x-shobhe : سالروز میلاد مسعود حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف را به همه مسلمانان [به ویژه شیعیانش] و نیز مستضعفین و آزادی خواهان عالم بشریت تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
جای بسی تأسف و البته نگرانی است اگر فقط در عید غدیر یا شب قدر به یاد حضرت علی (ع) بیافتیم و یا فقط در ایامی چون 28 صفر و دههی محرم به یاد سایر امامان (ع) باشیم و البته نگران کنندهتر آن که فقط در نیمه شعبان ذهن و قلبمان متوجه حضرتش (عج) گردد، چرا که او امام عصر و زمان ماست و ما امت ایشان هستیم.
هر چند «شناخت» گام اول است، اما صرف شناخت امام، ضرورتی برای پیروی ایجاد نمینماید. ابلیس هم خدا را میشناخت و دشمنان اهل بیت (ع) نیز اغلب ایشان را میشناختند و مکرر میدیدند. بلکه حرکت و پیروی انگیزهای والاتر میخواهد که نامش «محبت» است. به پیامبرش فرمود: به بندگانم بگو؛ اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید و دنبالم بیایید. چرا که «محبت» تنها انگیزه حرکت است و محب به راه میافتد تا وصال محبوب نایل آید.
«قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (آل عمران، 31)
ترجمه: بگو: اگر خدا را دوست مىداريد پس از من پیروی كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشايد، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
شاید بتوان گفت که کف محبت، همان «مودت» است. مودت یعنی انسان نه تنها دشمن نباشد، بلکه دوست هم باشد، لذا «مودت» به عنوان حداقل مزد و نتیجهی رسالت قلمداد شده است و فرمود:
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ...» (الشوری، 23)
ترجمه: بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندانم را ...
بدیهی است هر کس این حداقل را داشته باشد، دست کم از دایره بیرون نیست و در جرگهی مسلمین قرار میگیرد و همین مودت، دوستی و تشدید آن که محبت و عشق است، سبب شناخت بیشتر، علقه و انگیزه برای حرکت، تبعیت و اطاعت میگردد.
اما دوستی و محبت، به لفظ و کلام نیست. باید قلبی باشد و محبت قلبی نیز مکنون و پنهان نیست، بلکه در ظاهر تجلی میکند و در کلام و عمل ظهور میکند و در رفتارها به نمایش گذاشته میشود [مثل نماز یا سایر عبادات و اطاعت از اوامر الهی]. مگر میشود کسی دیگری را دوست داشته باشد و حتی یک بار هم این محبت را به زبان نیاورده و یا کاری نکند که بیانگر عشق و محبت او باشد؟
محبت امام زمان علیه السلام به ما:
بدیهی است که او همه ما (به ویژه شیعیانش) را بسیار دوست میدارد. چرا که محبت او از جنس محبت خداوند متعال است و اساساً عشق خدا به بندگانش در محبت امام به بندگان خدا تجلی مییابد و ما این عشق و محبت را در تحمل مصیبتها و فدا کردن جانهای مبارک و مقدس خود و عزیزانشان برای بیداری، نجات، رشد و فلاح خودمان، مکرر تجربه کردهایم. و او، این محبت را در بیان و عمل خود ظاهر نموده و بدان تصریح مینماید:
«إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا»
ترجمه: ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و ياد شما را از خاطر نبردهايم، كه اگر جز اين بود گرفتارىها به شما روى مىآورد و دشمنان، شما را ريشه كن مىكردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.
محبتش آنقدر است که در حکایات نائل شدگان به زیارت آمده است: او را دیدند در حالی که در قنوت بود. همچون جدش علی بن ابیطالب (ع) به پهنای صورت اشک میریخت و به ربش عرض میکرد: «پروردگارا! این شیعیان ما، از ما هستند. اگر در آخرت کفه گناهان آنها سنگینتر بود، از صوابهای من به حساب آنان بگذار و عذاب نکن».
محبت ما به امام زمان علیه السلام:
البته که ما شیعیان امام خود را میشناسیم و نسبت به ایشان مودت و محبت داریم. ولی این کاش که مبحت (امثال حقیر) به اندازهی بروز و ظهورش کم نباشد. این که وقتی نام مبارکش آمد بایستم یا صلواتی با دعای در تعجیل بفرستم، یا در نیمه شعبان چراغانی کنم و شیرینی و شربت دهم، خیلی خوب است، اما کفایت نمیکند.
نمیخواهم وارد مقولهی «ظهور و حکومت» حضرتش گردیده و از تعاریف و وظایف انتظار و صفات شیعه منتظر بگویم. در این مختصر فقط اشارهای مختصری به «محبت» منظور است.
امام را باید باور کرد و با امام باید زندگی کرد. امام، نه تنها خلیفه خدا و جانشین رسول الله (ص) و هادی و مهدی است، بلکه چنان چه امام رضا (ع) فرمودند: پدری دلسوز و برادری مهربان نیز هست. حالا سؤالم این است که آیا ما، به همان اندازهای که وجود پدر یا برادر در خانواده را درک، احساس و باور کردهایم، وجود ایشان را نیز باور کردهایم؟ آیا حداقل ادبی را که در خانه و سر سفرهی پدر رعایت میکنیم، نسبت به ایشان هم رعایت میکنیم؟ چقدر بی ادبی است اگر فرزندی صبح که بیدار میشود، به پدر یا برادر بزرگترش سلام نکند؟ یا سر سفرهی او بدون حتی یک سلام بنشیند و غذا بخورد و بعد جاهلانه بلند شود و بدون حتی یک تشکر برود؟! مگر ما سر سفره ی امام زمان (عج) نیستیم و آن چه از خدا به ما میرسد، به دعا، شفاعت و وساطت ایشان و به دست مبارک ایشان نیست؟
چندبار تا کنون صبح که از خواب بیدار شدیم، عرض کردیم: «السلام علیک یا مهدی، یا امام زمان»؟ چند بار تا کنون شب به هنگام خواب، همانطور که از اعضای خانواده خداحافظی میکنیم، با او خداحافظی کردیم؟ این حداقل یک ارتباط برای برقراری و تداوم ارتباطی دوستانه، محبت آمیز و عاشقانه است. و اصلاً چه بهتر از این که هر روز و شب، اولین و آخرین ارتباطم با حضرت مهدی (عج) باشد؟ و آیا این سلام مختصر بدون پاسخ و این ارتباط بدون تأثیر خواهد ماند؟
یک نکته:
اگر چه سلام مستحب و پاسخ آن واجب است، اما میدانم که احدی نمیتواند در مستحب، از امام معصوم (ع) که انسان کامل است سبقت بگیرد. عالم در محضر اوست. ما همه در محضر او هستیم. و او چنان چه خود فرمود، لحظهای از یاد ما اهمال ندارد. پس، «سلام» او همیشه بر من است و این من هستم که گاهی ممکن است برگردم و به ایشان توجه کنم و پاسخ سلامش را بدهم!
ای کاش توفیق یابیم، دست کم هر روز صبح و شب، سلام و علیکی با امام زمانمان (عج) داشته باشیم. إن شاء الله.
السلام علیک یا مهدی، یا موعود، یا قآئم آل محمد. عجل الله تعالی فی فرجک الشریف
مرتبط:
ایران پیان: منتظر چه هستیم؟ - نگاهی دوباره به مقولهی «انتظار»
کلمات کلیدی:
یادداشت امام مهدی