ایکس – شبهه/ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: گاهی ابتدا باید به هدف طرح یک شبهه پرداخت و بعد به موضوع آن. چرا که گاه اصل شبهه، همان هدف است و نه موضوعی که طرح میشود و اصلاً کاری به پاسخش هم ندارند، به ویژه اگر طرح شبهه به صورت یک هجمه در ضد تبلیغ انجام پذیرد، توجه به هدف ضروریتر میگردد.
*- باید دید که آیا واقعاً منتقدین به حج و عمرهی مردم، بغض وهابیت دارند و از شدت حبّ اسلام و مسلمین و یا حب وطن و ملیگرایی و یا ...، چنین اندیشیده و میگویند؟ یا اصلاً به این مسائل کاری ندارند، بلکه هدف تضعیف، تخریب و تخطئه کلیه شعایر اسلامی و بستن راه عبادت مردم است و عمره، حج، زیارت، بازسازی مساجد یا حرمها، غذا دادن در مراسم و ...، همه بهانه است؟!
*- باید دید که آیا وقتی تبلیغات گستردهی شرکتها و آژانسهای مسافرتی، جهت سفر به بانکوک، آنتالیا، دبی، مالزی، سنگاپور یا کشورهای اروپایی را مشاهده میکنند، همین قدر ناراحت میشوند که چرا ایرانیها باید یک چنین ثروتهای کلانی را به جیب خارجیها که اغلب دشمن اسلام و مسلمین هستند بریزند؟ یا فقط نسبت به حج و عمره و زیارت عتبات حساسیت دارند؟!
*- آیا وقتی پولهای کلانی را صرف خرید لباسها نو و حتی دست دوم ترکیهای یا ایتالیایی میکنند، وقتی آن قدر عوام و غربزده میشوند که به رغم اطلاع از تولید ایران با برچسب خارجی، به دنبال بِرَند خارجی میروند نیز رگ ملی آنها متورم میشود، یا اسم حرم و مسجد و زیارت و عبادت که وسط میآید، منقلب میشوند؟! خدا میفرماید اصلاً از شنیدن نام خدا مشمئز میشوند، ولی در مباحثی که مطلوب آنهاست، به شعف میآیند:
«وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ» (الزّمر، 45)
ترجمه: و چون خدا به تنهايى ياد شود دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند منزجر مىگردد و چون كسانى غير از او ياد شوند بناگاه آنان شادمانى مىكنند.
*- باید دید انصافاً هزینه هر یک از موارد غیر ضروری که نه تنها سازنده نیستند، بلکه اغلب مخرب نیز هستند، مانند: سفر به کشورهای خارجی – خرید لباسهای خارجی – خرید لوازم آرایش خارجی – لوازم و مبلمان خارجی و ...، بیشتر است، یا سفر عبادتی و زیارتی بخشی از مردم؟! آیا تا به حال یک پیامک، یک وبلاگ، یک شبهه، یک سؤال و یا کمترین اعتراضی به این رفتارها شده است؟! پس، دغدغه چیز دیگری است و مسئله خروج پول از ایران یا واریز شدنش به جیب وهابیهای سعودی نمیباشد.
الف – هزینه خرید اغلب زوار یا حجاج، به مراتب بیشتر از هزینه سفر، اقامت و زیارت آنان است، خُب خرید نکنند و آن سرمایهی هنگفت را در داخل خرج کنند. عبادتشان فهیمتر و کاملتر میشود.
ب – آثار مثبت حج و زیارت، در تقویت ایمان، معرفت به اسلام، تمرین یک رنگی و وحدت، ارتباط مسلمین با یک دیگر، اطلاعرسانی و اصلاح ساختارها و رفتارهای فردی و اجتماعی، به مراتب بیش از هزینههای سفر است. لذا نباید هزینههای تخمینی حجاج و زوار را جمع بزنند و بعد بگویند که با آن چند خانه میتوان ساخت. بلکه باید از یک سو محاسبه کنند که با چه مقدار هزینه، چند سمینار و کنفرانس، چه مقدار تبلیغات و ...، میتوان به این نتایج رسید؟ و متقابلاً از سویی دیگر محاسبه کنند که با هزینهی شکلات خارجی، آدامس خارجی، سفر خارجی، لباس خارجی، لوازم خارجی ... و اساساً تقلید خارجی در تمامی شئون زندگی و ...، چه مقدار خانه برای بیخانمانهای داخلی میشود ساخت؟
ج – در شرایط فعلی، خودداری عزیمت مسلمانان ایران به حج یا عتبات، (نه تنها خلاف آموزهها و احکام اسلام است)، بلکه همان است که سعودی، وهابیت و کلیه دشمنان خارجی میخواهند و کاملاً به سود آنهاست. و اگر ضررهای مترتبه بر «خودداری از عزیمت» را فقط ریالی و دلاری هم محاسبه کنند، به مراتب بیش از هزینههای سفر است.
د – غیر مسلمانان و غیر معتقدین، اصلاً نباید درباره احکام و عبادات مسلمین اظهار نظر کنند. چون هیچ شناخت و درکی ندارند و بغض هم دارند و به هنگام مطالعه نیز جز «ریال و دلار»، نمیبییند و شاخصهای ندارند. پس این مسلمان است که باید بداند لازم است حج برود یا خیر؟
حج، یکی از عباداتی است که بر هر مسلمانی که مستطیع باشد واجب میشود و واجب را نمیشود به این بهانهها حرام و تعطیل نمود. اما «عمره» مستحب است. میشود نرفت. اما چه کسی اجازه دارد و یا میتواند (مگر در شرایط خاص و نادر) که خودداری از انجام یک مستحب را بر مردم تحمیل کند و توفیق چنان عبادتی را از آنها سلب نماید؟
دقت شود که فقط زیارت کعبه یا مسجد النبی صلوات الله علیه و آله یا بقیع و عتبات، عمل یا حتی عبادت مستحب نیست، بلکه کلیه تفریحات سالم و حلال نیز مستحب است. سفر به کیش و اصفهان و سواحل مازندران یا خلیج فارس نیز مستحب است.
حال نظر منتقدان به حج و زیارت چیست اگر امکان هر گونه سفر خارجی و حتی داخلی از مردم سلب گردد؟! در چنین حالتی خواهند گفت: این مملکت زندان شده است، دموکراسی رخت بربسته است، دیکتاتوری حاکم شده است، دلم میخواهد به سفر خارجی روم و همه پولم را خرج کنم، آیا اختیار دخل و خرج خودم را هم ندارم ... – اما هر گاه بحث اسلام، عبادات، بروز و ظهور و نمایش عشق و علاقه مردم به شعایر اسلامی و اهل عصمت علیهمالسلام و ... پیش بیاید، این عده پیشنهاد میدهند تا شدیدترین دیکتاتوریها حاکم شود تا امکان عبادت و زیارت از مردم سلب گردد!
چند حدیث در مزّمت ترک زیارت خانه خدا:
408 - پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هيچ بندهاى نيست كه حج را به خاطر كارى از كارهاى دنيا ترك كند، مگر آن كه حاجيانِ سر تراشيده را خواهد ديد (كه از حج برگشته اند) پيش از آن كه كارش را انجام داده باشد.
409 - امام باقر عليه السلام: در وصيت امير مؤمنان عليه السلام چنين بود: «حجِ خانه پروردگارتان را ترك نكنيد ، كه هلاك خواهيد شد» .
410 - امام صادق عليه السلام: در ترك حج ، هيچ خيرى نيست.
412 - پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در وصيتش به على عليه السلام: يا على! از اين امّت ، ده گروه به خداوند كافر شده اند... (يكى هم) كسانى كه توانگرند و بى آن كه به حج بروند، از دنيا مىروند.
416 - اى مردم ! خداوند حج را بر كسى كه قدرت و راهى بر آن داشته باشد، واجب ساخت. هر كس انجام ندهد، به هر حالى كه مىخواهد بميرد، يهودى، مسيحى يا مجوس، مگر آن كه بيماريى داشته باشد كه او را نگذارد، يا حاكم ستمگرى مانع شود. آگاه باشد كه او را در شفاعت من بهرهاى نيست و بر حوض من وارد نمىشود . هشدار! آيا رساندم؟
425 - پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اگر يك سال ، همه مردم ، حج رفتن را ترك كنند ، به آنان مهلت داده نخواهد شد. (كيفر مىشوند).
427 - امام على عليه السلام: خدا را ، خدا را ، درباره خانه پروردگارتان! تا هستيد، مبادا كه از شما خالى باشد، كه اگر زيارتِ خانه خدا ترك شود، مهلت داده نخواهيد شد.
430 - امام صادق عليهالسلام: خداوند، به سبب شيعيانى از ما كه حج مىگزارند، عذاب را از آنان كه حج نمىكنند دفع مىكند. اگر همه بر ترك حج همدستى كنند، همه هلاك مىشوند.
431 - امام صادق عليه السلام: اگر مردم ، حج را ترك كنند، بر رهبر واجب است كه مردم را ـ چه بخواهند و چه نخواهند ـ به حج وادار كند، چرا كه اين خانه ، براى حج قرار داده شده است.
(مستندات کلیه احادیث مطروحه، در کتاب «حج و عمره در قرآن و حديث - محمد محمدی ری شهری - جلد : 1« ایفاد شده است.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام حج