در سوره نازعات ( آیه 27 الی 33)، توسعه زمین بعد از توسعه آسمان بوده و در سوره فصلت (آیات 9 الی 12) توسعه آسمان بعد از زمین. این تناقض ظاهری چگونه قابل حل است؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همیشه ابتدا باید یقین نماییم که «تناقضی» هست، سپس در مورد حل یا توجیه آن فکر و سؤال نماییم.
الف – بیشتر تناقضاتی که به ذهن میرسد و البته گاه در فضای مجازی برای ضد تبلیغ مطرح میگردد، به خاطر ترجمههای نادرست و یا دست کم نارسا میباشد! ابتدا یک کلمهای به عنوان معنی، به غلط جایگزین کلمهای دیگر میگردد، سپس با توجه به این ترجمه، تناقضی [اگر چه به ظاهر] به نظر میآید؛ و حال آن که وقتی متنی از زبانی به زبان دیگر ترجمه میشود، باید معنای دقیق کلمات بیان گردد. حال خواه یک متن علمی باشد، یا ادبی، یا آیات الهی.
ب – زبانها نسبت به یکدیگر کمبود کلمه و واژه دارند. چنان که بارها بیان شد، ما در فارسی کلماتی چون «محبت، مودت، عشق، علاقه، میل و ...» را به «دوست داشتن» ترجمه مینماییم، در حالی که این کلمات همه عربی هستند و هر کدام معنای خود را دارند.
توسعه:
از جمله این واژگانی که غلط ترجمه میشود، واژه عربی «توسعه» میباشد، تا جایی که حتی اندیشمندان، نظریهپردازان، تحلیلگران، مفسران و ...، گاه به سهو و گاه به عمد، تفاوت بین "رشد" و "توسعه" را تشخیص نمیدهند! و چه سوء استفادههای عمدی که از این خطا، در عرصههای سیاسی و اقتصادی و یا حتی فرهنگی صورت نگرفته است؟!
به عنوان مثال: توسعه یک کشور، یعنی به خاک آن اضافه شود تا اراضیاش گستردهتر گردد – توسعه اقتصادی، یعنی زمینههای فعالیتهای اقتصادی گستردهتر شود، اما رشد یک کشور یا رشد اقتصادی و فرهنگی، یعنی پیشرفت نماید و از سطحی که هست بالاتر رود.
●- اینک به آیاتی که بیان شده دقت نماییم (البته با همین ترجمههای ناقص و نارسا):
(النازعات، 27 تا 30)
«أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا» - آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است؟ [دقت شود که " أَشَدُّ - شدیدتر" به "دشوارتر" معنا شده، چون کلمه چایگزین نداریم].
«رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا» - سقف آن را برافراشت و آن را نظام بخشید.
«وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا» - و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود!
«وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا» - و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد (که اصلاً توسعه یا گستراندن در این آیه نیست، بلکه فقط میفرماید غلتاند، منتهی نتیجه آن، بروز تغییرات میباشد، چنان که در آیات بعد تصریح مینماید که این غلتاندن، سبب پیدایش آبها، کوهها، چراگاهها ... و آن چه لازمه حیات انسان و حیوان است گردید).
نکات:
1- چنان که ملاحظه میشود، در این آیات هیچ اشارهای به "توسعه" نشده است، یعنی زمین با این تحولات، بزرگتر نشده است، بلکه شرایط حیات جانداران در آن فراهم شده است.
2- بنای آسمان، یا رفیع نمودن (بالا بردن) سقف آن، نه تنها به معنای "خلق" آن نیست، بلکه نشان میدهد ابتدا خلق شد و سپس مرتفع گردید. مثل یک هستهی اتم که منفجر گردد.
3- سخن از آسمان اول (عالم ماده) است، چرا که میفرماید در آن شب تاریک و روز روشن قرار داد؛ که این تاریکی و روشنی، همان نور و سایه است که از چرخش سیارات (در کهکشانهای گوناگون) ایجاد میشود.
4- «دَحو»، به معنای غلتاندن و چرخاندن است، نه به معنای "وسعت دادن".
4- «وسعت زمین» نیز [اگر چه در آیات هیچ اشارهای به آن نشده]، به معنای وسعت امکان حیات است، نه وسعت جغرافیایی در طول و عرض آن.
5- « بَعْدَ ذَلِكَ »، تصریح دارد که زمین را پس از خلقتش چرخاند، پس در رابطه با احوالات زمین است، نه آسمانها.
(فصلت، 9 تا 12)
«قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ» - بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز (دو دوره) آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرارمیدهید؟! او پروردگار جهانیان است!
«وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ» - و در [زمين]، از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد، و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازهگيرى كرد [كه] براى خواهندگان، درست [و متناسب با نيازهايشان] است.
«ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» - سپس به نظامبخشی آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود؛ پس، به آن و به زمین دستور داد: «به حرکت درآیید، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم)!»
« أَتَيْنا – را "به وجود آیید" معنا کردهاند، حال آن که اصلاً بحث وجود یافتن و خلق شدن در آن نیست، بلکه بحث از به حرکت درآمدن، طبق مقدرات و دستور و به سوی مقصدی معین است»
«فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» - در این هنگام مقتضیات آنها را بصورت هفت آسمان در دو دوره سامان بخشید، و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایی [= ستارگان] زینت بخشیدیم، و حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!
نکات:
1- چنان که ملاحظه میشود، در این آیات نیز هیچ بحثی از "توسعه"ی زمین و آسمانها و ترتب این توسعه نشده است.
2- در آیهی اول اشاره به خلقت زمین در دو دوره مینماید، که شاید دورهی اول همان خلق آن و قرار گرفتنش در آب و مراحل دیگرش میباشد، و دورهی دوم "دحو الارض"، چرخیدن، بیرون آمدن خشکیها، پدید آمدن کوهها، دریاها، گیاهان، بخار، باران و ... باشد، چنان که در آیهی بعد بیان فرموده است.
3- "قدر" به معنای اندازه گذاشتن است، « وَقَدَّرَ فِيهَا ...» در این آیه (با توجه به تصریحش)، اندازه گذاری موجودیهای زمین، به تناسب نیازهای حیات میباشد، که در چهار دوره انجام پذیرفته است.
4- « فَقَضَاهُنَّ »، وقتی مقدراتِ چیزی (اندازههای پدید آمدن چیزی به هر جهت) فراهم شد، وقوع آن حتمی میگردد که به آن «قضا» گفته میشود. پس "قضای هفت آسمان"، یعنی ابتدا برقراری اندازهها و سپس وقوع آنها را در دو دوره انجام داد.
5- سخن از خلقت اولیه نیست، چنان که میفرماید: آسمان بود، ولی به شکل دود بود. یعنی ابتدا آسمان را بدین شکل خلق شده و سپس سامان و نظامبخشی آنها، بر اساس مقدرات (اندازههای لازم) انجام پذیرفته است.
6- «ثُمَّ = سپس»، همیشه به معنای ترتب زمانی نیست؛ بلکه به ترتب مراحل (تقدم و تأخر) کار نیز اطلاق میگردد. چنان که فرمود: سپس آسمان را که به شکل دود بود، سامان بخشید، زینت داد و اسباب حفظ ماندن آن را بر اساس مقدرات، فراهم نمود.
7- در خاتمه تصریح نمود و تذکر داد که « ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ » یعنی: اینها همه اندازهگذاریهای دقیق و علمی است [که متأسفانه مسلمانان به آن توجه زیادی نداشتند و دیگران بهرههای علمی فراوانی بردهاند]؟!
●●● – بنابر این، در هیچ یک از آیات این دو سوره، هیچ سخنی از "توسعه" به میان نیامده که از تقدم و یا تأخر آنها سخن بگوید! پس اگر ما کلماتی چون: « خَلَقَ الْأَرْضَ = خلقت زمین» - « وَجَعَلَ فِيهَا – و در آن قرار داد» - « ثُمَّ اسْتَوَى = سپس سامان داد (نظام بخشید)» - «وَقَدَّرَ فِيهَا = و در آنها اندازههای معین گذاشت» - «َقَضَاهُنَّ = براساس اندازهها، وقوعی را حتمی نمود» ... و همه را به معنای "خلق نمودن" یا "وسعت بخشیدن"، ترجمه نمودیم و دچار مشکل شدیم، اشکال از ترجمه ما میباشد، نه تناقض در آیات الهی.
مرتبط:
آرشیو سؤالات و شبهاتی که تحت عنوان "تناقض در آیات قرآن مجید"، در این پایگاه درج گردیده است.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
تناقض - در "النازعات" ( آیه 27 الی 33)، توسعه زمین بعد از توسعه آسمان بوده و در "فصلت" (آیات 9 الی 12) توسعه آسمان بعد از زمین؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9411.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 15435
- 5 مهر 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن سوره فصلت سوره نازعات