پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
"عدالت دوستان"، باید نگران از رفتار عادلانۀ خداوند متعال با خودشان باشند؛ چرا که حتی اهل عصمت علیهم السلام نیز با اشک و ناله، «ظَلَمتُ نَفسی» میگفتند و از عدل خدا به فضلش پناه میبردند.
آیا شما اسم "علیم و حکیم" را در قرآن مجید شمردهاید و بیش از 500 بار بوده است؟! پس چرا چنین نسبتی میدهید؟!
در ادامۀ پرسش آمده: «نگویید که برخی صفات خدا در روایات و غیره هست. خودم اینها را میدانم ولی این توجیه نمیکند که خدا صفت به این مهمی را برای خودش در قرآن ذکر نکرده باشد مگر اینکه از نظر خدا بیاهمیت باشد»!
*- مگر علم شما چقدر است که اینطور قاطع میگویید: «علت ننامیدن خود به عدل، حتماً بیاهمیت بودن آن نزد خداوند است – آیا بیشتر از او میدانید؟!»
*- آیا حکم قاطع بر این که "عدل نزد او بیاهمیت است"، افترای به او نیست؟!
*- آیا خداوند سبحان باید خودش را با اسمهایش (که فقط لفظ مفهوم نیستند) به ما معرفی کنند و ما باید او را با این اسمها بشناسیم، یا ما باید برای او اسم بگذاریم و یا حق داریم معترض شویم که چرا دست کم برای دلخوشی ما، فلان اسم را بر خودت نگذاشتی؟!
*- دقت نمایید که کلام خداوند علیم و حکیم، برای تعلیم و تربیت بندگانش در جهت رشد و کمالشان میباشد، نه برای دلخوشی آنها! لذا آن چه لازم باشد میفرماید، حال چه کسی خوشش بیاید و یا نیاید:
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (التّوبه، 33)
- او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همۀ آيينها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند [خوششان نیاید]!
●- دقت نمایید که وقتی ذهن شما با پرسشی مواجه میشود، یعنی آن را نمیدانید؛ بنابراین، نباید هم پرسش را شما طرح نمایید و هم برای پاسخگو تعیین و تکلیف نمایید که چه بگوید و چه نگوید؟!
●- بدیهی است که نه تنها بسیاری از معارف و احکام، در حدیث شرح و تعلیم داده شده است، بلکه قرآن کریم، خودش به نوعی حدیث است، چرا که به ما وحی نشده است، و با حدیث پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به ما ابلاغ شده است.
بنابراین، نباید بین قرآن مجید و حدیث، فاصله انداخت؛ این سیاست و روش وهابیت انگلیسی است! در کجای قرآن مجید آمده که نماز صبح دو رکعت است؟!
عدل
برای مفهوم "عدل"، تعاریف گوناگونی وجود دارد و به همین تناسب، به شاخههایی تقسیم شده است، مانند: عدل الهی، عدل فردی، عدل اجتماعی، عدل اقتصادی و ...!
معنا و مفهوم کلی "عدل" در علوم عقلی و معرفتی، عبارت است از «قرار دادن هر چیزی در جای خودش»؛ و از آن نتیجه گرفتند که "عدل" یعنی «اعطای حق به مُحق»؛ و البته کسی در برابر خداوند سبحان مُحق نمیباشد، بلکه خودش این حق را قائل شده است. تمامی این معانی و مفاهیم، از بیان کوتاه، ولی جامعِ امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام اخذ شده است:
«وَ سُئِلَ (عليه السلام) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (عليه السلام): الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.» (نهج البلاغه، حکمت 437 در برخی از نسخهها)
- از آن حضرت پرسيدند كه كدام يك از اين دو برترند: عدالت يا بخشندگى؟ فرمود :
«عدالت، هر چيز را به جاى خود مىنهد و بخشندگى آن را از جاى خود بيرون مىنهد. عدل، نگاهدارنده همگان است و بخشندگى، تنها كسى را در بر مىگيرد كه بخشش نصيب او شده. پس، عدالت از بخشندگى شريفتر و برتر است.
مفهومی دیگر
"عدل"، مانند حیّ، قیوم، علیم، حکیم، رحمان و رحیم، اسم یک شخص نیست، بلکه یک رویکرد است و یک "میزان إلهی" برای رعایت حقوق خود و دیگران میباشد و به کسی که این حقوق را در تعاملات خود رعایت کند، "عادل" میگویند؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«جَعَلَ اللّه ُ سُبحانَهُ العَدلَ قِواما لِلأنامِ، و تَنزيها مِنَ المَظالِمِ و الآثامِ، و تَسنِيَةً لِلإسلامِ» (غرر الحكم : ۴۷۸۹)
- خداوند سحان، عدالت را بر پا دارنده مردمان، مايه دورى از حق كشیها و گناهان و وسيله آسانى و گشايش براى اسلام قرار داده است.
علیم و حکیم
"عدل"، نتیجه و خروجی "علم و حکمت"، در مقام "ظهور در اشیاء و کارها" میباشد.
بنابراین، اصل این است که خداوند سبحان را "علیم و حکیم" بشناسیم تا بفهمیم که او هیچ کار غیر علیمانه و حکیمانه نمیکند و نظم حاکم بر عالَم هستی نیز نشان میدهد که هر چیزی در جای خودش قرار دارد، لذا لزومی ندارد که حتماً کلمات "عدل و عادل"، به عنوان "اسم خدا"، در قرآن مجید آمده باشد!
عدل و ظلم
گاه رویکردی، با بیان نقطۀ مقابلش تبیین میشود؛ چنان که فرقی ندارد که بگویید: «این اتاق روشن است»، با بگویید: «این اتاق تاریک نیست» - بگویید: «فلانی با سواد است»، یا بگویید: «فلانی بیسواد نیست» - «من سالم هستم» یا «من بیمار نیستم» و ... .
بنابراین، پرسش این نیست که «آیا خداوند علیم و حکیم، عادل هم هست یا خیر؟!»، بلکه پرسش این است که «آیا ممکن است چون او علیم، حکیم، قادر، قوی، مالک و ربّ میباشد، به کسی ظلمی بنماید؟!»
پس، "ظلم" که نقطۀ مقابل "عدل" است نفی میشود تا عدل به اثبات برسد؛ و این نوع تعریف که جامعتر است، در قرآن مجید بسیار بیان شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا – خداوند هیچ ستمی به مردم نمیکند / یونس علیه السلام، 44» - «إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ - خداوند (حتّى) به اندازۀ سنگينى ذرهاى ستم نمىكند / النساء، 40» - «وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا - و بقدر رشتۀ شكاف هستۀ خرمايى به آنان ستم نمىشود/ الإسراء، 71» و ... .
فرار از عدل الهی
اما، الزامی ندارد که چون خداوند متعال عادل است و به کسی ظلم و ستمی نمیکند، حتماً با عدلش رفتار نماید، چرا که اگر بخواهد با عدلش رفتار کند، و به هر کسی همان چیزی که حقش هست را بدهد، دیگر کسی نجات نمییابد؛ چرا که همگان در برابر دادههای او، به خود و یا دیگران ظلم روا داشتهاند:
«وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» (النّحل،61)
- و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مىكرد، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نمىگذاشت؛ ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مىاندازد و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مىكنند، و نه ساعتى پيشى مىگيرند.
*- بنابر این، خداوند متعال، نسبت به تمامی بندگانش [حتی کفار، مشرکان و ظالمان]، با رحمتش، فضلش، مغفرتش، عفوش، جود و کرمش رفتار مینماید، نه با "عدلش"! لذا در دعاها همین درخواست را از او داریم که «اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک – بار إلها، با فضلت با ما رفتار کن و با عدلت رفتار نکن»
●- اگر خداوند سبحان، بندهای را مؤاخذه کند، یا حتی در دنیا و آخرت او را به مقصد راهش و نتیجۀ اعمالش برساند، عین عدالت است؛ اما اگر کسی را مشمول رحمت، مغفرت، عفو، جود، کرم و فضل خودش قرار دهد؛ درعین حال که مصداق عدالت نیست، هیچ ظلمی به کسی ننموده است.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
خداوند متعال، یکبار هم خودش را در قرآن "عادل" ننامیده، اما صدها بار "علیم و حکیم" نامیده! آیا عدالت آنقدر از نظر خدا بیاهمیت است که یکبار هم برای دلخوشی عدالت دوستان، خودش را عادل ننامیده؟!
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/Justice/11638.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی عدل