أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
«وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً» - و شما به سه گروه تقسيم خواهيد شد» (الواقعة، 7)
الف - «فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ - گروه نیکبختان (سعادتمندان)، چه نیکبختانی» (الواقعة، 8)
ب - «وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ - و گروه شوم (بدبختان)، چه بدبختانی» (الواقعة، 9)
ج - «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ - و پيشى گيرندگان كه پيشتازند» (الواقعة، 10)
***
خداوند متعال در روز قیامت و در محشر که روز جداسازی (یَومُ الفَصل) میباشد، به سه گروه تقسیم میکند و صفوفشان را از هم جدا میسازد، چرا که هر کدام در زندگی دنیوی، در یکی از این سه گروه جای گرفته بودند.
أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ
متأسفانه در بسیاری از ترجمهها، «أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ» را به «دست راستیها» معنا کردهاند! در حالی که اولاً در قیامت، این راست و چپ اعتباری وجود ندارد و ثانیاً در حقیقت امر، هیچ فرقی بین دست راست و چپ وجود ندارد؛ چنان که در پیروی از ولایت و امامت، هیچ فرقی ندارد که کسی دست راست امام بایستد و یا دست چپ ایشان و ثالثاً نقطۀ مقابل «یمین» به معنای دست راست، «یسار» به معنای دست چپ میباشد، نه «شِمال» به معنای شومی و شقاوت!
بلکه، «ایمان» یعنی قرار گرفتن در امنیّت کامل و آنان که در پرتو ایمان به الله
«یَمین»، یعنی: سمت امنیت، یُمن و برکت.
جلّ جلاله و معاد، در حصن (قلعۀ) الهی جای گرفتند و از امنیت کامل برخوردار شدهاند، اهل «یُمن» به معنای سعادت و برکت میباشند. لذا «یَمین»، یعنی: سمت امنیت، یُمن و برکت.
أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
گروه دوم را «أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ» معرفی نمود، یعنی «شوم بختان»؛ چرا که هر چند ایمان و کفر نیز مراتب و درجات دارند، اما در هر حال، هر کسی که اهل ایمان نباشد، یقیناً اهل کفر و شرک میباشد و بدبخت، بیچاره، گمراه و شقی میشود و در دنیا و آخرت، در زندان و آتش جهل و استکبار خود میسوزد و هیچ مفری نمییابد.
السَّابِقُونَ
اما گروه سوم، پیشیگیرندگان در ایمان و عمل صالح میباشند و از آن جهت در گروه سوم بیان نمود که بالاخره در جمع مؤمنان (أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ) قرار دارند، اما کوشیدهاند و میکوشند تا در رشد، کمال، جلب رضایت و قُرب الهی پیشیگیرند. لذا تأکید نمود که اینها مقربند.
●- اما در توصیف شرح حال هر کدام در قیامت، ابتدا به بیان احوال «السَّابِقُونَ» پرداخت، چرا که مقدمند و سپس احوال «أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ» را بیان فرمود و در آخر به اوضاع و احوال «أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ» پرداخت، چرا که پایینترینها میباشند.
پیشیگرفتن (سبقت)
در این مسابقه، بحث از این نیست که چه کسانی مقامات اول تا سوم را به دست آوردهاند و چه کسانی جزو ده نفر اول بودهاند و یا ...، بلکه همین که خود را در مسابقه دیدند و تلاش نمودند تا از دیگران پیشی (سبقت) بگیرند، کافیست و او برنده میباشند.
اما پیشی (سبقت) در چه و چگونه؟! فرمود:
«سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» (الحدید، 21)
- بر يكديگر سبقت گيريد برای رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتی كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است، و آماده شده برای كسانی كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند، اين فضل الهی است، به هر كس بخواهد میدهد، و خداوند صاحب فضل عظيم است.
«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ» (فاطر، 32)
- سپس اين كتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم، (اما) از ميان آنها عدهای بر خود ستم كردند، و عدهای ميانه رو بودند، و عدهای به اذن خدا در نيكیها پيشی گرفتند و اين فضيلت بزرگی است.
اخلاق مؤمن
اخلاق [مواضع و رویکردهای نظری و عمل] مؤمن، بر این دو اصل استوار است و این دو هدف را تعقیب میکند که اولاً: «حال که توفیق یافته ایمان بیاورد و در جمع «أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ» قرار گیرد، تلاش کند تا با ازدیاد و استحکام ایمان و نیز رعایت هر چه بیشتر تقوا، تا آخر در همین جمع و مقام باشد. و ثانیاً: در همین جمع نیز بکوشد که از پیشیگیرندگان (السَّابِقُونَ) باشد.
دقت شود که پیشیگرفتن (سبقت) الزاماً پیشیگرفتن از دیگران نمیباشد، بلکه آدمی باید ابتدا از گذشته، حتی یک روز و یک دقیقۀ خود پیشی بگیرد، در حرکت رو به جلو، بر سرعتش بیفزاید و دو روز او یکسان نباشد. البته در هر مسابقهای، پیشیگرفتن بر دیگران نیز در نظر گرفته میشود.
●- دقت شود که پیشیگرفتن (سبقت) الزاماً پیشیگرفتن از دیگران نمیباشد، بلکه آدمی باید ابتدا از گذشته، حتی یک روز و یک دقیقۀ خود پیشی بگیرد، در حرکت رو به جلو، بر سرعتش بیفزاید و دو روز او یکسان نباشد. البته در هر مسابقهای، پیشیگرفتن بر دیگران نیز در نظر گرفته میشود. مؤمن به پیشگامان نگاه میکند، آنها را الگو قرار میدهد، سعی میکند به آنها برسد و حتی از عدهای سبقت بگیرد. میگوید: «او هر چقدر خوب است، من باید سعی کنم از او نیز خوبتر باشم» - مؤمن میکوشد تا در فهم قرآن مجید و عمل به آن، در اعمال نیکو (خیر)، بر دیگران پیشی بگیرد تا برسد به اهل عصمت علیهم السلام که انسانهای کامل و برترین الگوها میباشند.
●- مؤمن، خود را در مسابقه با اهل عصمت علیهم السلام نمیبیند، چرا که میداند آنان خلیفة الله و حجّت الله میباشند و خداوند سبحان آنان را از گام نخستین حرکت إلی الله تا بالاترین مراحل رشد و کمال بندگانش، پیشگامان، الگوها، معلمان و مربیان قرار داده است و قرب إلی الله، در قُرب به آنان محقق میگردد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اخلاق سوره واقعه