«ایکس – شیعه»: مباحث و گرایشات اعتقادی، شعارهای حزبی یا تیمی نیستند که بتوان به این راحتی آنها را اثبات یا نفی نمود. نه اهل سنت حق دارند که با دیدن چند ایراد از چند نفر شیعه، مذهب «تشیع» را رد کنند و نه اهل تشیع حق دارند که با دیدن چند ایراد از چند نفر سنی، مذهب «تسنن» را نفی کنند. بلکه نفی یا اثبات مباحث عقلی، علمی و اعتقادی، دلیل و برهان میخواهد.
الف – هیچ مسلمانی [اگر واقعاً مسلمان باشد] به غیر از خدا بر احدی سجده نمیکند و اگر کسی این کار را انجام دهد، جاهل است. البته این جهل به شخص بر میگردد و نه به آموزههای دینی یا مذهبی او. چرا که در هیچ مذهبی و از جمله «تشیع» که همان اسلام ناب محمدی (ص) است، سجده جز بر خداوند متعال جایز نبوده و از مصادیق شرک است. و در هیچ آموزهی تشیع نیز نه تنها سجده بر پیامبر یا امام نیامده است، بلکه بر هر چیزی جز خداوند متعال نهی شده و از مصادیق شرک و کفر قلمداد شده است.
ب – البته هیچ اشکالی ندارد که وقتی مؤمن به نعمتی میرسد، توفیق زیارت اولیاء الله را مییابد، آیات و نشانههای الهی را میبیند و یا آیات قرآن کریم را میخواند و ...، گریه کند و یا به سجده بیافتد، که البته این سجده برای خداوند است. برای شکر است، برای استغفار است، برای اعلان و اظهار بندگی است. چنان چه فرمود از نشانههای بندههای مؤمن و صالح خدا همین است:
«إِنَّما يُؤْمِنُ بِآياتِنَا الَّذينَ إِذا ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ» (السجده، 15)
ترجمه: به آيات ما فقط آن كسانى ايمان دارند كه چون بدان اندرزشان دهند سجدهكنان بيفتند، و به ستايش پروردگارشان تسبيح گويند، بدون اينكه تكبر بورزند.
و البته آیات الهی فقط کلمات، واژگان و جملات نیستند. بلکه انبیا و اوصیای الهی، خود آیات اکبر، حی و ناطق الهی هستند. لذا خداوند کریم در قرآن فرمود که برادران یوسف چون به او رسیده و او را شناختند به سجده افتادند و هیچ نفرمود که این کار آنها شرک بود.
«وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْويلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا ...» (یوسف، 100)
ترجمه: و پدر و مادر خويش را بر تخت نشاند، و همگى سجدهكنان به رو درافتادند، گفت پدر جان! اين تعبير رؤياى پيشين من است كه پروردگارم آن را محقق كرد ... .
ج – سجده بر خداوند متعال نیز هیچ جهتی ندارد که بگوییم رو به قبله شد و یا پشت به قبله. بلکه فقط در نمازهای یومیه واجب است که رو به قبله نماز گذارده شود، چه قیامش و چه رکوعش و چه سجدهاش. به همین دلیل نمازهای نافله را حتی در حرکت نیز میتوان اقامه نمود.
د – البته بر شیعهی بصیر و عاقل نیز لازم است از کاری که موجب وهن اسلام میگردد، خودداری کند و اگر میبیند ممکن است عدهای گمان کنند که سجدهی او نه بر خدا، بلکه بر غیر خدا است، از این کار پرهیز کند و علما نیز به حد کافی متذکر این معنا شدهاند.
ھ - اما گذاشتن صورت بر خاک درگاه محبوب، در صورتی که محبت به آن محبوب در طول محبت و عبادت الله جل جلاله باشد هیچ اشکالی ندارد. لذا نه فقط شیعه یا سنی، بلکه همهی آدمیان دست بوس و پابوس محبوب خود هستند. عکس محبوب خود را میبوسند، نامهی او را میبوسند، خاک درش را میبوسند، لباس او را به صورت میکشند ... و اساساً جان عزیز را فدای رسیدن و لقاء محبوب میکنند. تفاوت شیعه در این است که معرفت و محبتش به امام (ع)، در راستای محبت به پیامبر اکرم (ص) است و محبتش به پیامبر اکرم (ص) نیز در طول محبت به خداوند متعال است. و همین امر موجب عصبیت و لجاجت همهی جناحهایی است که از ولایتمداری شیعیان نگران و ناراحت هستند. و گرنه خود دست بوس، پابوس، خاکبوس و گاهی عبد دیگران و طواغیت و سایر مدعیان قدرت و ربوبیت نیز هستند و هیچ ابراز ناراحتی هم نمیکنند، چه رسد به شرک.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَميعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعَذابِ» (البقره، 165)
ترجمه: و بعضى از مردم كسانى هستند كه بجاى خدا شريكها میگيرند و آنها را مانند خدا دوست میدارند و كسانى كه بخدا ايمان آوردهاند نسبت باو محبت شديد دارند، و اگر ستمكاران در همين دنيا آن حالت خود را كه در قيامت هنگام ديدن عذاب دارند ببينند ميفهمند كه تمامى نيروها از خداست و خدا شديد العذاب است.
نتیجه: پس کسی به امام (ع) سجده نمیکند، بلکه با رسیدن به محضر او برای خدا به سجده میافتد، چنان چه وقتی رو به قبله میکند، به سنگ سجده نمیکند، بلکه خدا را سجده میکند. و باید تأمل داشت که اگر خداوند به ملائک فرمود تا به آدم سجده کنند، به آدم نفرمود تا به سنگ سجده کند. بلکه آن آدم یا این کعبه [که زادگاه ولایت است]، قبله است و مقصود «امام» و الگو و پیشوا قرار دادن انسان کامل در عبادت و بندگی خداوند است، نه یک سری حرکات بیروح، بیمعنی و بیجهت و غیر منطقی.
دیگر آن که ما برای شناخت تفکرات، اندیشهها و اعتقادات اهل سنت، به رفتار چند سنی توجه و استناد نمیکنیم، وگر نه لازم میآید که با دیدن بسیاری از رفتارها و به ویژه از سران سیاسی و مذهبی که اهل سنت آنان را «اولیالامر» یا «خلیفة الله» میخوانند و دیدن کرنش و خضوعشان در مقابل فراعنهی زمان و یا با دیدن خوشگذرانیهایشان، اساساً [العیاذ بالله] حتی خدا را هم منکر شویم. بلکه به نگرش و تعریف آنها از خدا، اسلام، قرآن، پیامبر (ص)، ولایت و ... دقت میکنیم و با وحی و سنت نبوی تطبیق میدهیم. لذا آنها نیز حق ندارند رفتار چند نفر را ملاک قضاوت در خصوص یک اندیشه یا اعتقاد مذهبی قرار دهند. این عوامی است.
کلمات کلیدی:
گوناگون علم