پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا توقع دارید پیامبری که در میان قومی مبعوث میشود، زبان و پوشش متفاوتی داشته باشند؟!
الف - آیا این حساسیت فقط راجع به پیامبران و آن هم پیامبر اسلام با تأکید بر "عربی – برای حساسیت برانگیزی" است، یا هر رهبر فکری، سیاسی را شامل میگردد؟ مثلاً بگوییم: چرا افلاطون و ارسطو، پوشش یونانی داشتند و یا هگل، کانت، دکارت و ...، لباس اروپایی و با مُدل رایج در کشور خودشان را میپوشیدند؟
ب – آیا پیامبران الهی، مردمان را به زبان و پوشش خودشان دعوت کردهاند، یا به شناخت و ایمان به خداوند متعال، معاد و عبادت و اطاعت از او؟!
ج – آنان که میگویند: «نماز به عربی ثواب بیشتری دارد» دروغ میگویند! این یعنی میتوانید به زبانهای دیگری نیز بخوانید، منتهی به عربی ثواب بیشتری دارد! و حال آن که نمیتوانید نماز را به زبانهای دیگر بخوانید، البته به غیر از بخش دعای در قنوت که به هر زبانی جایز است و اساساً قنوت مستحب است و از واجبات نماز نمیباشد.
**- همیشه سعی نمایید که اولاً: موضوعات گوناگون را در ذهن خودتان خلط مبحث ننمایید، و ثانیاً پرسش را [دست کم برای ذهن خودتان]، درست و منطقی طرح نمایید و راجع به آن تفکر نمایید؛ چه بسا بدون نیاز به پاسخ دیگران، خود پاسخ را بیابید.
●- گزارهی «خداوند متعال خالق عالم هستی و همه انسانهاست»، چه ربطی به زبان و پوشش انبیا و یا من و شما دارد؟! اگر چه شاید ما منظور شما را متوجه شده باشیم، اما گزاره برای رساندن منظور، درست نیست. حال:
●- به نظر شما، زبان واحد کدام است؟!
●- به نظر شما، فرهنگ جامع و همهگیر (در ادبیات یا پوشش و ...) کدام است؟!
●- به نظر شما، یک پیامبری که در فلسطین (به زبان عبری) و یا حجاز (به زبان عربی) مبعوث میگردد، به کدام زبان باید سخن بگوید؟ وحی به چه زبانی باید به او نازل شود؟ و او وحی را به چه زبانی به دیگران ابلاغ و بازگو نماید؟ آیا نباید به زبان خودش و قومش باشد؟!
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (ابراهیم علیه السلام، 4)
ترجمه: ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم؛ تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد؛ سپس خدا هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مى كند؛ و او توانا و حكيم است.
●- پوششها (لباسها)، نه تنها در اقوام متفاوت است، بلکه طی قرون و سنوات نیز متغیر میگردد، و هم چنین طی فصول تغییر میکند. نه پوشش ما ایرانیها صد سال پیش این شکلی بود، نه پوشش ژاپنیها، انگلیسها، آلمانیها و ... – نه ما در تابستان لباس گرم میپوشیم، نه لباس گرم همگان در تمامی دنیا یک شکل است. حال، پوشش واحد برای انبیا، اولیا و مردم عادی چیست و کدام است، مُدلش چیست؟ مثلاً اگر آنها کت و شلوار میپوشیدند و احیاناً کراوات پاپیون میزدند، پوشش واحدی بود؟!
فرهنگ واحد:
اما "فرهنگ" مقولهی دیگری است که زبان، پوشش، آداب، رسوم، باورها، بایدها و نبایدها ... و تمامی رفتارهای یک شخص، قوم، ملت، یا جهانیان را در بر میگیرد؛ اما اصل آن، شاکله، شخصیت، هویت، منش و اخلاق است که میتواند به رغم تفاوت زبانها، پوششها و یا آداب و رسوم، واحد باشد.
این "فرهنگ واحد"، وقتی محقق میگردد که جهانبینی افراد و اقوام واحد باشد و بالتبع اعتقادات آنها واحد گردد و قوانین واحدی را قبول و اطاعت کنند. اما اگر هر شخصی، قومی، گروهی یا ملتی، إله و ربّ متفاوتی داشته باشد، به هیچ وجهی فرهنگ واحد، محقق نخواهد شد.
این که میفرماید: «لا إله الاّ الله – الهی نیست، به جز الله» - «اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ – الله ربّ (پروردگار) شماست، پس او را بندگی کنید» - «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا – همگی [باهم] به حبل الله اعتصام یابید و متفرق نگردید» و ...، همه برای آن است که یک فرهنگ حاکم گردد و آن هم فرهنگی الهی، نه فرهنگهای آبا و اجدادی و مندرآوردی! ریشهی هدایت نشدن، همین تعصب جاهلانه، عناد و لجاج در باقی ماندن به فرهنگ و سنتهای غلط آباء و اجدای (قومی، ملّی، گروهی، حزبی و ...) میباشد.
«وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (الجاثیه، 25)
ترجمه: و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، دليلى در برابر آن ندارند جز اينكه مىگويند: «اگر راست مىگوييد پدران ما را (زنده كنيد) و بياوريد (تا گواهى دهند)!»
پس، در این فرهنگ واحد، دیگر تفاوت رنگ پوست، زبانِ گویش یا مُدل پوشش، نقشآفرین نیست و تأثیری ندارد و ملاکی برای ارزش نمیباشد؛ بلکه تنوعی جهت فراهم نمودن امکان زیست و تعامل بشر در ادوار، مناطق و فصول گوناگون میباشد و امکانی برای "شناخت" بیشتر بشر. و آن چه به صورت واحد، همگانی، همیشگی و ... باقی میماند، همان فرهنگ "تقوا" میباشد.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (الحجرات، 13)
ترجمه: اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
پس، در این دین، فرهنگ واحد در بیان، این است که میفرماید: دروغ نگویید - غیبت نکنید - از نمّامی (خبر چینی) بپرهیزید – هرگز کسی را مسخره نکنید – وعدهی دروغ ندهید – جملهای برای فریب و ایجاد انحراف بیان ندارید – دعوت به کفر، فسق، فساد، توطئه، خیانت و ... ننمایید! حال به چه زبانی، فرقی ندارد.
نکته:
پس از تأکید بر این که "فرهنگ"، فقط زبان و پوشش نیست، باید به این مهم توجه نمود که: قرار این نیست که پیامبران، اوصیای آنها (امامان) علیهم السلام، از فرهنگ مردم پیروی و تقلید نمایند، بلکه قرار این است که آنها بر طبق فرهنگی که خداوند متعال به آن تعلیم نموده و امر مینمایند زندگی کنند و دیگران آنها را الگو قرار دهند، تا یک فرهنگ جامع و کامل الهی، بر جامعهی بشری حاکم گردد – بدیهی است که اگر آنان به امر الهی، دستور به زبان و لباس واحد میدادند، حتماً مؤمنان پیروی مینمودند؛ اما خداوند سبحان، فقط معرفت، ایمان، محبت، مودت، اخلاص، اخلاق و عمل صالح آنان را الگو قرار دادند:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (الأحزاب، 21)
ترجمه: يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد؛ و خدا را بسيار ياد مىكند.
*- دقت شود که در این آیه، برای پیروی از الگوی واحد، بر جهانبینی واحد تأکید شده است. میفرماید که این الگوی برتر، برای کسانی است که به خداوند متعال ایمان دارند، امید لقای او را دارند، بالتبع به آخرت ایمان دارند و بسیار یاد خداوند هستند.
بنابراین، چون همگان این معرفت، ایمان و تقوا را ندارند، همگان ایشان را الگوی برتر قرار نمیدهند تا از فرهنگ واحدی برخوردار گردند، بلکه هر طاغوت، إله و ربّ کاذبی را الگو قرار میدهند! مانند: غربزدگی و تبعیت از الگوهای آنان در تمامی شئون و امور زندگی فردی و اجتماعی.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
چرا با وجود خدای واحدی که خالق همگان است، پیامبر و امامان باید به جای یک فرهنگ جامع و همهگیر، از فرهنگ و زبان و حتی نوع پوشش عربی پیروی کنند؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10461.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون دعا نماز