برای رفع مشکلاتی که برای حکومت دینی (مانند حکومت غیر معصوم یا علماء)، مانند ضعفها، بدعتها و یا در فرض انحرافها شکل میگیرد، چه باید کرد؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
"حکومت دینی"، یک واژۀ عام است و نه تنها تمامی حکومتهایی چون حکومت کلیسا به نام انجیل، حکومت صیهونیستها به نام تورات، حکومت بوداییها [که در هندوستان، میانمار و ...، مسلمانکشی را عبادت میدانند]، حکومت وهابیهای انگلیسی و ... را شامل میگردد، بلکه تمامی حکومتهای جهان را شامل میگردد، چرا که اساساً بیدینی وجود ندارد، سکولاریسم یا لائیسم نیز دروغ است؛ "ایسم"های قدیم و جدید نیز نوعی دین هستند و کفار هم دین دارند، چنان که خداوند متعال به پیامبرش صلوات الله علیه فرمود که به کفار بگوید: «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * ... * لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ / سوره الکافرون»، یعنی: «دین شما برای خودتان و دین من برای خودم».
بنابراین، مقصود ما در این بحث، فقط "حکومت اسلامی" میباشد.
بدیهی است که در دین مبین اسلام، قرآن مجید و آموزهها و سیرۀ اهل عصمت علیهم السلام، هیچ نقص و ضعفی وجود ندارد؛ بنابراین، نقصها، نابسامانیها، کاستیها و ... را باید در علل دیگری جستجو نمود، شناخت و مرتفع ساخت.
الف – ابتدا باید دید که حکومت مدعی، واقعاً اسلامی است و یا فقط نامش را حمل میکند! مانند اشخاص مسلمانی که فقط اسماً مسلمان هستند! و مقصود از اسلامی بودن حکومت نیز این نیست که در تمامی شئون و امور، اسلام را کاملاً شناخته و پیاده کرده باشد، بلکه باید زیرساختها و چارچوبهایش اسلامی باشد و در مسیر اسلامی شدن حرکت نماید.
*- خلفا در صدر اسلام، ادعای حکومت اسلامی داشتند، در حالی که حکومتشان غصبی بود و عهدشان با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در غدیر خم را نقض کردند، و امیرالمؤمنین علیه السلام را که از سوی خدا برای ولایت، امامت و خلافت برگزیده شده بودند، خانهنشین کردند و با مصادره اموال (فدک)، تحریم اقتصادی را بر ایشان تحمیل کردند، و با دختر رسول خدا، حضرت سیدة النساء، فاطمه زهراء علیها السلام، برخوردهایی کردند که میدانیم.
*- آن لشکری از اعراب که به امر خلیفه دوم و به نام اسلامی، به ایران حمله کردند و آن تخریبها، کتابسوزیها، جنایتها و چپاولها را به مردم تحمیل کردند، داعیه حکومت اسلامی داشتند!
*- سلسله اموی، از معاویه و یزید ملعون گرفته تا مروانیها و ...، که به شرابخواری، فساد، قتل و جنایت مشهور بودند، همه داعیه حکومت اسلامی داشتند!
*- سلسله عباسی، که به غیر از تداوم فرهنگ منحط و جنایات اموی، ترور چندین امام معصوم را در کارنامه خود دارند، همه داعیه حکومت اسلامی داشتند!
*- وهابیتی که انگلیس به وجود آورد و بین آنها با "آل سعود" پیوند برقرار کرد و بر مردم حجاز تاختند، همه را کافر و مشرک خواندند، حرمها را به بهانه شرک تخریب کردند، و حکومت "وهابی – انگلیسی" را بر سرزمین وحی حاکم کردند و امروز نیز به جنایات خود علیه اسلام و مسلمین ادامه میدهند، نه تنها ادعای مسلمانی دارند، بلکه سایر مسلمانان [از شیعه و سنّی] را کافر و مشرک میخوانند تا خونشان را بر خود مباح و سرمایهها و نوامیسشان را بر خود حلال کنند!
القاعده، طالبان، داعش، بوکوحرام و ...، که همه وابسته به حکومت وهابی آل سعود هستند، همه ادعای مسلمانی و حکومت اسلامی دارند!
ب – اگر چه بسیار فرق است بین حکومت معصوم با غیر معصوم، اما مشکل اصلی شخص حاکم نیست، بلکه "مردم" هستند؛ چنان که تمامی مشکلات در زمان حکومت امیرالمؤمنین و امام حسن علیهما السلام نیز از سوی توده مردم پدید آمد و تحمیل شد، وگرنه شخص معاویه، یزید و امثالهم، با تمام خویشان و اطرافیان، قدرتی نداشتند که بتوانند کفر، ظلم، جنایت و فساد را رایج کنند و خود به قدرت برسند. لذا در اولین لعنهای زیارت عاشورا که یک دکترین برتر مبارزه است، ابتدا یک "امت" لعن میشوند، نه چند شخص معین:
«فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ» - «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ» - «و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ».
ج – به همین جمهوری اسلامی ایران نگاه کنیم:
●- امام خمینیِ سال 1357، همان امام خمینیِ سال 1342 بود؛ اما نسل عوض شد، اما در سال 1357، سربازان ایشان که در آن زمان در گهوارهها بودند، به سن جوانی رسیدند، زن و مرد، از پیر و جوان به میدان آمدند، دعوت ایشان را لبیک گفتند، برای انقلاب اسلامی قیام کردند و با بصیرت مقاومت کردند، تا رژیم سلطنتی پس از 2500 سال حاکمیت ظالمانه بر این کشور و این مردم، سقوط کرد و جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت.
●- دشمنان، در داخل کشور، جنگ داخلی به راه انداختند که مردم منطقه و سایر شهرها، مانع از تجزیه خاک ایران شدند.
دشمنان، جنگ خارجی و هشت ساله را تحمیل کردند و این مردم بودند که جانانه به میدان آمدند، مقاومت کردند و بالاخره پس از 200 سال، برای اولین موفق شدند که مانع از تجزیه خاک ایران، حتی به اندازه یک وجب شوند.
●- دشمنان، در داخل کشور، ترورها و فتنههای بیسابقه در جهان به راه انداختند، و این مردم بودند که با بصیرت و مقاومت خود، همه را بینتیجه کردند.
●- دشمنان، تحریمی را بر این مردم تحمیل کردند که به قول خودشان اگر بر هر کشور دیگری تحمیل میشد، شش ماه بیشتر دوام نمیآورند؛ اما مردم ما بیش از 40 سال است که تحمل و مقاومت میکنند.
●- تمامی دستاوردها و پیشرفتهای کشور در تمامی شئون علمی، صنعتی، اقتصادی، نظامی و ...، طی این چهاردهه، حاصل تلاش بیوفقه مردم بوده و هست.
اما؛
اما در عین حال، اکثریت همین مردم بودند که به امثال آقایان بنیصدر، هاشمی، خاتمی و روحانی رأی دادند و آنان را به صدرات و قدرت رساندند و آنها نیز آن کردند که میدانیم! نمایندگان مجلس خبرگان، نمایندگان مفید یا مضر مجلس شورای اسلامی در ادوار گوناگون، شورای شهر و شهرداران منتخبِ خدوم یا خائن و فاسد، وزرایی که به رأی نمایندگان مردم در مجلس بر مسند مینشینند و ...، همه انتخاب همین مردم میباشد، و خود آنان نیز آحادی از همین مردم هستند.
حاکمیت و مردم
بنابراین، یک سوی حکومت اسلامی، حاکمیت آن است که در رأس به امام معصوم و یا "ولایت فقیه" میرسد. قانون اساسی باید اسلامی باشد و یا دست کم مغایرتی با اسلام نداشته باشد – ولی فقیه طبق شرع و قانون اساسی، باید: مؤمن و متقی باشد – فقیه باشد – عادل باشد – بصیر، مدیر و مدبر باشد – عالِم به زمان خویش باشد – دشمن شناس باشد و راه را به مردم نشان دهد و نسبت به دشمنان و توطئههای آشکار و پنهان دشمنان داخلی و خارجی آگاه و هوشیار سازد – و در تمامی این مسیر و شئون، خود و همگان را به "توحید، معاد و اسلام" در تمامی شئون فردی و اجتماعی دعوت نماید.
"ولیّ فقیه"، اختصاصی به دورۀ غیبت حضرت امام مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف ندارد؛ بلکه شخص معصوم نیز در یک شهر سکنا دارد و نمایندگانی به سایر بلاد میفرستد، چنان که پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین [علیهما السلام] را به یمن فرستادند – و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز مالک اشتر را به مصر فرستادند که البته در بین راه ترور شدند – امام رضا علیه السلام فرمودند که جوانان و مردم به حضرت شاه عبدالعظیم حسنی رجوع کنند ... و خلاصه آن که تمامی امامان، فقهایی در بلاد گوناگون داشتند.
حضرت امام مهدی علیه السلام نیز به همراه 313 تن ظهور مینمایند که یکی از آنان حضرت مسیح علیه السلام، دیگری حضرت خضر علیه السلام، دیگری مالک اشتر ... و مابقی از مؤمنان برجستۀ عصر میباشند. اینان همه "ولیّ فقیه" میباشند که برای هدایت مردمان، حکومت و ادارۀ جهان، به نقاط گوناگون فرستاده میشوند.
چه باید کرد؟
حال که دانستیم چه در زمان حضور علنی معصوم علیه السلام در میان مردم، و چه در زمان غیبت موقعیتی (چنان که امامان علیهم السلام، برای مسلمانان و شیعیان سایر بلاد غایب بودند)، و چه در زمان غیبت تامّه، نقش اصلی در استقرار، بقا، ثبات و قوت حکومت اسلامی را مردم ایفا مینمایند، بدیهی است که دستگاه حاکمه از یک سو و عالِمان و صالحان اثر گذار از سویی دیگر، با استفاده از تمامی امکانات و از جمله حوزههای علمیه، مدارس و دانشگاهها، انواع و اقسام رسانهها و در رأس آنها رسانۀ ملی و ...، باید به جدّ بکوشند که سطح معلومات، آگاهی و بصیرت مردم، به صورت مستمر ارتقا یابد؛ و از سویی دیگر، این مردم هستند که باید بخواهند و در راه تحقق خواستههایشان تلاش کنند.
●- اگر خدایی ناکرده، دین و ایمان مردم به هر دلیل یا بهانهای تضعیف و متزلزل شود - به جای معادگرا، دنیاگرا شوند – از ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان خسته شوند – فریب وعدهها و وعیدهای را بخورند – از چنگ و دندان نشان دادن دشمنان وحشی بترسند – به کمی آسایش و رفاه بیشتر، ولو به قیمت پذیرش ذِلت استعمار و استعمار راضی شوند – آمال و اهداف بلند را به اندکی لذت حرام بفروشند و ...؛ حتی اگر امام معصوم علیه السلام در حاکمیت و رأس حکومت باشد، همان میشود که در صدر اسلام رخ داد. ابتدا دشمنان طمع بیشتری میکند – سپس منافقین نفوذ میکنند – سپس خوارج احمق و متعصب شورش میکنند، سپس معاویهها و یزیدها به حکومت میرسند، و البته که حسینیان به مسلخ کشانده میشوند و مؤمنان ذلیل میشوند!
●- اما اگر دستگاه حاکمه (دولت، مجلس، نهادها، سازمانها و ...) که همه از همین مردم هستند و از آسمان نیامدهاند، با تبعیت از اسلام – با پیروی از امام معصوم یا ولیّ فقیه - با ایمان، تقوا، اخلاص، عِلم، تخصص و با برنامههای هدفمند خدمت کنند، و مردم نیز در ارتقای سطح بینش و دانش - حفظ و تقویت ایمان، تقوا، معنویت و اخلاق بکوشند – ارزشها و دستاوردهای گرانقیمت را ارزان نفروشند – با القائات دشمنان داخلی و خارجی، امید را از دست ندهند – با توکل به خداوند متعال، به صبر و استقامت و تلاش و مجاهدت خود ادامه دهند - به موقع در میدان حاضر باشند و با هم تعاون داشته باشند – و اجازه ندهند که دشمنان به وحدت آنان خدشهای وارد کنند؛ آن وقت نه تنها موفق میشوند، بلکه ان شاء الله در ظهور تعجیل میشود و شاهد و همراه قیام و انقلاب دادگستر جهان، حضرت امام مهدی علیه السلام خواهند بود.
امام زمان، حضرت مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف:
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ» (الاحتجاج، ج2، ص499)
- اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما میرسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم .
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما.
پرسش:
برای رفع مشکلاتی که برای حکومت دینی (مانند حکومت غیر معصوم یا علماء)، مانند ضعفها، بدعتها و یا در فرض انحرافها شکل میگیرد، چه باید کرد؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/politic/11364.html
- تعداد بازدید : 999
- 1 آذر 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی انتخاب