اخلاق از قرآن مجید - 54 / موارد ایستادگی یا گذشت در برابر ظلم
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
«إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (الشوری، 42 و 43)
- جز اين نيست كه راه (نکوهش، مجازات و كيفر) بر كسانى (باز) است كه به مردم ستم مىكنند و در زمين به ناحق سلطه و فساد مىجويند؛ آنها عذابى دردناك خواهند داشت * امّا كسانى كه شكيبايى و عفو كنند، اين از كارهاى پرارزش است!
●- "عدل" یعنی: «قرار گرفتن هر چیزی در جای (موضع) خودش»، پس "ظلم" که نقطه مقابل عدل است، یعنی: «خارج شدن هر چیزی از جایگاه خودش»!
از اینرو، عدل حق است و ظلم باطل - عدل زنده میکند و ظلم میمیراند - عدل میسازد و ظلم ویران میکند - عدل حتی روابط با جهان طبیعت و حیوانات را سامان میبخشد و روابط انسانها را به اعلا درجۀ خود میرساند، اما ظلم هم رابطه با طبیعت را ویرانگر میسازد و هم روابط انسانی را تا پایینترین درجات حیوانی نزول میدهد، تا جایی که چون حیوانات وحشی، یکدیگر را میدرند و چون گرگها، با کشتار جمعی و خونریزی ارضا میشوند. چنان که در توصیفشان فرمود: «أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ - آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر / الأعراف، 179)
●- "ظلم"، ممکن است نسبت به یک یا دو فرد و یا در نهایت یک خانواده انجام پذیرد، و ممکن است عموم مردم را هدف قرار دهد! و «يَظْلِمُونَ النَّاسَ» در این آیه، بیشتر به ظلمهای عمومی [نسبت به تمامی مردم] اشاره و تأکید دارد.
رأس ظلم عمومی، تبلیغ و ترویج کفر و شرک است، چرا که مردمان را از مسیر حق و سعادت دور میسازد و به هلاکت میکشاند. چنان که در آیات متعدد، انکار و تکذیب کنندگان و نیز کسانی که به خدا افترا میبندند را "ظالمترینها" معرفی نموده است، مانند:
«فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ» (یونس علیه السلام، 17)
- چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مىبندد، يا آيات او را تكذيب مى كند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد!
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (الصف، 7)
- و كيست ستمكارتر از آنكه در عين حالى كه به سوى اسلام دعوت مىشود (آن را نپذيرفته و با انكار آن) بر خداوند دروغ بندد؟! و خدا گروه ستمكاران را هدايت نمىكند.
از جمله ظلمهای عمومی، مخالفت با ولایت و امامت الهی، مخالفت با حکومت اسلامی، دست درازی به بیت المال، ترویج و اشاعۀ فساد و فحشا و ایجاد انحراف و القای ناامیدی از خدا و از خود و مؤمنان، و متقابلاً القای امید به لطف و عنایت کفار و ترس از دشمن خدا به اذهان عمومی و دلها میباشد.
*- میفرماید: «اینها با سرکشی و طغیان خود، با استکبار و ظلم خود، در زمین ظلم و تباهی به راه میاندازند، لذا باید در مقابل آنها ایستادگی نمود، با آنها مقابله نمود، و آنها را به کیفر این ظلمشان رساند، تا عدالت محقق و قسط گسترانیده شود. چنان که گام نخست امام زمان علیه السلام، پس از ظهور، قیام علیه این سرکشان و هرگونه ظلم میباشد.
●- اما گاهی ظلم، از طرف اشخاص، بر علیه اشخاص صورت میپذیرد؛ مثل کسی که دانسته یا نادانسته، حق کسی را ضایع کند، در امانتی خیانت کند، دروغی بگوید، علیه کسی غیبت کند، اندک مالی از دیگری به سرقت ببرد، ناسزایی بگوید و ... .
در این موارد نیز حق مظلوم دادخواهی است، به ویژه اگر مالی از او به سرقت رفته باشد، کلاهبرداری صورت گرفته باشد و امثال اینها، باید برگردانیده شود؛ اما اگر فقط یک دشمنی شخصی بوده، حسادت و کینۀ شخصی بوده، بیادبی و بیاحترامی بوده و ...، در عین حال که احقاق حق برای مظلوم مجاز است، عَفو (گذشت و بخشیدن) یک فضیلت بزرگی است که هم فرد را میسازد و هم فرهنگ عمومی جامعه را اعتلا میبخشد و هم لطف، مرحمت و مهربانی را گسترش میدهد. لذا فرمود: «وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ - امّا كسانى كه شكيبايى و عفو كنند، اين از كارهاى پرارزش است».
"عزم"، یعنی با ارادۀ خود تصمیم بگیری که حتماً چنین کنی و در انجام آن بکوشی.
*** - بنابراین، "اخلاق - مواضع" مؤمن در مقابل "ظلم" چنین است که اگر ظلم به مردم باشد، اگر دشمنی با خدا، رسول صلوات الله علیه و آله، دین خدا، حکومت اسلامی، و ترویج کفر، شرک، نفاق و فساد عمومی باشد؛ حتماً با شدت ایستادگی و مقابله مینماید؛ اما اگر این ظلم، از سوی کسی به خاطر غفلت، عصبیت، حسادت، گمان غلط و بد رفتاری علیه خودش صورت پذیرفته باشد، گذشت میکند، خودش را اهل عفو و مغفرت میسازد تا مورد عفو و مغفرت الهی قرار گیرد.
چنین مسلمانی، با چنین "اخلاق - موضعگیری" و رفتاری، میشود مصداقِ: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ - محمّد (صلوات الله علیه و آله) فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ (نسبت به یکدیگر رحمتآور و وجودبخش میباشند».
●- چنین مسلمانی میگوید: «خداوندا! من میدانم که تو تمامی بندگانت، به ویژه آنان که ایمان آورده و مسلمان میباشند را دوست داری و نمیخواهی که معذب گردند؛ اما در عین حال عادلی و در حق النّاس گذشتی نداری، مگر آن که مُحق از حق خود بگذرد. پس، من از حق خود گذشتم، هر کسی که به شخص من ظلم کرده را بخشیدم تا در دنیا و آخرت عذاب نشوند، تو نیز مرا ببخش، بر من رحمت آور، و مرا در دنیا و آخرت معذب مگردان.
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
کلمات کلیدی:
اخلاق سوره شورا