س – دکترای دارو سازی: عدهای که همیشه سعی در تضعیف نظام دارند، مدعیاند که اگر جنگی واقع شود، دیگر مثل گذشته نیست و در جوانان آن شور انقلابی وجود ندارد و دلیلش نیز فساد جامعه، بیانگیزه شدن یا ... میباشد. نظر شما چیست؟
ایکس – شبهه: البته از عدهای که سعی در تضعیف اسلام، مسلمین و نظام جمهوری اسلامی ایران دارند، انتظاری بیش از سیاه نمایی، القای ناامیدی و ترویج یأس نمیرود. با این سخنان از یک سو به خودشان امید میدهند و از سوی دیگر سعی در تضعیف روحیه حناح مقابل دارند. این نیز مرحله و تاکتیکی از جنگ است. جنگ، جنگ است؛ مدت کوتاهی به شکل جنگ سخت یا گرم (نظامی و مسلحانه) بین دو جناح مقابل یک دیگر بروز و ظهور پیدا میکند و مدت بسیار بلندی بعد از آن به شکل جنگ نرم، جنگ روانی، جنگ تبلیغاتی، جنگ اقتصادی و ... ادامه مییابد.
*- قبل از انقلاب اسلامی، دشمنان توسط ستون پنجم و نیز سایر تابعین داخلی خود، ضد تبلیغ گستردهای راه انداخته بودند مبنی بر این که مردم ما فهمیده، بصیر، یک دست، متحد و جان بر کف نیستند، تجربه انقلاب و کشورداری ندارند، لذا اگر واقعاً انقلابی رخ دهد و اگر شاه برود، مردم خون یک دیگر را میریزند و چنین انقلابی هیچ گاه به پیروزی نمیرسد! اما امامی که مردم را خوب میشناخت، نظری کاملاً متفاوت و تعریفی کاملاً مغایر از این مردم داشت و تجربه نشان داد که نظر و تعریف او درست بود.
*- پس از پیروزی انقلاب میگفتند: حالا که شاه رفت، اما ایران نباید به فرامین امریکا نه بگوید. امریکا بزرگترین قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان است و بدون امریکا نمیشود نفس کشید. ایران کشوری کوچک است که به خاطر انقلاب ضعیفتر و نابسامانتر هم شده است؛ لذا اگر جنگی واقع شود، این مردم جنگ ندیده و ترسو هستند، نیرو و تسلیحات هم که ندارند، پس نه تنها یک جا تسلیم میشوند، بلکه به خاطر قحطی و مصائب ناشی از جنگ پوست یک دیگر را میکنند و قوای خارجی وارد کشور میشود و ...! اما در تجربه ثابت شد که کاملاً بر عکس است. جوان و پیر، مرد و زن و کوچک و بزرگ، ارتشی و سپاهی و بسیجی و حتی مسلمان و اهل کتاب، به دفاع از کشورشان قیام نمودند و چه خوب هم جنگیدند و در همین جنگ به هر لحاظ رشد کردند.
*- در زمان بیماری حضرت امام خمینی (ره) میگفتند: اولاً دیگر آن شور اول انقلاب وجود ندارد و ثانیاً مردم سختی زیادی کشیده و خسته شدهاند و ثالثاً سرخورده شدهاند و رابعاً نظم، تلاش، امنیت و ثباتشان فقط حول محور امام خمینی (ره) است و اگر او از دنیا برود، مردم نه تنها هیچ رهبری را قبول نخواهند کرد، بلکه یک دیگر را تکهتکه میکنند! اما دیدیم که حتی 24 ساعت نیز نگذشت که مردم با عزم و تصمیمی راسختر حول محور ولی فقیهشان منسجم شدند و انصافاً به رغم آن که هم نسل تغییر یافته بود و هم شرایط عوض شده بود، بسیار محکمتر و بصیرتر از گذشته و حتی زمان جنگ، از انقلاب و ولایت دفاع کردند و فتنههای بسیار پیچیدهتری را خنثی کردند.
تردیدی نیست و تجربه نیز نشان داد که گذر این برهههای بسیار خطرناک و پیچیده، به خاطر هنر، کیاست، درایت و سیاست مسئولین نبود، که اغلب ضعیف بوده و هستند. بلکه فقط متکی به رهبری ولایت و پیروی و حمایت مردم از ایشان بود.
*- اکنون میگویند: «اگر جنگی رخ دهد، دیگر جوانان مثل گذشته حضور نخواهند داشت ...». حال این ادعا را چگونه و با چه معیارهایی مورد مطالعه و قضاوت قرار دهیم؟ بر اساس تجربیات گذشته، یا آیندهی نرسیده و یا شرایط فعلی؟
تجربیات گذشته که بطلان این ادعا را مکرر و مستمر به اثبات رسانده است. آینده نیز هنوز نیامده است، اما شرایط فعلی نیز حکایتی کاملاً متفاوت با این جوّسازیها دارد.
در خصوص ازدیاد فساد، فحشا و ...، به ویژه نسل جدید کاملاً دقت کنند:
الف – نوجوانان و جوانانی که انقلاب کردند و رژیم ظالم سلطنتی را با قدمتی دست کم 2500 ساله ساقط کردند، حکومت اسلامی را پس از 1400 سال مسلمانی و تحمل ظلمها به ارمغان آوردند، مملکت را پس از سه قرن استعمار ذلت بار انگلیس، روسیه، امریکا و سلطه اسرائیل مستقل کردند و ...، نه در دوران رشد و اعتلای علمی، اخلاقی و دینی مملکت رشد کرده بودند و نه طلبه بودند، بلکه در کشوری که سمبل فساد، جهل و عقب افتادگی بود به دنیا آمده و رشد کرده بودند، اما اعتقاد و عشق به خدا، اسلام، قرآن و ... در وجود این ملت نهادینه شده است. لذا قشر عظیمی از این مردم ابتدا در خودشان انقلاب کردند و سپس در جامعه. هنوز هم اگر لازم باشد، همین طور هستند، منتهی با کثرت و بصیرتی بیشتر.
ب – در ابتدای انقلاب و زمان جنگ، این مملکت 35 میلیونی، نه تنها از ثروت، رفاه، تسلیحات، تکنولوژی، ثبات، جایگاه بین المللی و ... برخوردار نبود، بلکه اصلاً با جنگ نیز هیچ آشنایی نداشت و رئیس جمهوری (بنی صدر) داشت که خود عامل امریکا بود و سرزمینهای گستردهای از خاک کشور را بدون جنگ تحویل صدامیان داد، حتی یک گلوله کلاش نیز به صورت قاچاق و روی آبهای آزاد و به قیمت کلان خریداری میشد و...!
اما اکنون این مملکت دارای 75 میلیون جمعیت است. از تجربهای 33 ساله در تمامی شئون کشورداری برخوردار است. انقلاب، جنگ داخلی (کردستان)، جنگ خارجی (رژیم بعث عراق)، تهاجم تسلیحاتی بینالمللی از آواکس امریکایی گرفته تا بمب شیمایی آلمانی (در همان جنگ)، تحریم اقتصادی، قطع و وصل روابط دیپلماتیک تا جایی که اکثر سفرای خارجی خاک کشور را ترک کنند، ترورهای هدفدار و کور و فتنههای بسیار پیچیده و برنامهریزی شده در قویترین سازمانهای جاسوسی جهان را پشت سر گذاشته است.
اکنون نظامی است کاملاً استوار و برخوردار از استقلال کامل، ملتی محکم و با تجربه، پیشرفته در علم و تکنولوژی، خودکفا در صنایع نظامی، دست یافته به نانو تکنولوژی و تکنولوژی هستهای، پزشکی و داروسازی و ...، تأثیرگذار در روابط بینالملل و به ویژه منطقه، مغلوب کننده ارتش موسوم به «کلاه آهنین و شکست ناپذیر» اسرائیل در جنگهای 24 روزه، 33 روزه و بالاخره 8 روزه! رشد یافته در تولید و به ویژه صادرات غیر نفتی و ... . حال چرا باید فرض کنیم که اگر جنگی درگیرد، دیگر مثل گذشته نخواهد بود؟!
بهترین گواه بر شرایط فعلی، رفتار دشمنان است. دشمن زمانی گمان میکرد که میشود ظرف سه روز این مملکت را به اشغال نظامی درآورد – زمانی گمان کردند که می توان با ادامه جنگ به مدت شش ماه یا یک سال این کشور را فلج و حکومتش را ساقط کرد ... – و اکنون میدانند که حمله نظامی نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه اصلاً میسر نیست. لذا گرامیان، به ویژه نسل جوان مطمئن باشند که امریکا، انگلیس، اسرائیل و سایر متحدان صهیونیسم بینالملل، اخیراً عاشق چشم و ابروی ما نشدهاند. پس اگر حمله نظامی نکرده یا نمیکنند، چون نمیتوانند بکنند، وگرنه لحظهای درنگ نمیکردند. به همین علت است که تمامی سعی خود را معطوف به داخل کردهاند. امید دارند شاید بتوانند با تنگتر نمودن حلقه تحریمهای اقتصادی یک جانبه و چند جانبه، ترویج فساد و فحشا و اعتیاد، تشدید اختلافات داخلی، ترور دانشمندان، زمینهسازی برای بروز فتنههای گسترده با ایجاد اتحاد بین همه اقشار مخاصم [از سلطنت طلب گرفته تا بهایی، از منافق گرفته تا قدرت طلبان و ثروتاندوزان، و به قول معروف از سروش گرفته تا گوگوش]، هم چنین ترویج و القای احساس یأس و نا امیدی کاذب و ...، این پشتوانه عظیم (مردم بصیر و جوانان پرشور) را تضعیف کنند.
اما گمانها، مطالعات، امیدها و نتیجه گیریهایشان باز هم اشتباه است. لذا شاهدیم هر چند که ترفندها، فشارها، ضدتبلیغها، توطئهها و فتنهها سبب ریزشهایی شده است، اما خیزش مجدد نه تنها متوقف نگردیده، بلکه کمّیت و کیفیّت به مراتب بیشتری از سالهای اول انقلاب و زمان جنگ پیا کرده است.
- تعداد بازدید : 1981
- 18 دی 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی جنگ نرم