س- در آیات آمده که خدا هدایت یا گمراه می کند. آیا با توجه به ثواب و عقاب، این آیات منافاتی با عدل الهی ندارد؟
ایکس – شبهه: قبل از پاسخ دقت فرمایید که اخیراً در سایتهای شبهه افکن باب شده که به بهانههای مختلف عدالت خدا را زیر سؤال میبرند و شبهات فراوانی برای ایجاد شک نسبت به عدالت خدا مطرح میکنند؛ و مرتب می گویند: اگر خدا عادل است، پس چرا این چنین شد و چرا آن چنان شد و ... ؟! و ساختمان این شبهات را نیز نوعی طراحی و القا میکنند که به صورت ناخودآگاه چندین مسئله در ذهن مخاطب ایجاد شود. مثلاً در همین سؤال معلوم نیست که نسبت به وجود خدا شبهه میکند، یا به عدالت او شک دارد و یا در صحّت آیات الهی تردید ایجاد مینماید و آن را مغایر با عدل الهی میخواند؟ (البته منظور کاربر گرامی ما که لطف نمودند و شبهه را ارسال نمودند نمیباشد، بلکه منظور معرفی این تاکتیک انحرافی است).
منتهی قبل از بیان هر گونه مصداقی برای زیر سؤال بردن عدالت خداوند حکیم، باید توجه داشت اصل این سؤال غلط است، چرا که اگر به وجود خدا اعتقاد ندارند، اصلاً نباید در خصوص اسماء، صفات یا افعال او سؤال یا شبهه کنند، بلکه باید در اصل وجود به تحقیق و اثبات و یا نفی بپردازند. منتهی چون قصد آنها بیان اعتقادات خود نیست، بلکه تخریب باورهای دیگران است، نمیگویند که ما اصل وجود حق تعالی را قبول نداریم، بلکه دائم اسماء و افعال او را زیر سؤال میبرند.
علم، حکمت، عدالت، جود، کرم، ربوبیّت و رحمت الهی «اگر» ندارد که بپرسند: اگر عالم، اگر عادل است، اگر کریم است ... پس چرا؟ او الله، هستی و کمال محض است و از هر نقص و نیستی نیز منزه (سبحان) است و اگر چنین نباشد اصلاً خدا نیست.
الف – معنای خدا هر کس را بخواهد هدایت میکند و هر کس را بخواهد گمراه میکند، این است که عالم را دیگران خلق نکردهاند و نظام هستی را نیز دیگران وضع نکردهاند که آنها بتوانند «چه باید کردها و چه نباید کردها» را بیان و دیکته کنند و در هدایت یا گمراهی افراد نقش مستقلی داشته باشند. بلکه خداوند علیم و حکیم خلق کرده است و ربوبیّت مینماید. لذا فرمود:
«لَقَدْ أَنزَلْنَا آیاتٍ مُّبَینَاتٍ وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» (النور، 46)
ترجمه: قطعا آیاتى روشنگر فرود آوردهایم و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدایت مىكند.
*- نه ابلیس و دیگر شیاطین انس و جنّ در گمراهی انسان نقش مستقیم و مستقلی دارند، چنان چه فرمود آنها هیچ تسلطی بر انسان ندارند، مگر آن که خود انسان ولایتشان را بپذیرد:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا كه او (شیطان) را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند تسلطى نيست * تسلط او فقط بر كسانى است كه خودشان او را به سرپرستى برمىگيرند و بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك مىورزند.
*- و نه پیامبر اکرم (ص) یا دیگران اختیار و تسلطی در هدایت دیگران دارند، چنان خطاب به ایشان میفرماید چنین نیست که تو بتوانی هر کسی را که دوست داشتی هدایت کنی و میفرماید تو اصلاً تسلط بر کسی نداری که به سبب آن روی آورد و یا روی برگرداند:
«إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (القصص، 56)
ترجمه: در حقيقت تو هر كه را دوست دارى نمىتوانى هدایت كنى ليكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمايى مىكند و او به راهيافتگان داناتر است.
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ * لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَن تَوَلَّى وَ كَفَرَ» (الغاشیه، 21 - 23)
ترجمه: پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهندهاى * تو بر آنان تسلطی نداری * مگر کسی که روی برگرداند و کفر بورزد»
ب – آری، خدا هدایت میکند و خدا گمراه میکند. اما معنای این قاعده چنین نیست که همین طوری، اتفاقی، تصادفی، شانسی، دلبخواهی و ... هدایت یا گمراه میکند که برخی شبهه کنند که پس اولاً ما در گمراهی یا هدایت خود نقش و سهمی نداریم، ثانیاً پس چرا باید معذب یا متنعم گردیم و ثالثاً این با عدل الهی منافات دارد. بلکه معنایش این است که خالق، علیم، حکیم، ربّ و تربیت کننده امور من هستم، قوانین خلقت را نیز من وضع کردم، به اوضاع و احوال بندگانم نیز من علم دارم، دنیا و آخرت را نیز خودم وضع کردم، ثواب و عقاب را نیز من تعیین کردم، باید و نبایدها را نیز من امر میکنم؛ چرا که من میدانم بندگانم اگر چه کنند رشد پیدا میکنند و اگر چه کنند سقوط میکنند. پس این من هستم که هدایت یا گمراه میکنم.
اما، چنین نیست که این کار اتفاقی و در واقع غیر حکیمانه باشد، چرا که کار عبث از خدا سر نمیزند و چنین نیست که بندگان ندانند شرایط و ایجابهای هدایت چیست و علل گمراهی کدام است؟ لذا از سویی فرمود که «من هدایت و یا گمراه میکنم» و از سوی دیگر کاملاً تشریح نمود که «چه کسانی را هدایت میکنم و چه کسانی را گمراه میکنم». در واقع راه رشد از راه گمراهی را تبیین کرد تا هر کس خودش انتخاب کند در کدام مسیری قرار بگیرد و به چه غایتی برسد. اگر کسی (حقیقی یا حقوقی) گفت: من مدرک قبولی یا ردّی میدهم و بیان داشت هر کس نمره یا معدل مناسب را داشت قبول میشود و هر کس زیر آن نمره یا معدل را اخذ کرد ردّ میشود، معنایش این نیست که من بدون هیچ هدف، برنامه و ضابطهای رد یا قبول میکنم. خداوند متعال نیز بیان داشت که چه کسانی را هدایت میکند و چه کسانی مشمول هدایت الهی نمیشوند:
خدا چه کسانی را هدایت مینماید:
کسانی که به سوی باز میگردند:
«وَیقُولُ الَّذِینَ كَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ یضِلُّ مَن یشَاءُ وَ یهْدِی إِلَیهِ مَنْ أَنَابَ» (الرعد، 27)
ترجمه: و كسانى كه كافر شدهاند مىگویند چرا از جانب پروردگارش معجزهاى بر او نازل نشده است بگو در حقیقتخداست كه هر كس را بخواهد بىراه مىگذارد و هر كس را كه [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مىنماید.
کسانی که دلشان به یاد خداست و کارهای شایسته انجام میدهند:
«الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ * الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ» (الرعد، 28)
ترجمه: همان كسانى كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرامش مىیابد * كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كردهاند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند.
اهل قرآن – قرآن کتاب هدایت است و هر کس بر آن ایمان آورد و عمل کرد هدایت میشود:
«إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِیرًا» (الإسراء، 9)
ترجمه: قطعا این قرآن به [آیینى] كه خود پایدارتر است راه مىنماید و به آن مؤمنانى كه كارهاى شایسته مىكنند مژده مىدهد كه پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود.
کسانی که در راه خدا تلاش و مبارزه میکنند:
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (العنکبوت، 69)
ترجمه: و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقتخدا با نيكوكاران است.
کسانی که از هدایت شدگان (رسول اکرم ص، ائمه اطهار ع، مؤمنین صالح و ناصح) تبعیت میکنند:
«اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ» (یس، 21)
ترجمه: از كسانى كه پاداشى از شما نمىخواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد.
کسانی که به قرآن، غیب، نماز، انفاق و آن چه بر پیامبران نازل شده ایمان آورند:
«ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (البقره، 2 تا 5)
ترجمه: اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است * آنان كه به غيب ايمان مىآورند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند * و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مى آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند * آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند».
خدا چه کسانی را هدایت نمینماید:
کسانی که فاسق شدهاند (فاسق یعنی کسی که از پوستهی بندگی و آدمیت خارج شده است):
«سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (المنافقون، 6)
ترجمه: براى آنان يكسان است (تأثیری به حالشان ندارد)، چه برايشان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى، خدا هرگز بر ايشان نخواهد بخشود، خدا فاسقان را راهنمايى نمىكند.
کسانی که کفر میورزند (کفر پوشاندن حق است):
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائده، 67)
ترجمه: اى پيامبر! آن چه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن، و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
کسانی که از هوای نفس تبعیت نموده و بالتبع به خود و دیگران ظلم میورزند:
«فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (القصص، 50)
کسانی که به آیات الهی ایمان نمیآورند:
«إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (النحل، 104)
ترجمه: در حقيقت كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمىكند و برايشان عذابى دردناك است.
خدا اسراف کننده و تکذیب کننده را هدایت نمیکند «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» - خداوند خائنین را هدایت نمیکند «وَ أَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِين» - خداوند کسانی را که دوست نداشته باشد، هدایت نمینماید و تصریح نمود که کفار، مشرکین، منافقین، الظالمین، فاسقین، فجار، اهل فحشاء، مسرفین، متکبرین ... و خلاصه مجرمین را دوست ندارد. و بیشترین آیات در خصوص عدم هدایت «ظالمین» است، چرا که هر کفر، شرک، نفاق و جرمی، ظلم به خود و دیگران میباشد.
- تعداد بازدید : 8837
- 4 اسفند 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی عدل