پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نباید اول حکم قطعی داد که این یک "تناقض" است، سپس سؤال نمود که "حالا این تناقض چگونه جمع میشود؟"؛ بدیهی است که اگر "تناقضی" در کار باشد، هیچ گاه قابل جمع نخواهد بود.
ذهن ما گاهی معانی واژگان را یا نمیداند و یا خلط مبحث میکند، گاهی نیز موضوعات را خلط مبحث میکند و همین موارد سبب میگردد که برخی از مباحث در نظر ما تناقض بیاید.
به عنوان مثال، به همین سؤال اشاره میگردد که معانی و مصادیق «رحمت خدا»، «لطف خدا» و نیز "امر هدایت"، با هم خلط مبحث شدهاند، آن هم بدون اطلاع و توجه به معانی هر کدام!
رحمت واسعهی خداوند سبحان:
رحمت خداوند متعال، واسعه است، یعنی همگان را در بر میگیرد، چنان که فرمود: « وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ - و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است / الأعراف، 156»؛ و چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، دعای ژرف و جامع کمیل را با این جمله آغاز مینمایند: « اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ – پروردگارا! من از تو درخواست میکنم، به [حق] رحمت تو که همه چیز را فرا گرفته است».
*- این رحمت عام و واسعه، وجود بخشی به هر چیزی است. خواه پدید آمدن انسان باشد، یا حیات و پدیداری لحظه به لحظهی او باشد – خواه سایر پدیدهها باشد – خواه رزق و روزی و آن چه به وجود آمده و انسان آن را برای خود کسب و اخذ میکند و از آن بهره میبرد باشد – خواه عقوبت نکردن به کفر، شرک، ظلم و هر گناهی و نیز مهلت دادن برای بخشیدن باشد – خواه بخشش پس از استغفار و توبه باشد و ... . پس همگان شمول این رحمت قرار گرفتهاند.
*- اما، تداوم این رحمت، چه در دنیا و چه در آخرت (الرحیم)، مستلزم مهیا شدن بسیاری از امور، حالات و مواضع اعتقادی و عملکردها میباشد، همیشه برای پدید آمدن معلولها، باید علتها فراهم شوند. چنان که گفته میشود: «اینجا مدرسه ابتدایی یا متوسط و یا دانشگاه است؛ بنابر این تمامی شرکت کنندگان آن، دانشپژوه هستند، اما تداوم تحصیل در آن، مستلزم گذر موفق از هر مرحله میباشد.
از این رو، تداوم رحمت، شامل کسانی میگردد که اولاً رحمت الهی را باور کرده باشند – ثانیاً خود را در میدان این رحمت قرار داده باشند و ثالثاً مسببات تداوم و زیادت آن را با یأس از رحمت و نیز ضایع نکردن رحمات، از بین نبرده باشند.
فرض کنید که آّبی را برای گرم شدن، روی حرارتی قرار دادهاید. بدیهی است که اگر حرارت (علت) را بردارید، دیگر آب گرمی (معلول) به دست نمیآید. چنان که امید و یا یأس از رحمت را به عنوان "علت" برای شمول رحمتش بیان نمود:
مؤمنان (امیدوار به رحمت):
« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ - آنان كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نموده اند آنان به رحمت خدا اميدوارند خداوند آمرزنده مهربان است / البقره، 218»
کافران (مأیوس از رحمت):
« وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ » (العنکبوت، 23)
ترجمه: و كسانى كه آيات خدا و لقاى او را منكر شدند آنانند كه از رحمت من نوميدند و ايشان را عذابى پر درد خواهد بود.
قصه عشق و محبت:
قلب انسان، که جایگاه فهم و محبت اوست، مانند ظرفی است و البته به بزرگی عالم خلقت؛ لذا "حرم الله و بیت الله" میباشد. این ظرف، مانند هر ظرف دیگری، دهانهای دارد. اگر دهانهاش رو به رحمت الهی شد (حب الله)، از ریزش آن نصیبی میگیرد؛ اما اگر پشت به رحمت الهی کرد و دهانه را رو به دنیا گرفت (حبّ الدنیا)، قطرهای از این بارانی که وسعت دارد و همه جا را فرا گرفته، در آن نمیریزد. حال تصور کنید که کسی ظرف قلب خود را معکوس قرار دهد و هر از چند گاهی به خداوند منّان گلهمند شود که «مگر نفرمودی رحمت تو واسعه است، پس چرا به من چیزی نرسید؟!»
لطف خداوند منّان:
لطیف، در مورد اجسام، یعنی سبک و نرم و شفاف. هر چه جرم کمتر باشد، ماده لطیفتر است و البته پر اثرتر. مانند تفاوت آتش موم، با آتش نفت، آتش بنزین، آتش گاز، آتش برق ... و بالاخره آتش غضب الهی و جهنم.
در امور غیر مادی نیز لطیف به معنای "بخشنده" نیست، بلکه به معنای بسیار دقیق، پرنفوذ، ظریف و شفافتر از رؤیتهای مادی میباشد. این که ما در مقابل محبتی میگوییم: «لطف کردید» نیز ناظر بر همان معنای ظرافت و دقتِ غیر مادی میباشد.
آری، خداوند متعال، به تمامی مخلوقات و بندگان خود، خبیر، بصیر و لطیف است، چنان که فرمود:
« أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ » (الحج، 63)
ترجمه: آيا نديدهاى كه خدا از آسمان آبى فرو فرستاد و زمين سرسبز گرديد آرى خداست كه دقيق و آگاه است.
بنابر این، همگان مخلوق خدا، مرزوق خدا و مشمول "لطف" خداوند متعال میباشند و احوال هیچ مخلوقی از او پوشیده نمیباشد.
نکته:
دقت شود که رحمت، لطف، جود، کرم، فضل، عفو و مغفرت واسعهی الهی، هرگز به معنای بیحکمتی، بینظمی و بیعدالتی در نظام خلقت و هدایت و مساوی قرار دادن همگان [مؤمن، کافر، متقی، فاسق، عادل، ظالم و ...] نمیباشد؛ بلکه نظام هدفمند، حتماً نظم، چارچوبها و قوانین هدفمند و حکیمانهای دارد. لذا تصریح نمود که "رحمت واسعه"ی الهی، دلیلی برای منتفی ساختن مجازات مجرمان نمیباشد:
« فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ » (الأنعام، 147)
ترجمه: [اى پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.
رحمتِ هدایت:
رحمتِ هدایت نیز از این قواعد و چارچوبها مستثنا نمیباشد. هدایت عامه است و همگان را شامل میگردد؛ پیامبر این هدایت نیز « رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ » میباشتد، قرآن کریم نیز برای همگان نازل شده است، چنان که فرمود:
« تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا » (الفرقان، 1)
ترجمه: بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد.
اما، اگر کسی خودش این رحمت را پس زد، از جرگهی رحمت خارج شد، هدایت را نپذیرفت، راه کج را انتخاب کرد و با ارادهی خویش، مسیر هلاکت را پیمود، او را به زور مشمول این رحمت قرار نمیدهند و به زور (جبر) در صراط مستقیم نگهش نمیدارند.
●- بدیهی است که تا کسی گام نخست را برندارد، نمیتواند گام دوم و گامهای بعدی را بردارد – تا کسی کلاس اول را با موفقیت طی نکند، نمیتواند وارد کلاس دوم شود ...؛ حال آیا و میتواند بگوید: «مگر اینجا مدرسه نیست و همه محصل نیستیم – یا مگر اینجا میدان مسابقه نیست و همه دونده نیستیم، پس چرا من به گام یا کلاس دوم نرسیدم؟!»
گفت: «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟».
هدایت نشدن کفار:
بنابر این، همگان در گام نخست، مشمول رحمت و هدایت الهی قرار میگیرند. به همه عقل، قلب، فطرت و امکان تحقیق، تفحص و کسب علم و عمل صالح داده شده است. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و قرآن کریم نیز عمومی است و راه رشد از گمراهی نیز به خوبی تبیین و روشن شده است؛ پس اگر کسی نخواست، خودش نخواسته است. « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ... - در دين هيچ اجبارى نيست (هدایت جبری نیست) و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است ... / البقره، 256» یعنی همین.
●- هدایت نیز چارچوب دارد، علت و معلول دارد، پس اگر کسی خودش را از شمول رحمتِ هدایت خارج کرد، بدیهی است که هدایت نخواهد شد. وقتی علت از بین رفت، معلولی نیز پدید نمیآید. چنان که فرمود:
« كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ » (آلعمران، 86 و 87)
ترجمه: چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مى كند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمى كند * آنان سزايشان اين است كه لعنت (دوری از رحمت) خدا و فرشتگان و مردم همگى برايشان است.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
از طرفی گفته میشود خدا رحمن و رحیم است و به بندگان خود [حتی کفار] نظر لطف دارد و از سویی فرموده که کافران را هدایت نمیکند؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8220.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی آیات قرآن