پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در واقع پرسش این است که تفاوت بین "عفو" و "غفران یا مغفرت" چیست؟ و چقدر خوب است که به این تفاوتها توجه میشود؛ چرا که هر زبانی نسبت به زبانی دیگر، با کمبود واژگان جایگزین مواجه میگردد و همین امر سبب میگردد که گاه کلمات متفاوت را به یک معنا به کار ببرند که از جمله همین "عفو و غفران یا مغفرت" میباشد که هر دو را به یک کلمهی «بخشش - آمرزش» ترجمه مینماییم؛ و حال آن که هر کدام از آنها، معنای خاص خود را دارد، چنان که در قرآن کریم، نه تنها به صورت جداگانه به کار رفته، بلکه در یک آیه، هر دو کلمهی "عفو و مغفرت" در کنار هم به کار رفته است که این نشان میدهد معنای متفاوتی دارند. در یک آیه، فقط از واژهی "غفران" استفاده شده «وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ - و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم)؛ و بازگشت (ما) به سوی توست / البقره، 285»؛ اما در آیهی بعدی، هر دو واژه را کنار هم میآورد، که حاکی از تفاوت معنای آنهاست.
«... وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (البقره، 286)
ترجمه: و بيامرز و ببخش گناه ما را و بر ما رحمت فرما تنها سلطان ما و يار و ياور ما تويى، ما را بر (مغلوب كردن) گروه كافران يارى فرما.
عفو:
"عفو" به معنای "بخشش" میباشد؛ اما "بخشش" یعنی چه و در کجا مصداق مییابد، ما به "جود" نیز بخشش میگوییم، مثل این که کسی چیزی را به دیگری ببخشد؟
وقتی کسی کاری میکند که مستحق "تنبیه و مجازات" میگردد که به آن "عقوبت = عاقبت و نتیجه" نیز میگوییم، اما صاحب حق، داور و حاکم از مجازات او صرف نظر مینماید، و در واقع این مجازات را بر او میبخشد، "عفو" گفته میشود.
فرض کنید که کسی امانتی به دیگری داده و او موظف به حفظ آن بوده، اما حفظ نکرده و امانت ضایع شده است. پس صاجب امانت، صاحب حق میباشد، اما ضایع کننده از او طلب "عفو" میکند و او نیز میبخشد.
طلب عفو ما از خداوند متعال، یعنی میدانیم که خطا و معصیت نمودهایم، تو نیز حق داری که ما را به نتایج نامطلوب کردههای خودمان برسانی و معذب گردانی، اما این کار را نکن، و بر ما ببخشای.
غفران:
غفران (مغفرت)، به معنای "پوشش دادن" میباشد. این "پوشش دادن" نیز جنبهها و ابعاد گوناگونی دارد. این پوشش سبب میگردد که "آثار گناه" پدیدار نگردد، نه این الزاماً خودش از بین برود.
یک موقع شما جراحتی را با باند، لباس، پارچه و ... میپوشانید تا دیگران نبینند - یک موقع شما روی خطای کسی پوشش میگذارید تا دیگران متوجه آن نگردند – یک موقع روی هیزم و آتش روشنی پوشش میگذارید تا شعلهور نگردد ...؛ و ما از خداوند غفور میخواهیم که روی گناهان ما به هر جهت و از هر حیث پوشش بگذارد، تا جایی که حتی خودمان دیگر آن را نبینیم و به یاد نیاوریم، و اثرات سوء آن بر جان، روان، اخلاق و سرنوشت اخروی ما، از بین برود.
در چنین حالتی هیچ ضرورتی ندارد که اصل آن زخم، جراحت، هیزم یا گناه نیز از بین رفته باشد، مگر آن که شامل "عفو و محو" گردد.
نکته:
پوشش دادن، الزاماً مربوط به گناهان نمیباشد، بلکه تمامی "ذنوب" را نیز شامل میگردد و "ذنب" فقط گناه نیست، بلکه هر چه به انسان بچسبد و همراه او شود نیز "ذنب" است؛ مانند سابقه، شایعات، تهمتها و ...! چنان که در قرآن کریم به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود که خداوند به تو فتح مکه را داد تا تمامی ذنوب گذشته و آینده تو را بپوشاند، یعنی تمامی تهمتهایی چون ساحر، شاعر، مجنون و ابتر را پوشش دهد، نه این که ایشان العیاذ بالله اهل گناه بوده و خدا گناه قبل و بعد او را میبخشد. مگر میشود که خداوند متعال گناهان بعد کسی را از قبل ببخشد:
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا» (الفتح، 1 و 2)
ترجمه: ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم * تا خداوند گناهان گذشته و آیندهای را که به تو نسبت میدادند (یا خواهند داد) پوشش دهد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید.
محو: کتاب اعمال دست اوست، مال اوست و اختیارش با اوست، پس هر چه را بخواهد عفو میکند، هر چه را بخواهد مشمول مغفرت مینماید و هر چه را بخواهد، "محو" میگرداند.
«يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ» (الرعد، 39)
ترجمه: خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى كند و اصل كتاب نزد اوست.
صفح: صفح نیز یک مرحله دیگریست و آن را بالاتر از عفو گفتهاند. مثل این که در عفو، شما بگویید: «من فلان خطا را کردم و بر من ببخشای و صاحب حق بگوید: من فلان خطای تو را بخشیدم»، اما در "صفح"، از این صفحه گذر میشود و اصلاً به روی طرف آورده نمیشود و با نگاه به خوبیها، به او جایزه هم داده میشود.
تجلی این صفات در انسان:
رشد و کمال، یعنی اسمای الهی [علیم، حکیم، جواد، کریم، غفور، رحیم، غیور و ... ] در آدمی تجلی یابد و هر چه این اسما بیشتر تجلی یابد، انسان کاملتر میشود.
از اینرو، دستور فرمود که همه شما اهل "عفو و مغفرت و صفح "، نسبت به یک دیگر و از جمله "اعضای خانواده" باشید؛ و البته بدیهی است که اگر کسی صاحب این کمالات گردید، ابتدا نزدیکان را از آن بهرهمند میگرداند و اگر کسی به خویشان محبت و ترحمی نداشت، به دیگران به نحو اولی نخواهد داشت. لذا فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (التغابن، 14)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
فرق بین طلب عفو و استغفار چیست؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9713.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 6651
- 15 فروردین 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن جود استغفار