چرا در زیارت عاشورا، یزید و ... را لعن میکنیم و میگوییم از رحمت خدا دور باد؟ اگر مقصود از یزید و لعنت او فقط دوری جستن از رفتارهای یزیدی است که درست، اما اگر مقصود شخص یزید هم هست، سوال این است که چرا باید از خداوند مهربان، نا مهربانی نسبت به کسی را بخواهیم؟ مگر خدا بخشندهی بینهایت نیست ...؟ (لیسانس)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): حتی اگر یقین داشته باشید که این سؤال در ذهن خودتان مطرح شده است، تردیدی نداشته باشید که ریشه در فضاسازیهای گسترده، به ویژه در سالهای اخیر دارد.
دقت کنید که چقدر تلاش دارند تا از سویی دل مسلمانان را نسبت به دشمنان تلطیف و نرم کنند و از سویی دیگر، حتی جایگاه دوست و دشمن را تغییر دهند!
در حالی که مرتب شبه و القا میکنند که چرا باید عزاداری کنیم؟ چرا گریه کنیم؟ مگر جایشان در بهشت نیست...؟ و حتی سعی در سانسور مصیبتها دارند و به ذاکرین و مداحها و ... میتازند که چرا جنایات را بازگویی میکنند؟ از سوی دیگری، لعن کردن را به اَشکال متفاوت زیر سؤال میبرند، و حتی اگر لازم آید، به آیات قرآن و صفات رحمانیت و غفاریت خدا نیز متوسل میشوند، تا مردم، آنان را دشمن خود ندانند و اگر میدانند نیز دیگر کاری به کارشان نداشته باشند؛ نه با عزا و گریه و ذکر مصیبت، دلشان متوجه و معطوف این طرف شود و نه با لعن و برائت و ...، بغض و دشمنی آن طرف را در دل زنده نگهدارند!
نکته / 1: البته دل آنها نه برای امام حسین علیه السلام جایگاهی دارد و نه برای معاویه و یزید و آل ابوسفیان و جهنم آنها سوخته است، بلکه نگران وضعیت حال هستند! چرا که این "تولا و تبرا"، همانگونه که در زیارت عاشورا و دیگر زیارات و ادعیه آمده، «إلی یَومِ القیامَة» میباشد، و این مواضع اعتقادی، نظری، فکری و قلبی برای آنها خطرآفرین و نگران کننده میباشد؛ وگرنه همه میدانیم و میدانند که امروز (به حسب ظاهر)، نه سیدالشهداء علیه السلام هستند، نه کربلا و نه یزید یا عمرسعد و شمر.
نکته / 2: اگر تبلیغات گسترده در سنوات پیشین را در ذهن مروری کنیم، به وضوح روشن است که به ویژه در این چند سال اخیر، چقدر تبلیغات، جوسازی و شبههپراکنی کردند که چرا باید «مرگ بر امریکا – مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل» بگوییم، چرا پرچم امریکا را آتش بزنیم – چرا دشمنتراشی بکنیم – چرا دشمن فرضی بسازیم – چرا توهم توطئه و خطر داشته باشیم – چرا با آنها مهربان نباشیم – چرا لبخند نزنیم – اسلام دین مهربانی و خداوند ارحم الراحمین است ...! و جالب آن که تمامی این معارف و اخلاقیات نیز فقط در رابطه با « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ » میباشد و برای آنها به هیچ وجه « رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ »، نه در هدف، فکر و برنامه مطرح است، و نه در عمل و نه حتی در زبان!
زیارت عاشورا:
بنابر این، هدف از این اعوجاجات و القائات، اصلاً "زیارت عاشورا" و فرازهای آن نمیباشد، منتهی چون در زیارت عاشورا، هیچ سخن، مدح، تعریف و تمجیدی از سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام وجود ندارد و همه "اعلام مواضعِ" شناختی، اعتقادی، سیاسی و عملیاتیِ شخص زیارت کننده میباشد و در واقع یک «دکترین" کامل از باورها و مواضع شخص زایر میباشد، به آن میتازند؛ چرا که میدانند اگر ریشه را نخشکانند، زدن شاخ و برگها، دردی را برای آنان دوا نمیکند. حالا امریکا نشد، انگلیس – انگلیس نشد، اسرائیل – اسرائیل نشد، عربستان سعودی و ...؛ اینها همه شاخ و برگ هستند و اصل همان «تولا و تبرا» میباشد.
سلام و لعن:
بنابر این، چه مردمان به امام حسین علیه السلام سلام بدهند و به او عشق بوررند و راهش را ادامه دهند، یا ندهند، ایشان حجت خدا، مصباح الهداة، سفینة النجاة ... و ولیّ الله هستند؛ مقامشان چونان جدشات، رسول الله صلوات الله علیه و آله، "مقام محمود" است و جایگاهشان در نزد ایشان « فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ / القمر، 55» میباشد - و چه مردمان معاویه، یزید، یزیدیان، آل ابیسفیان، عمر سعد، شمر و خولی و ... را لعن کنند یا نکنند، مقامشان « فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ / النساء، 145» و جایگاهشان دوزخ میباشد. اما زائر، در زیارت عاشورا که بیان اعتقادات، دانش، بینش و گرایش و بالاخره اعلام مواضع اوست، کفویت خود با هر یک از این دو جناح را بیان میدارد و در نهایت یا با اینان در دنیا همسو و در آخرت محشور میگردد و یا با آنان.
رحمت خدا:
برخی وقتی ذکری از "رحمت واسعهی الهی" به میان میآید، اول از همه و قبل از خودشان، دلشان برای ابن ملجم، معاویه، یزید و جلادان یزیدی زمانشان میسوزد و دوست دارند که برای آنان طلب رحمت و مغفرت کنند و دلشان میخواهد که این رحمت، شامل آنها نیز بگردد؟!
در چنین حالتی، مسئله نه زیارت عاشوراست و نه رحمانیت خداوند متعال، بلکه مسئله خود شخص و گرایشات اوست که باید مورد تجدید نظر قرار دهد و ببیند که چرا دلش نسبت به دشمنان خدا، رسول، امامان، اسلام و مسلمین، رئوف و لطیف شده است؟! اگر چه نفس اماره با القائات شیطانی، رحمت خدا را بهانه میکند تا این گرایش غلط و مُهلک را بپوشاند و تطهیر کند و فریب دهد؛ و اصلاً دقت ندارند که هدف دشمن، «مساوی نشان دادن حق و باطل، ارزش و ضد ارزش، بد و خوب و خبیث و طیب» میباشد!
*- خداوندی که رحمت واسعه دارد، عموم را [به شرط استغفار و توبه]، مورد رحمت خود قرار میدهد، غضب و عذاب هم دارد و آنان که فقط رحمت را بهانه میکنند، در واقع در ذهن خود، خدا را تجزیه میکنند و جزء مطلوب خود مینگرند و البته ضرر میکنند.
*- خداوند متعال رحمت و غضب، و از بندگانش خواسته که این اسمای "رحمت و غضب – یا حب و بغض الهی" در آنها به رنگ الهی تجلی کند. پس انسان، هم رحمت خدا را طالب است و هم غضب او را؛ منتهی مهم این است که رحمتش را کجا و برای کی، و غضبش را کجا و برای کی میخواهد؟! آیا آنان را که خدا مورد رحمتشان خوانده "مرحوم"، و آنان را که خدا مورد غضب و لعنتشان خوانده، "ملعون و مغضوب" میداند یا نه؟!
به این سه آیه، با تأمل در مفاهیم، توجه شود، تا ضمن رشد در خداشناسی، جلوی فریبهای تحت عنوان "رحمت خدا" گرفته شود:
« اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ » (المائدة، 98)
ترجمه: بدانید خدا دارای مجازات شدید، و (در عین حال) آمرزنده و مهربان است.
« مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ » (المائدة، 99)
ترجمه: پیامبر وظیفهای جز رسانیدن پیام (الهی) ندارد؛ (و مسؤول اعمال شما نیست). و خداوند آنچه را آشکار، و آنچه را پنهان میدارید میداند.
« قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (المائدة، 100)
ترجمه: بگو: «(هیچگاه) ناپاک و پاک مساوی نیستند؛ هر چند فزونی ناپاکها، تو را به شگفتی اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید، ای صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!
طلب مغفرت:
همان خدایی که رحمت واسعه دارد و فرمود: هر کسی را که استغفار و توبه کند میبخشد، به پیامبرش فرمود که اگر تو [از روی دلسوزی، رحمت و شفقتی که داری]، هفتادبار هم برای کافر جماعت و اهل فسق استغفار کنی، پذیرفته نخواهد بود [چرا که خودشان باید ایمان بیاورند، پشیمان شوند، استغفار و توبه کنند، بعد اگر اهل عصمت علیهم السلام یا سایر مؤمنین نیز برای آنها دعا کردند، جای امیدی هست]:
« اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ » (التوبة، 80)
ترجمه: چه براى آنان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى [يكسان است، حتى] اگر هفتاد بار برايشان آمرزش طلب كنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد، چرا كه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزيدند، و خدا گروه فاسقان را هدايت نمىكند.
لعن ما:
بنابر این، کسی که از خداوند متعال، "لعن" ملعونها را طلب میکند، شناخت صحیح، اعتقادات درست، گرایشات صواب و مفید، و مواضع رشد دهندهی خود را اعلام میدارد؛ و در فکر، قلب، زبان و عمل، نشان میدهد که ضمن بصیرت، "حبّ و بغض الهی" دارد؛ محبوب خدا، نزد او محبوب است، و مغبوض خدا نزد او مغبوض است «إلی یَومِ القیامة».
قرب و بُعد:
بین حق و باطل، حد وسطی وجود ندارد؛ اگر چه هر کدام شدت و ضعف مراتب دارند.
بنابراین، از آنجا که انسان دائما در حرکت است و یک لحظه نیز سکون ندارد، به صورت مستمر در یکی از این دو جهت حرکت میکند و بدیهی است که با هر قدمی، به هر طرف که نزدیکتر شود (قرب)، از طرف دیگر دور میشود (بُعد) و این است معنای برائت (دوری گزیدن). لذا کسی که در محضر خداوند سبحان، پیش روی سیدالشهداء علیه السلام قرار گرفته، اعلام مواضع میکند که وقتی از جناح ظلم و فسق دوری میکند، نمیرود یک کناری بنشیند و نظاره کند، بلکه به سمت جناح حق میآید. لذا وسط میدان درگیری و جنگ است، با یک جناح صلح و دوستی دارد، با جناح مقابل جنگ.
از این رو، در زیارت عاشورا و در اعلام مواضع خود به امام حسین علیه السلام، عرض میکنید:
« بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِيَائِهِمْ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً »
من بيزارى میجويم به سوى خدا و به جانب شما از ايشان و از شيعيان و پيروان و دوستدارانشان، اى ابا عبد اللّه من در صلحم ما كسی كه با شما صلح كرد، و در جنگم با كسی كه با شما جنگيد تا روز قيامت، و خدا لعنت كند خاندان زياد و خاندان مردان را و خدا همه بنى اميه را لعنت كند، و لعنت كند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را ... .
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا در زیارت عاشورا، یزید و ... را لعن میکنیم؟ چرا از خدای مهربان، درخواست نامهربانی کنیم؟! مگر خدا بخشندهی بینهایت نیست؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8162.html
- تعداد بازدید : 3163
- 29 مهر 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی امام حسین(محرم) زیارت