پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
1- هیچ کسی نمیتواند بگوید: «قطعاً و یقیناً و در هیچ شرایطی، ایران دیگر درگیر جنگ نخواهد شد!» تمامی توطئهها، فتنهها، تحمیل فشارهای اقتصادی و ...، تحریک همسایگان، رواج ایران هراسی در جهان و ...، برای این است که مردم دست از حمایت بردارند، نظام تضعیف شود و فرصت برای یک حمله نظامی مهیا گردد؛ جنگی که به تجزیۀ خاک این کشور میانجامد که از اهداف دیرینۀ نظام سلطه به رهبری امریکا میباشد.
اگر ایران به هیچ وجه و در هیچ شرایطی احتمال جنگ نمیداد، این فعالیت گسترده در تقویت نیرو و تسلیحات نظامی را به انجام نمیرساند. از کجا معلوم که در آینده، مثلاً آذربایجان، با حمایت قاطع ترکیه و اسرائیل، به ایران حملۀ نظامی نکند و یا دست کم مرزها را درگیر ننماید؟!
2- قدرت نظامی و تسلیحاتی، تنها موضوع برای مطالعه و برنامهریزی جهت حملۀ نظامی نمیباشد و نیز تنها عامل پیروزی محسوب نمیگردد؛ بلکه توان اقتصادی، نیروی انسانی، موافقت و همراهی اذهان عمومی، قدرت مقاومت جبهۀ مقابل، نیروی بازدارندۀ طرف مقابل، عواقب حتمی و احتمالی یک حملۀ نظامی و ...، همه از موارد اصلیتر نسبت به تسلیحات میباشند؛ لذا امریکا نیز این مسائل را میداند و مطالعه میکند.
2- در حملۀ نظامی رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران، بیش از شصت کشور از صدام حمایت کردند و از معدود مواردی بود که در آن امریکا و شوروی نیز اتحاد داشتند. آواکس امریکایی، میگ و بمبهای شوروی، جنگندههای میراژ و موشکهای کروز فرانسوی، تانکهای انگلیسی، بمبهای شیمایی آلمانی .... و هم چنین سلاحهای سبک اسرائیلی، فرماندهان مصری، پولهای عربی، سازمانهای به اصطلاح بین المللی و بالاخره قویترین رسانههای خبری و تبلیغاتی شرق و غرب، همه در اختیار صدام قرار گرفت و طولانیترین جنگ قرن به وقوع پیوست. در نقطۀ مقابل، ایرانیها تسلیحاتی نداشتند، تازه انقلاب به پیروزی رسیده بود، لذا ارتش مستحکم و قدرتمندی نیز نداشتند، جنگهای داخلی توسط مزدوران نیز شروع شده بود، نه تنها مقامات، بلکه مردم عادی نیز در کوچه و خیابان ترور میشدند ...؛ اما نیروهای مؤمن، انقلابی، جهادی و ولایتپذیر داشتند، ایمان و توکل قوی داشتند، عزم و اراده داشتند؛ لذا نتیجه معکوس شد؟!
3- امریکا با نمایش 11ستامبر برای فریب اذهان عمومی، افغانستان را به اشغال خود درآورد و متحدان اروپایی نیز ضمن ارسال نیرو و تجهیزات، به لحاظ مالی، تبلیغاتی و ... مشارکت کردند؛ بیست سال جنایت کردند، ثروتهایی را به تاراج بردند، و در آخر فرار کردند و حکومت را به همان طالبانی برگرداندند که برای شکست و نابودی آن به افغانستان حمله کرده بودند!
4- ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل را «کلاه آهنین» میخواندند؛ اما توان تهاجمش در برابر نیروهای مقاومت، از پیروزیهای سریع و قاطع، به 33 روز، 23 روز، 3 روز و چند ساعت کاهش یافت!
●- بنابراین، جهت بازدارندگی از حملۀ نظامی، نه تنها نیازی به التماس و زد و بند نیست، بلکه اگر ایران میخواست التماس کند و یا باج دهد، در همان ابتدای کار، مجدداً به استعمار در میآمد، نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط میکرد، کشور به چند ایالت مستقل تجزیه میشد و مردم هرگز روی آرامش به خود نمیدیدند، چه رسد به این که چنین با قدرت و صلابت، مسیر پیشرفت در عرصههای گوناگون علمی، اقتصادی، نظامی، امنیّتی، موقعیت منطقهای و جهانی را طی نمایند.
●- همیشه در میان ملّتها، عدهای فاسق و ظالم، خودفروش و خودزن، پیاده نظامِ دشمن (ستون پنجم) ... و یا استعمار زده، بیبصیرت و سطحیبین وجود دارند! اینها نمیتوانند قدرت و نیروی خودشان را باور کنند؛ نمیتوانند قدرت نظامی، تسلیحاتی و مردمی ایران را باور کنند؛ لذا با خود میگویند: «اگر امریکا با این قدرت نظامی و تسلیحاتی به ایران حمله نمیکند، هر علتی میتواند داشته باشد، به غیر از قدرت نظامی، تسلیحاتی و مردمی ایران»! اما دشمنان اینها را به خوبی میدانند، چنان که نه تنها مقامات نظام سلطه، بلکه فرماندههان اسرائیلی نیز اذعان دارند که حملۀ نظامی به ایران محکوم منجر به شکست قطعی، به مخاطره افتادن تمامی منافع در منطقه و عواقب بسیار خطرناک و غیر قابل پیشبینی خواهد شد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه