پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا باید هر چه را که بگویند: «با سند و مدرکه و در یک موزهای قرار داده شده، باور کرده و در باورهای عقلانی تردید نمود؟! چه سندی به جز یک عروسک و یک قصه در موزهای هست؟! به فرض که باشد، این چه استناد و استدلال محکمی قلمداد میگردد؟!
قصه و فیلم:
عالَم قصه، چه فقط نوشته شود و چه به تصویر درآید، عالَم انتزاعات و خیالات ذهنی میباشد. یعنی انسان حقایق را میشناسد و واقعیتهایی را میبیند و سپس بر اساس آن میتواند هر تصور دیگری را در ذهن خود صورت ببخشد و سپس بنویسد و یا به صحنهی نمایش درآورد.
●- به عنوان مثال: در یک فیلم اکشن امریکایی (Die Hard )، میبینید که یک گروه تماماً مسلح به پیچیدهترین سلاحها، یک گروهبان دست خالی و محبوس در یک ساختمان را هدف قرار میدهند، اما حتی یک گلوله به او اصابت نمیکند، ولی او همه را میکشد و پیروز نیز میشود! در یک فیلم دیگر (مانند فیلمهای هندی) میبینید که 20 گلوله به طرف اصابت کرده، اما هنوز جان دارد و میتواند وصیت کند، فرار کند و ... – یا در فیلمی حمله موجودات و سفینههای فضایی را میبینید و یا داستانها و ژانرهای عشقی عجیب و غریب! اینها حوادثی است که شاید یک نمونه نیز در عالم واقع نداشته باشد (مثل روابط خانوادگی در فیلمها و سریالایرانی، با پرخاشگریها یا رفتارهای غیر متداول در فرهنگ ما)! برای هر بدنی از انسان یا حیوان یک سر میبیند، اما میتواند ده یا حتی دهها سر را برای او تصور نماید.
پس، ذهن میتواند با دیدن آن چه وجود دارد، تصاویر دیگری را انتزاع کند و صورتهای گوناگون جسمی یا رفتاری به آنها بدهد.
متخصص ارواح:
چه کسی متخصص ارواح است، در حالی که روح از "عالَم امر" خداست، یعنی با " يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ " به وجود میآید و مانند خلقت زمین، آسمان و بدن موجودات، از "عالَم خلق" نیست که قابل مطالعات علمی باشد، چه رسد به این که متخصص نیز داشته باشد؟!
« وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا » (الإسراء، 85)
ترجمه: و (واى رسول ما) تو را از حقيقت روح پرسش مىكنند، جواب ده كه روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانيات بلكه به امر الهى به بدنها تعلق مىگيرد) و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.
تسخیر در اشیاء و جانها:
برخی گمان میکنند که "تسخیر در اشیا و جانها"، یک امر عجیب و غریبی میباشد، در حالی که خداوند متعال مکرر تصریح نموده که زمین و آسمانها را "مسخر" شما کردهام و ما نیز دائماً [چه بفهمیم و چه نفهمیم] در حال تسخیر اشیای جاندار و بیجان، جهت تسخیر جان انسانهای دیگر میباشیم.
« وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ » (الجاثیه، 13)
ترجمه: او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر (رام) شما ساخته؛ در این نشانههای (مهمّی) است برای کسانی که اندیشه میکنند!
●- به همین حال و هوای انتخاباتی (در ایران یا هر کجای دیگر) توجه نمایید! هر نامزدی ابتدا "کلمات" را تسخیر میکند، تا با دورغ، راست، ایجاد امید و یا ترس و تهدید؛ جانها (عقول و قلوب) و بالتبع آرا را به تسخیر خود درآورد. دوست با تسخیر در کلمه دعوت به هوشیاری و بصیرت و خیر میکند، دشمن با تسخیر در کلمه، وعده میدهد، تهدید میکند، فریب میدهد، با اهانت و تمسخر رقیب، تسخیف میکند ... –و تمامی تبلیغها و ضدتبلیغهای سیاسی، تجاری، فرهنگی و ...، با همین تسخیر در کلمه برای تسخیر در جانها صورت میپذیرد. و البته معجزه الهی آخرین نبی و رسول الهی صلوات الله علیه و آله نیز از سنخ کلمه [کلام الله] میباشد.
شما وقتی یک شاخه گل را به محبوب خود هدیه میدهید، ابتدا یک شیء بیجان را تسخیر کردهاید تا با اهدای آن به عنوان نشانهای از محبت، به قلبی راه پیدا کرده و آن را تسخیر نمایید.
وقتی عروسکی یا اسباب بازی به کودکی هدیه میدهید، ابتدا یک شیء بیجان را تسخیر میکنید تا به واسطهی آن دل آن کودک را تسخیر کرده و سبب خوشحالی و محبتش گردید و ...؛ تسخیر عناصر طبیعی برای ساخت ابزار و یا دارو و ... نیز برای راحتی یا سلامتی جان و یا آزار و اذیت و قتل انسانهای زنده صورت میپذیرد.
بنابراین، نه تنها تسخیر اشیاء برای تسخیر جانها، امر عجیب و غریب و یا جنّی و جادویی نیست، بلکه آدمی دائما و مستمراً به همین امر مشغول میباشد.
نکات بسیار مهم:
اما، نظر به این که در عصر علم، تکنولوژی و ارتباطات، بازار خرافهپروری، اگر داغتر از قرون وسطی و اعصار دورتر نباشد، بیرونقتر نیز نمیباشد، لازم است حتماً به چند نکتهی کلیدی دقت نمود:
الف – هیچ کس به جز خداوند متعال، نتوانسته، نمیتواند و نخواهد توانست که چیزی را خلق کند؛ و بالتبع نمیتواند مالک حقیقی چیزی گردد. آن چه انسان کشف میکند، علم موجود در عالم هستی میباشد و آن چه انسان میسازد، مصنوع اوست و نه مخلوق او؛ همین مصنوع نیز از آن چه خلق شده و بر اساس قوانین خلقت، ساخته میشود:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ » (الحج، 73)
ترجمه: ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا میخوانید، هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمیتوانند آن را باز پس گیرند! هم این طلبکنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)!
ب – جان را نیز فقط خداوند متعال میدهد و باز پس میستاند (موجود زنده، تبدیل به جسد مرده میشود). حال آیا انسان یا جنّی که نمیتواند به خودش جان ببخشد، میتواند به سایرین و یا اشیای بیجان دیگری جان ببخشد؟!
« إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ » (التوبة، 116)
ترجمه: در حقيقت، فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست. زنده مىكند و مىميراند، و براى شما جز خدا يار و ياورى نيست.
ج – در عین حال، عالم هستی به هم پیوسته است، پس تمامی عناصر طبیعی و غیر طبیعیاش با یک دیگر مرتبط هستند و تأثیر و تأثر دارند و این امر مهم، نه تنها با اعتقادات دینی منافات ندارد، بلکه مکرر به آن توجه و تذکر داده شده است.
مگر صدقه، که ظاهرش یک فعل فیزیکی است، باطنش بلا (که شاید فیزیکی نیز باشد) را دور نمیکند؟ مگر نماز که در قالب اعمال و گفتار فیزیکی (طبیعی و با بدن) اقامه میشود، جان انسان را به معراج نمیبرد و مانع از بدیها و پلیدیها نمیگردد؟ و مگر همین نماز، اگر مورد سهلانگاری قرار گیرد، یا تسخیف شود و یا برای ریا و مردم فریبی اقامه گردد، هزاران انحراف و بلای مهلک را برای انسان در پی ندارد؟!
مگر شیاطینی که از گروه جنیان هستند و شیاطینی که از گروه آدمیان هستند، از راه "نفس حیوانی"، به جان آدمی نفوذ نکرده و وسوسه نمیکنند؟!
مگر یک خبر خوش یا ناخوشایند در آن سر دنیا، در شادی و امید و یا تهدید و ترس مردمان در این سوی دنیا اثر نمیگذارد؟!
نتیجه:
بنابراین، تسخیر یک شیء، برای تسخیر یک جان، نه عجیب و غریب است و نه با اعتقادات منافات دارد؛ چنان که تا شیاطین جن و انس، نَفس کسی را به تسخیر درنیاورند، هیچ انحراف، خطا و گناهی از او سر نمیزند، چرا که مواضعش منطبق با عقل، فطرت و وحیِ خداداد خواهد بود.
تذکر! با قصه و فیلم فریب نخوریم:
امروزه در عصری زندگی میکنیم که ابلیس لعین با تمامی جنودش از شیاطین جنّ و انس، و انسانهایی که خودشان شیطان بزرگ و جنودش هستند؛ با تسخیر اشیای بسیاری، از جمله رسانهها، بانکها، پول، سیستم حمل و نقل، ابزار ارتباطی و تبلیغاتی، به ویژه در شبکههای ماهوارهای و اینترنتی و...، جانها را به تسلیم خود میکشانند و اگر تسلیم نشوند، قتل عام میکنند؛ اما اذهان را به قصهها و فیلمها مشغول میکنند تا نفهمند چه بلایی به سرشان میآید!
آیا تسخیر یک عروسک برای تسخیر یک انسان در قالب قصه، مهم است و یا تسخیر جهان برای استیلای نظام سلطه بر انسانها؟! برای آن قصه خیالی، عروسک و قصهای را در موزهای قرار دادند و گفتند این هم سندش! اما این یکی (نظام سلطه) در موزهای به وسعت کرهی زمین قرار گرفته و قصه هم نیست، بلکه واقعیت عینی دارد و هر کس چشمش را بازکند، میبیند.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
قصهای پیرامون عروسکی که به تسخیر ارواحی درآمده منتشر شده که میگویند: «عروسک و قصه در موزهای هست»! آیا میتواند حقیقت داشته باشد؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8570.html
کلمات کلیدی:
گوناگون