یهودیت را حمل میکنند و یا واقعاً بر اساس آموزههای انجیل و تورات عمل میکنند، و به همین دلیل پیشرفتهایی در صنعت و اقتصاد داشتهاند؟! آیا این سلطهجویی و ظلمی که بر مردمان جهان روا میدارند، طبق دستورات خداوند متعال در تورات و انجیل است؟!
پنج – پس از یافتن پاسخ این پرسشها، از خود بپرسد: آیا دلیل بر حقانیت یک دین، زیادتی اتباعش از زر و زور تزویر در دنیاست؟! اگر چنین باشد که حق با کفار است، چرا که همیشه در ناز و نعمت دنیوی بودند و انبیای الهی و مؤمنان در گرفتاری، فقر و استضغاف و تنهایی بودهاند. چنان که خداوند متعال عقول را متذکر گردید و فرمود:
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ (الفجر، 6 تا 12)
مگر ندانستهاى كه پروردگارت با عاد چه كرد؟!
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
با عمارات ستوندار ارم (با آن قصرهای ستوندار که بنا کرده بودند)؟!
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ
كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
و با ثمود، همانان كه در دره تخته سنگها را مىبريدند (و با دست به بلندیهای حمل میکردند)؟!
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاى بلند] – (با برخورداری از زیرساختها و لوازم قدرت و ثروت)
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ
همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ
و در آنها بسيار تبهكارى كردند.
تغییر دین، یا تغییر تابعیت:
بنابراین، اگر کسی مسلمان است، نگوید: «میخواهم دینم را تغییر دهم»، چرا که هیچ حقیقتی از حقایق عالم هستی، به میل یا گرایش او تغییر نمییابد – بلکه بگوید: «میخواهم تابعیت خود را تغییر دهم». تا کنون دست کم ادعا داشتم که تابع حق هستم، امروز میخواهم از باطل تبعیت نمایم و به صراحت اعلام کنم که از آنان هستم!
با خود صادقانه بگوید: من انسان ضعیفی هستم؛ چون تبعیت از حق، سفره من را رنگینتر و نان مرا چربتر ننمود، و در ضمن سارقان، جنایاتکاران، فاسدان و ظالمان، به همین سفره نیز طمع کردهاند و مرا تهدید و اذیت میکنند، میخواهم به آنها بپیوندم و مثل آنان و از آنان شوم!
عقلانیت:
پس، دقت کنیم تا مبتلا به خودزنی نگردیم؛ عقلانیت، مقدم بر انتخاب دین میباشد. تفکر در شناخت و اندیشه در انتخاب هدف، مقدم بر برنامه و عمل به آن برنامه میباشد. چنان که خداوند سبحان در قرآن مجید، عقل و عقلانیت را حجت و دلیل برای اثبات حقایق آورده است.
●- بنابراین، به دور از شعارها، ضدتبلیغها، سطحینگریها، ظاهربینیها، انفعالها، مبنا قرار دادن دلار و ریال برای شناخت و تبعیت از حق، و بدون هراس از تهدیدها یا منفعل شدن در برابر هجمهی ضد تبلیغها ...، نعمت عقل و فرصت تفکر و ثروت وحی را غنیمت بشماریم و با چنین مقام، عزم و ارادهای، به بندگی خداوند متعال در تمامی امور و شئون شخصی و اجتماعی قیام نماییم.
مرتبط:
●- دلیل عقب ماندگی جوامع اسلامی در علم صنعت نسبت به کشورهای غربی چیست؟ آیا «دین» مانع پیشرفت بوده؟ (2 آذر 1390)
●- میگویند: علت اصلی عقب ماندگی کشورهایی مثل ایران و کره شمالی و...ایدئولوژیگرایی و دینگرایی است؟ (3 تیر 1393)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم، البته پس از مشورت و قانع نشدن. چرا که ما مسلمانان عقب افتاده شدیم و امریکاییها و اروپاییهای پیشرفته!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9301.html
- تعداد بازدید : 4406
- 20 تیر 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون نماز
نظرات کاربران
پاسخ خوبی بود... استفاده کردیم