پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): پیشرفت هر ملتی، مدیون غیرت، عزم، همّت و تلاش خودش میباشد؛ و در میان هر ملتی، انسانهای ضعیف، نوکر مآب و ستون پنجم (به ویژه در جنگ روانی) وجود دارند که تعدادشان اندک، اما سر و صدایشان بلند، گوش خراش و روح آزار است.
به فرض که تعدادی ایرانی در خارج از کشور تحصیل نموده باشند، چه اشکالی به وجود میآورد و چه دِینی را ایجاد مینماید؟! این حکم قطعی مبنی بر «ما مدیون غرب هستیم» را از کجا آوردهاند؟!
دِین و مدیونی:
دَین که به آن دِین نیز میگوییم و جمع آن "دیون" میشود، یعنی قرض. یعنی حقی که بدهکار باید ظرف مدتی به طلبکار بازگرداند. مدیونی معنوی نیز از همین معنا گرفته شده است، یعنی شخص مدیون، مقابل دیگری [مثل پدر و مادر یا کسی که به او نیکی کرده است] بدهکار میشود؛ حقی از او بر گردن بدهکار میافتد.
حال در مقابل تحصیل یک عده در خارج از کشور، چه بدهکاری و قرضی برای ما ایجاد میشود که باید برگردانیم؟!
آمار – این لفظ "بیشتر" را بر اساس چه آمار مستندی به کار میبرند؟ آیا اعداد و ارقام و آمار دارند، یا یک شیوه تبلیغاتی جهت القا میباشد.
طبق آمار رسمی، تعداد دانشجویان از سال 1382 تا سال 1392 (یک دهه) به دو برابر افزایش یافته است – در سال 1392، بیش از چهار میلیون دانشجو در مقاطع متفاوت داشتهایم که اکثراً فارغ التحصیل شدهاند – در همین سال بیش از چهل هزار دانشجوی ارشد و بیش از چهارهزار دانشجوی دکترا داشتیم که تمامی آنها فارغ التحصیل شدند.
فقط در رشته پزشکی و زیر مجموعهها و شاخههایش، 55 دانشگاه داریم که در مقطع دکتری (ph.D ) دانشجو میپذیرند و تعداد آنها در رشته مهندسی و زیرشاخههایش و ...، به مراتب بیشتر است.
حال چند نفر از این دانشجویان، جهت ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتهاند و یا مگر میتوان گفت: هر کس که در ایران تحصیلات عالیه خود را به پایان رسانده باشد، جایگاه علمی ندارد؟! این یک دروغ تبلیغاتی بزرگ و یک خودزنی ذلیلانه و غربزدگی منحط است.
تحصیل در خارج از کشور:
در عین حال، تحصیل در خارج از کشور ، نه تنها عیب و اشکالی ندارد، بلکه اگر لازم باشد باید که انجام پذیرد، به ویژه در فرهنگ و نگاه اسلام عزیز به "علم".
اما مهم این است که چند نفر جهت کسب علم به خارج از کشور رفتهاند؟ چند نفر از آنان موفق به ادامه تحصیل و فارغ التحصیلی در مقاطع متفاوت شدهاند؟ چند نفر از فارغ التحصیلان به ایران بازگشتهاند؟ و چند نفر از آنان در جایگاه عملی برای بهرهبرداری از علمشان قرار گرفتهاند؟!
مدیونی به خاطر تحصیل علم:
اما میرسیم به اصل و هدف شعار فوق، که قصدی جز القای احساس "دِین" به خارجیها ندارد.
منتهی شنونده باید با تأمل، تعمق و بصیرت نگاه کند، تا هر شعار و ادعای دروغی را نپذیرد.
تفکر و تأمل کنیم که مگر کسب علم در هر گوشهی عالم، چه قرض و بدهی و دِینی ایجاد میکند؟ و چگونه باید این دِین را مسترد و ادا نمود؟! لابد با احساس حقارت، ابراز نوکری، اظهار وابستگی ... و بالاخره خادم اجانب شدن و استثمار، به بهانهی "کسب علم در خارج از کشور"؟!
اگر این طور باشد، نه تنها تمامی ملتهای جهان به یک دیگر مدیون هستند، بلکه اغلب آنها و به ویژه اروپاییها و بالتبع امریکاییها که همان مهاجران اروپایی هستند، به تمامی کشورها و ملتهای مسلمان، از جمله ایران بدهکار و مدیون میباشند؛ چرا که از علم چیزی نداشتند و قرون متاولی، جهت تحصیل و کسب علم و تخصص در علوم و فنون متفاوت، به ایران سفر میکردند و در دانشگاهها و مراکز علمی خود، کتب دانشمندانی چون: بوعلی، رازی، فارابی و ... را تدریس مینمودند و مینمایند.
دقت:
البته تردیدی نیست که رشد یک کشور و یک ملت، به رشد علمی آن است؛ و اگر ملتی خواب بود و اراده و همتی در رشد علمی ننمود، حتماً و یقیناً وابسته خواهد شد، به استعمار و استثمار کشانده خواهد شد و حکومتهای کشورهای پیشرفتهی علمی، آن به سرش میآورند که شاهدیم و به تعبیر مقام معظم رهبری، حتی کشورهای کوچک آن را میخورند.
●- چرا امروزه امریکا بیش از هر چیزی با رشد علمی جمهوری اسلامی ایران مخالف است؟
●- چرا علوم و فنآوری هستهای را هدف گرفتهاند؟
●- چرا به صورت مستقیم و توسط عناصر خائن داخلی، یا حتی افراد غیر وابسته، ولی نادان و احمق، علیه صنایع تسلیحاتی و از جمله موشکی ایران موضعگیری و اقدام میکنند؟
●- چرا به صورت مستقیم و نیز غیر مستقیم در جنگ نیابتی اقتصادی، چرخهی تولید در کشور را فلج میکنند؟
●- چرا پس از صعودی چشمگیر و موفقیتهای بسیار و سبقت در منطقه و حتی در سطح جهانی در رتبههای علمی کشور، ناگهان سرعت کُند میشود؟!
●- چرا مقام معظم رهبری، این همه دربارهی توجه به رشد علمی کشور، تأکید و اصرار میورزند؟!
●- و چرا [حتی برخی از اساتید دانشگاهها] با دیدن رشد علمی در این کشور (به ویژه در دههی گذشته)، سعی دارند تا القا کنند «ما مدیون غرب هستیم؟!»
مقام معظم رهبری:
*- جنگ روانی در رشد علمی:
«بنده سه چهار سال قبل از این، به جوانهای دانشجو و اهل علم گفتم که شما باید کاری کنید که پنجاه سال بعد، اگر کسی خواست به تازههای علمیِ آن روز دست پیدا کند، مجبور بشود بیاید زبان فارسی یاد بگیرد؛(۱۳) این میشود، این ممکن است؛ کمااینکه در این ده پانزده سال، حرکت علمی و پیشرفت علمی همانی که گفته بودیم شد. وقتی جوانها همّت کنند، وقتی صاحبان همّت و اراده همّت کنند، همهی کارهای دشوار آسان خواهد شد؛ ما میتوانیم پیش برویم. درعینحال، دشمن دارد روی باورهای جوانهای ما اثر میگذارد: «آقا چه فایده دارد، نمیشود، فایدهای ندارد». اینها آن میدانهایی است که جنگ روانی دشمن در این میدانها است» (11/1/1395)
*- تزریق بیاعتمادی:
پنجاه سال در این کشور در دوران طاغوت، قبل از انقلاب، دانشگاه وجود داشت؛ در این دانشگاه، هم اساتید متعهّد و خوبی بودند، هم دانشجویان بااستعدادی بودند - حالا تعداد نسبت به امروز کم بود؛ از لحاظ نسبی خیلی کمتر از امروز [بود] لکن همانهایی که بودند، بههرحال جوانهای ایرانی بودند دیگر، جوانهای بااستعداد بودند - [ولی] یک حرکت علمی، یک پدیدهی نوِ علمی در تمام طول این پنجاه سال در ایران وجود ندارد. چرا؟ چون باور نمیکردند که بتوانند، اطمینان نداشتند به خودشان؛ این بیاطمینانی را تزریق کرده بودند در اذهان ملّت. امروز، ما هر روزی در کشور یک نوآوری داریم؛ نوآوری علمی، نوآوری فنّاوری. دشمنان ما وقتی میبینند این نوآوریها را، عصبانی میشوند. امروز کشور ما با وجود تحریم در رشتههای متعدّدی از دانشهای پیشرفته، جزوِ ده کشور اوّل دنیا است. (1/1/1395)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
میگویند به خاطر تحصیل در خارج از کشور، در رشد علمی مدیون اروپا هستیم؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7456.html
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
گوناگون علم