ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: هر یک از سؤالات مطروحه، جایگاه و پاسخ خود را دارد.
از کجا آمدهام – سؤال «از کجا آمدهام – به کجا میروم ...»، اصلاً القایی نیست، بلکه طبیعیترین و اساسیترین سؤالی است که برای ذهن بشر مطرح میشود و در آن تعقل مینماید – چه در امور جزیی (که هر حرکتی مبتنی بر آن است) و چه در امور کلی.
این سؤال در پی سؤال «من کیستم؟!» در ذهن نقش میبندد و در عالَم هیچ عاقلی نیست که بگوید: "برای من فرقی ندارد که کیستم، از کجا آمدهام، کجا هستم یا به کجا میروم؟" اگر چنین بود که حتی دنبال علم تجربی و رفع نیازهای مادی خود هم نمیرفت.
گاهی انسان با کسب اندکی از علوم تجربی و احیاناً موفقیت در ساخت ابزار، علم زده و یا بهتر بگوییم "ابزار زده" میشود و این سبب فراموشی خویشتن خودش نیز میگردد؛ اما اگر دقت کنیم، مشهود است که حتی تحقیق و بررسی و حصول نتایج در علوم تجربی نیز پیرو سؤالات از کیستی و چیستی [این چیست؟ از کجا آمده؟ چگونه به دست میآید؟ چه فایدهای برای من دارد؟ کدام نیاز من را مرتفع مینماید و ...] محقق میگردد. حال مگر میشود انسان علم نسبت به فیزیک و شیمی و پزشکی و الکترونیک را لازم بداند، و حتی شناخت دایناسورهایی که دیگر موجود نیستند، یا سیاراتی که چند میلیون سال پیش منفجر شدهاند را برای حیات و رشد و کمال خود لازم بداند، اما لازم نداند که بداند خودش کیست؟!
پاسخ دینی - همانطور که سؤال القایی نیست و برای ذهن بشر مطرح بوده و هست، هیچ کس هم نگفته که پاسخاش را فقط دین (الهی) میدهد، تا به این طریق بخواهد اثبات نیاز انسان به دین را بنماید (اگر چه از این طریق نیز اثبات میشود). بلکه گفته شده: پاسخ صحیح را فقط "اسلام" میدهد. یعنی خدای خالق انسان و جهان میدهد.
نیاز به دین فطری است و عمومیت دارد، لذا هیچ کس در این عالم بیدین نیست. تمامی جهانبینیها و مکاتب نیز نوعی "دین" هستند، و همه به موضوع "انسان کیست؟ تعریفش چیست؟ از کجا آمده است؟ به کجا میرود؟ به تناسب جهانیبینی خود پاسخ داده و میدهند.
قدمت این سؤال نشان میدهد که موضوع برای همه عمومیت دارد. از افلاطون و ارسطو گرفته در گذشته گرفته تا اگزیستانسیالیسم، اومانیسم، هگلیسم ... حتی ماکیاولیسم و لیبرالیسم در عصر ما، همه ابتدا به این سؤال و پاسخ آن توجه داشتهاند و اساساً ناچارند ابتدا باید پاسخ این سؤال را بدهند و سپس نیازها را بشناسند و باید و نبایدهای خود را بر آن منطق نمایند.
خروجی صفر – معمولاً نوع بشر فقط آن چه برای خودش مهم است را مهم میشمارد و گمانش بر این است که توجه بشر به مقولات دیگر حاصلی ندارد و خروجیاش صفر است! اما اگر دقت کند، متوجه میشود که خودش و جامعهاش و کل بشر نیز محاط و متأثر از همین خروجیهاست. لذا نه تنها خروجیاش صفر نیست، بلکه تأثیرش بر زندگی فردی و اجتماعی بشر، به مراتب بیشتر از تأثیر تکنولوژی و ابزار میباشد.
بشر برخوردار از تکنولوژی، یا بشر محروم از آن، هر دو انسان هستند و ابزار در خلقت آنها تغییری ایجاد نکرده است. آیا انسانی که تکنولوژی پیشرفته نداشت یا ندارد، عشق، محبت، نفرت، عقل، فطرت، انگیزه و تعاملات انسانی ندارد؟! یا حتی سادهترین نیازهای مادی خود را با تعریف از خود و جهان مرتفع نمیکند؟!
نیازهای بشر – چه کسی گفته نیاز بشر به ابزار محدود میگردد؟! دلیل عقلی دارد یا علمی (تجربی)؟! اگر حساسیت دینی یا ضد دینی را کنار بگذاریم، با وضوح بیشتری متوجه خواهیم شد که وجه غالب نیازهای بشر، به تعریف درست از "حقوق" است. البته وقتی گفته میشود "حقوق"، منظور چندتا مادهی قانونی در یک مقوله نمیباشد، بلکه به معنای واقعی کلمه در تمامی جهات زندگی فردی و اجتماعی بشر میباشد.
از این رو حتی حقوق جانداران و بیجانها، حتی حقوق علم و دستآوردهای علمی (چه علوم انسانی، چه علوم تجربی، چه فلسفی، چه اخلاقی و ...) باید تبیین و روشن گردد.
حال آیا انسان بدون شناخت خود، بدون شناخت مبدأ و معاد خود، بدون شناخت جهان، بدون شناخت این که کی هست؟ چی هست؟ از کجا آمده است و به کجا میرود؟ میتواند تبیین "حقوق" کند؟ البته حقوقی که هم درست و جامع باشد و هم مفید. نه حقوق اعتباری که فقط با زور قدرتها القا و حاکم میگردد.
آیا تمامی قوانین حقوقی (حتی در علوم تجربی و چرایی، چگونگی و حدود بهرهوری از آنها) به همین "حقوق" بر نمیگردد؟
آیا این "حقوق" مبتنی بر شناخت انسان تبیین میشود و یا شناخت علوم تجربی و تکنولوژی؟!
از این رو فرمودهاند که بهترین و کاملترین و جامعترین تعریف انسان، که کیست؟ چیست؟ از کجا آمده و به کجا میرود و چگونه باید برود که سالم به مقصد متعالی برسد، در اسلام است، و این "خودشناسی" مهمترین و اساسیترین نیاز انسان میباشد.
«لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنبیاء، 10)
ترجمه: در حقيقت، ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه يادِ شما در آن است. آيا نمىانديشيد؟
کلمات کلیدی:
اعتقادی علم