عالِمی در سخنرانی گفت: شرط قبولی اعمال، تقواست. اگه شراب میخوری، هزارتا جهیزیه هم که بدی، ازت قبول نمیکنند؛ اگه نماز نمیخونی، صدتا روضه هم برا امام حسین بگیری فایده نداره. تقوا را هم این طوری معنی کردند که هر چه خدا گفت باید بگی چشم. میخواستم بدونم نظر شما چیه؟ واقعا از آدم گناهکار هیچ عملی پذیرفته نیست؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ایشان نیز نگفتهاند که «از آدم گناهکار، هیچ عملی پذیرفته نمیشود»! پس باید در خواندن و شنیدن، دقت نمود.
اسلام، دیدگاه و عملکرد "رابین هود"ی را قبول ندارد؛ فرض کنید که کسی به خود و دیگران ظلم کند، سپس چند تا جهیزیه نیز تهیه نماید – از دیگران بدزد و به برخی دیگری کمکی نماید! فرض کنید که مسئولی اهل رشوه، رانت، پارتیبازی، ظلم به زیر مجموعه و مردم باشد، در ضمن به برخی از وظایفش عمل نماید و چند تا خیابان، پارک و پل هوایی و یا جاده و تونل هم بسازد!
●- عمل را خدا باید قبول کند، پس عمل کننده باید فردی با خدا باشد و طبق تکالیف الهی، برای خدا کار کند. گناهکار نیز اگر استغفار و توبه ننماید، متکبر، لجوج و عنود است و اگر استغفار و توبه نماید، دیگر گناهکار نیست؛ چون بخشوده میشود.
●- گوش کردن به سخنرانی دانشمندان و صاحبنظران، به ویژه در علوم اسلامی و قرآنی، درست مانند خواندن مقاله یا کتابی از آنان میباشد؛ چرا که درست مانند برگزیدن کلمات برای نوشتن، در گفتار نیز کلمات را بر میگزینند.
بنابراین، آنان در فرهنگ و ادبیات خود حرف میزنند و چه بسا ما با فرهنگ و ادبیات عامیانهی خود گوش کنیم یا بخوانیم؛ پس معانی در ذهن و فهم گوینده و شنونده متفاوت و درک مطلب سخت خواهد شد. این نکته، به ویژه در تلاوت قرآن مجید و یا خواندن احادیث و فهم مفاهیم و مقاصد، بسیار مهم میباشد.
به عنوان مثال: اگر شما دو رکعت نماز نزد عالِمی بخوانید و بپرسید: «آیا نماز من درست بود؟»، او بگوید: «بله، نماز شما کاملاً صحیح و درست اقامه شد»؛ شما خوشحال میشوید که نمازهای مقبولی دارید، و حال آن که "شرط قبول"، با "شرط صحت"، از زمین تا آسمان فرق دارد. نماز تمامی کسانی که به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اقتدا مینمودند، کاملاً صحیح بود، اما در میان آنها مشرک، منافق، نامرد و عهد شکن نیز بسیار بود. کسانی که در حقشان فرمود: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ – وای [بر این قبیل] نمازگزاران / الماعون، 4»
گناهان:
هر صواب (کار خوب) و هر گناهی، آثار خودش را دارد. برخی از گناهان، سبب عدم پذیرش سایر عبادات و یا اعمال صالح و خوب آدمی میگردند که در رأس آنها به لحاظ نظری و اعتقادی "کفر و شرک" است، چنان که فرمود حتی اعمال خوب آنها حبط میگردد، یعنی چون برای دنیا بوده، در همین دنیا میماند و فانی میشود:
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)
ترجمه: و آنان كه آيات ما و ديدار آخرت را تكذيب كردند، اعمالشان تباه و بىاثر شد آيا جز به آنچه همواره [بر طبق كفر و انحرافشان] انجام مىدادند، كيفر داده مىشوند؟!
و در عرصهی "عمل" نیز برخی از گناهان، سبب عدم مقبولیت سایر عبادات و اعمال خوب میگردند که از جمله آنها "ترک نماز" و نیز "شرابخواری" میباشد؛ چرا نماز ستون دین است و شراب عقل را ضایع و دل را سیاه و شقی میگرداند و شرایط را برای دشمنیها و ظلمها مساعد میگرداند، و هر دو به خاطر پذیرش ولایت ابلیس لعین و سایر شیاطین انس و جنّ صورت میپذیرد.
«إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» (المائدة، 91)
ترجمه: شيطان [چه ابلیس لعین و چه سایر لشکریانش از انس و جنّ] مىخواهد به وسيلهی شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟!
●- بنابراین، چنین نیست که بابت یک گناه، هیچ عمل خوبی مقبول واقع نگردد؛ مگر این که آن گناه "شرک" و یا "یأس از رحمت الهی" باشد. ولی هر گناهی، آثار و تبعات خودش را دارد، چنان که از دعای کمیل میفهمیم که برخی از گناهان، پردههای محافظت را پاره میکنند و سپرهای حفظ را میشکنند، لذا میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ» - برخی از گناهان سبب فرود آمدن کیفرشان در قالب بدبختیها، در همین دنیا و نیز آخرت میگردد، لذا میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ» - برخی از گناهان، نعمتی را که خداوند متعال داده تغییر میدهند، لذا میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَيِّرُ النِّعَمَ» - برخی دیگر از گناهان، سبب حبس شدن دعا میگردند؛ یعنی مانع از این میشوند که دعا بالا برود و مستجاب گردد، لذا میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ» - و برخی نیز زمینه برای نزول بلایا را فراهم و اسبابش را مهیا میسازند، لذا میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ»؛ و چون نه به تمامی گناهان خود واقفیم و نه اثر و آثار هر یک را میدانیم، در جمعبندی میگوییم: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِى كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ ، وَكُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُها - خدایا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدهام و تمام خطاهایی که به آنها آلوده گشتهام».
پس، هر گناهی، آثار و تبعات خود را دارد و از آثار ترک و یا سبک شمردن نماز این است که هیچ عملی مقبول واقع نمیشود و از آثار شرابخواری این است که تا وقتی قطرهای از آن و آثارش در بدن باقیست، حتی نماز نیز مقبول واقع نمیشود، چه رسد به سایر اعمال.
عملی و دعایی که از همگان پذیرفته میشود:
در میان تمامی اعمال و دعاها، آن عمل و دعایی که از همگان [هر چند بدترینها باشند] پذیرفته میشود، "استغفار (طلب بخشش و پوشش)" و سپس "توبه (بازگشت از گناه به سوی خدا) " میباشد. لذا فرمود: اول استغفار کنید و سپس توبه نمایید. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ – از پروردگارتان مغفرت بطلبید و سپس به سوی او توبه کنید (بازگردید) / در چندین آیه».
"استغفار و توبه"، حتی از کافر و مشرک نیز پذیرفته میشود، به شرط آن که قبل از احتضار و دیدن مرگش باشد؛ چرا که وقتی کسی از کفر و شرک استغفار و توبه نماید، دیگر کافر و مشرک نمیباشد، بلکه موحد و مؤمن شده است.
اگر امکان "استغفار و توبه" نبود، ارسال انبیا و رسُل و نیز انزال وحی و نیز تمامی دستورالعملها بیفایده و بیاثر میگردید، چرا که تمامی اینها برای بازگرداندن آدمی از "کفر، شرک، نفاق، ظلم" و نیز از راه انحرافی به صراط مستقیم میباشند.
اگر امکان "استغفار و توبه" نبود، تصمیم، اراده، سعی و جهاد برای خودسازی که "جهاد اکبرش" نامیدهاند نیز معنا و مفهومی نداشت و میسر نمیگردید؛ چرا که اولین گناه و یا خطا، برای سقوط انسان و مستوجب عذاب شدنش کافی بود؛ چنان که فرمود:
«وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا» (فاطر، 45)
ترجمه: اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام دادهاند مجازات كند، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مىاندازد (و مهلت اصلاح مىدهد)؛ امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملشان جزا مىدهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)!
قبولی به شرط تقوا:
به طور کلی، خداوند متعال، عمل را از بندهای قبول میکند که به او ایمان آورده است و عملی را قبول میکند که طبق فرمان خودش و برای خودش انجام پذیرفته باشد – باید مزدت را از کسی بطلبی که برای او کار کردی.
از اینرو، میفرماید که "کار خوب" را از بندهی "مؤمنم" میپذیرم. بهشت جای انسان خوب، با کار خوب است، نه صرفاً کار خوب. وگرنه کار گیاهان و حیوانات در چرخهی طبیعت، همه خوب است و هیچ کدام کار بدی نمیکنند.
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ» (الأنبیاءف 94)
ترجمه: و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مىنويسيم.
بنابراین، به صورت کلی، شرط قبولی اعمال، همان "ایمان" است و این که بیان شده: اعمال به شرط اخلاص، به شرط نیت برای او، به شرط تقوا و ... پذیرفته میشوند، همه در چارچوب همان "ایمان" قرار میگیرند.
تقوا - تقوی از ماده «وقی - یقی» به معنی نگهداشت و حفظ است و چون نگهداشتن و حفظ نمودن، در برابر صدمه، آسیب و ضرر معنادار میشود، تقوا به "ترس" نیز معنا شده است. یعنی از آسیب، صدمه و ضرر بترس و خود را محافظت بنما. و البته دقت نماییم که ضایع کردن و از دست دادن نعمت، خودش صدمه و آسیب است و موجب ضرر و نیز خسران [از دست دادن اصل و فرع = سرمایه و سود] نیز میگردد، لذا نعمات را نیز باید از آسیب محافظت نمود. از این رو در توصیف مؤمنان میفرماید که هم نماز را اقامه میکنند و هم از آن محافظت مینمایند: «وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ / المعارج، 34»
حالا این که بگویند: «تقوا یعنی: هر چه خداوند فرمود، بگویی چشم»، یعنی تو که خیر و ضرر خود را نمیشناسی، بلکه خالقت میشناسد، لذا راه را به تو نشان میدهد، دستورالعملها را به تو ابلاغ مینماید، چه باید کردها و چه نباید کردها را برایت تبیین و معین میکند، معلم و مربی و الگو و امام نیز برایت میفرستد، پس تو نیز بگو: چشم و سرپیچی و سرکشی (طغیان) نکن!
تقوا نیز مانند علم است، یعنی درجات دارد، پس یک حد معینی به نام "تقوا" وجود ندارد. لذا خوب، خوبتر و خوبترین (صفت تفضیلی) دارد؛ چنان که میفرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ - مکرمترین (بزرگوارترین) شما نزد خداوند متعال، [یا به تعبیری مقربترینِ شما به او]، با تقواترین شماست» (الحجرات، 13)
پس، چنین نیست که بگوییم: «هیچ عملی، از کسی که مرتکب گناهی شده، پذیرفته نمیباشد»؛ چنان که استغفار و توبهی او به شدت مقبول واقع میشود و سبب بخشش تمامی گناهانش یکجا میگردد.
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
ترجمه: بگو: این بندگان من که در حق خود اسراف [زیادهروی، تعدی و ظلم] نمودهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید [که همانا] خداوند، تمامی گناهان را میبخشد، به درستی که او غفور و رحیم است.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
عالِمی گفت: شرط قبولی اعمال تقواست؛ اگر کسی نماز نخواند و یا شراب بنوشد، صدهزار جهیزیه بدهد و یا ... مقبول نخواهد بود. آیا واقعاً هیچ یک از اعمال گناهکار قبول نمیشود.
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10174.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2931
- 27 بهمن 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون دعا نماز