در کتب ادعیه، دعاها و نمازهای متعددی بیان گردیده است، آیا خواندن آنها به نیت مستحب، درست است یا نوعی بدعت میباشد؟ (دانشجو)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): واژهی "بدعت" با این تعریف و مصادیق غلطش را "وهابیت انگلیسی"، در فرهنگ مسلمانان فرافکنی نموده و به اذهان عمومی القا میکند! آنها نام هر چه که خوششان نیاید و یا با منافعشان سازگار نباشد را "بدعت" میگذارند و گاه دلیل هم میآورند که «در قرآن نیامده است»! گویی که نظرات و مواضع خودشان در قرآن کریم آمده است، و حال آن که تمامی اندیشههای "وهابیت انگلیسی"، مصداق بارز بدعت است.
"بدعت" یعنی چیزی که در دین نیست را بیاورند و بگویند: «این جزو دین است»! مثل همین وهابیت و تمامی دروغ بستنهایشان به اسلام و قرآن مجید و مسلمان کشی در جهان اسلام، هم پیمانی با اسرائیل، خدمت به طواغیت و نوکری نظام سلطه، به راه انداختن گروههای تروریستی چون داعش و ...، تحت نام اسلام، قرآن و مسلمانی؟!
"واجب" یعنی امری که در اسلام [چه صریح آیهی قرآن کریم و چه سنت رسول الله صلوات الله علیه و آله (مانند چگونگی اقامه نماز) به آن امر شده باشد و یا از آن نهی شده باشد. مثل این که گفته شود: «نماز واجب است، دروغ و غیبت حرام است».
اما، "مستحب"، که از واژهی محبت گرفته شده، یعنی کاری که اگر انجام دهید، موجبات رشد، کمال، قرب و محبت بیشتر شما را فراهم میسازد، اما ترک آن نیز حرام نیست و جایز است. مانند همدردی با یک دردمند [ولو غریب] و آرامش بخشیدن به او – و یا پرداختن پاسی از نیمه شب، به عبادت به شکل نمازهای نافله، یا مطالعه در اسلام.
●- حال دقت شود که اصل "دعا" [خواندن خداوند منّان و خواستن از او]، واجب عقلی و نقلی میباشد و طبق نص قرآن کریم، ترک دعا، از تکبر است، و اگر این دعاها نباشد، شامل نظر لطف الهی نخواهید بود.
اما، این که چه دعایی کنیم و چگونه دعا بخوانیم و چقدر دعا بخوانیم؟ به خودمان و احساس نیاز و حال و احوال شخصی هر کسی بستگی دارد.
حال، آیا اگر کسی به رب جلیلش عرض نماید: خداوندا! امروز فلان مشکل را دارم، راه میافتم و خودت مرتفع بفرما – یا کسی بگوید: بدهکارم و قرض مرا ادا بنما – با بگوید: خودم یا پدر، مادر یا همسر و فرزندم بیمار شدهاند، سلامتی و بهبود عنایت فرما و یا ...؛ "بدعت" است و میگویند: آیهای مبنی بر دلدرد شما یا مادرتان در قرآن نیامده است؟! آیا اگر کسی دو رکعت نماز قربة الی الله اقامه کند و سپس از خداوند متعال بخواهد که گناهان او را بیامرزد، "بدعت" است؟! مگر شخص شریف پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله [به سند شیعه و سنی] چنین نمینمودند و چنین تعلیمات و توصیههای مؤکدی نداشتند؟!
ادعیهی مأثوره:
دعاها یا عبادات مستحبی که از اهل عصمت علیهم السلام رسیده نیز همین است؛ منتهی از یک سو ادب و ادبیات آنها بسیار جامعتر است، و خوب است که آدمی با بهترین ادب و آداب در محضر ربّ جلیلش سخن بگوید؛ و از سویی دیگر همه درس و حکمت میباشند.
●- شما هر گاه یاد عظمت خداوند متعال و گناهان خود بنمایید، میگویید: «خداوندا! تمامی گناهان من را بیامرز»؛ نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه اگر با خلوص باشد، مقبول و مستجاب نیز واقع میگردد - اهل عصمت علیهم السلام نیز با آموزش و رعایت این که دعا وقتی کامل است که ابتدا با تسبیح حق تعالی و حمد او آغاز گردد، سپس با اقرار به گناه و طلب استغفار (پوشش و بخشش) و توبه (عزم بازگشت از گناه به سوی خداوند متعال) همراه گردد، همین معنا را به شکل زیر به محضر باریتعالی عرض میکنند:
«لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي» (دعای کمیل)
ترجمه: نیست الهی جز تو، منزهی تو و حمد مخصوص توست، من به خودم ظلم کردم، و جهلم سبب جرأت من (بر گناه) گردید... .
●- عرض مینماید که هر گناهی، آثار و عواقبی دارد، پس، آن گناهانی که سبب پردهدری و از بین بردن عصمتم (نگهداری و حفاظت) من میشود را بیامرز [أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ] – گناهانی نعمت الهی را به نقمت مبدل میکند، پس آن گناهان مرا که سبب نزول نقمت بر من میگردد را بیامرز [اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ] - و یا گناهانی هستند که سبب میشوند اساساً دعا بالا نرود، پس آن گناهانی که سبب حبس دعاهایم میشود را ببخش [اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ] و ... . (دعای کمیل)
بدیهی است که هیچ کدام از این علوم، تنبیهات، توجهات، معارف، دقتها و ظرافتهای انسانساز و تعالی بخش، در یک جملهی «خدایا مرا ببخش» وجود ندارد. حال آیا اینطور با خداوند سبحان راز و نیاز نمودن بدعت است، یا بهترین شکل عبادتِ بندهی عاقل، علیم و حکیم میباشد؟!
اصل دعا، نماز و اعمال مستحب:
هدف اصلی از تمامی عبادات، احکام و ضرورت رعایت آنها، یاد خداوند متعال [در عرصههای نظری و عملی] میباشد و شرط اصلی قبول آنها نیز همان "اخلاص" است، نه الفاظ و اطوار.
بنابراین، دعا در اصل، آن توجه، خواندن و خواستنی است که در "قلب" پدید آمده و سپس به شکلی بر زبان نازل شده و بیان میگردد.
به عنوان مثال: مانند "دوست داشتن" است، که در قلب شکل میگیرد و در کلام، به هر زبانی که بیان گردد، مرتبهی نازلهی یک حقیقت قلبی در قالب کلمات و صداها و مفاهیم آنها میباشد.
پس اگر کسی محبت به دیگری را در قلبش درک نمود، دیگر فرقی ندارد که به با چه زبانی آن را اظهار نماید؛ انّی اُحبُّک، به عربی – من تو را دوست دارم، به فارسی – I love you به انگلیسی - Ich liebe dich، به آلمانی - Seni seviyorum، به ترکی و ...، همه به یک معنا و مفهوم دارند، و اگر بیان حال قلب نباشد، دروغ، بازی با الفاظ، خودفریبی و دگر فریبی میباشد.
نکته:
اما، وقتی معرفتی در عقل، یا درک، فهم و حالتی در قلب، برای توحید، بندگی و عبادت در برابر آن مقام سبحان پیدا شد، بهترین، جامعترین، کاملترین، مؤدبانهترین و مقبولترین کلام، همان است که خود آموزش میدهد [چه در وحی، و چه در بیان عالمان و معلمان وحی]؛ و تأثیر آنها نیز دو سویه میباشد، یعنی هم زبان، بیان درون در قالب کلمات است و هم کلام، معنا را به دورن القا مینماید.
به عنوان مثال فرمود: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ – بگو: اوست خدای یگانه = بگو الله یکی است» - « قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ – بگو همانا فضل (فضیلت بخشی فقط) به دست خداوند است» - «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ – بگو: پناه میبرم، به پروردگار آدمیان» و ... .
ادعیهی وارده از ناحیهی اهل عصمت علیهم السلام، ضمن آن که بیان حالات و نیازهای درک شدهی قلبی میباشند، همین معارف قرآنی و کلام وحی، در قالب راز و نیاز و بیان انسان میباشند، لذا گفتهاند که «دعا، قرآن صاعد است». یعنی وحی نزول مییابد، و با دعا صعود مینماید.
حال آیا اگر امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام که خود قرآن حیّ و ناطق است، عرض نماید و یا ما با تعلیم از ایشان، فراز زیر را عرض کنیم، "بدعت" است، یا همان انجام تعلیمات الهی میباشد؟!
«وَ كُنِ اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً، إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي» (دعای کمیل)
ترجمه: خدایا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر.
خدایا، پروردگارا! جز تو که را دارم تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم.
مرتبط:
*- اگر با تلاش میتوان به خواستههایمان برسیم در خواست کردن از خدا و دعا کردن برای چیست و چه ضرورتی دارد؟ (24/ بهمن / 1393)
*- باز هم از دعا کردن بگویید، حاجتها (گرفتاریها) بسیار است، اما دعایمان نیز مستجاب نمیگردد! چرا و چه کنیم؟! (8 اردیبهشت 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
در کتب ادعیه، دعاها و نمازهای متعددی بیان گردیده است، آیا خواندن آنها به نیت مستحب، درست است یا نوعی بدعت میباشد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9260.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2630
- 21 خرداد 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون دعا نماز