سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران.
به ایّام محرم رسیدیم و قلبها همه آماده برای شرکت در مجالس گوناگون عزاداری شده است؛ اما تلاش ما باید این باشد که بهترین عزاداریها را داشته باشیم، چه در دلمان و چه در بیرون.
بنابراین، بسیار مهم است که بدانیم اصل عزاداری چیست؟ آیا فقط روضه خوانی و گریه کردن و به سر و سینه زدن است، یا اهداف، پیامها و آثار دیگری دارد که همانها به اشکها و سینه زدنها، ارزش میدهد.
در یکی از ایام حج واجب، شخصی با دیدن جمعیت، به امام باقر علیه السلام عرض کرد: «امسال چه استقبالی شده و چه جمعیتی آمده است!»؛ امام فرمودند: «بیشتر آنان مانند اعراب جاهلیت، سرتراشی و سنگپرانی میکنند!» آن شخص متعجب شد و گفت: «خب این کارها مناسک حج است، پس چه کنند؟» اما فرمودند: «به خدا قسم که به این کار امر نشدند، بلکه امر شدهاند که مناسک را به جای آورند و سپس نزد ما بیایند و ولایتشان را به ما اعلام نمایند»!
پس، حتی انجام مناسک حج نیز میتواند مانند رفتارهای اعراب جاهلیت باشد، چه رسد به عزاداریها! ندید گاهی با ساز و آواز، به روش غربیها عزادای میکنند، گاهی رفتارهایی چون هندوها دارند، گاهی چون مرتاضها و مناسک دراویش، اداهایی در میآورند و ...؟!
اما ما، باید سعی کنیم که عزاداری یا جشن و سرور ما، جاهلانه، از روی عادت، شکلک و ادا، خود خالی کردن و سر و صدا نباشد؛ بلکه از کیفیت و کمیّتی مناسب با موضوع عزاداری یا جشن برخوردار باشد و صاحب مجلس -امام زمان علیه السلام- از آن راضی باشد.
در مراسم جشنی خرافاتی، به یکی گفتم: «این کارهای سبک را نکنید»، پرسید: «پس چه کنیم؟!»؛ گفتم: «کاری کنید که اگر امام زمان علیه السلام به مجلس شما تشریف آوردند، بتوانید ادامه دهید»!
●- اولین نکته آن است که بدانیم مجالس عزاداری، در عین سوگواری، برپایی "شعائر الله" و یک حرکت تبلیغاتی بسیار بزرگ است و ما نباید این فرصت را بسوزانیم و آن را به ضد تبلیغ مبدل کنیم!
در قرآن کریم فرمود: «وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ - و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانۀ تقواى دلهاست» (الحجّ، 32)
خب، تقوای دل، با تقوای در عمل فرق دارد. تقوای عمل، رعایت اوامر و نواهی خداوند متعال است، اما تقوای دل، ایمان و خلوص میخواهد، محبت و مودّت و توجه میخواهد.
●- در هر حال، "شعار" یعنی اعلام به دیگران، یعنی تبلیغ؛ و تبلیغ یعنی معرفی، مطرح کردن، نشان دادن، جلوی چشم قرار دادن، برای جذب حداکثری.
بدیهی است هر کسی که توجهی به سیدالشهداء علیه السلام و مصائبی که در کربلا و عاشورا بر ایشان، خاندان و یارانشان وارد شد بنماید، اندوهگین میشود؛ این اندوه، یک حالت قلبی است؛ میتواند نه یک دهه، بلکه تمام سال این اندوه را داشته باشد و در سالروزی، گوشۀ اتاقی بنشیند و سلامی بدهد و مصائبی را به یاد آورد و زار زار گریه کند! اما، این بزرگداشت "شعائر الله" نیست؛ این پیام، اطلاعرسانی، جلب توجه و تبلیغی ندارد؛ این جامعه را زنده نمیکند و به حرکت در نمیآورد! لذا جشن و عزای ما برای اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، بسیار عمومی، علنی و گسترده برگزار میگردد؛ چرا که قصدمان از این مراسم، بزرگداشت "شعائر الله" است.
●- همان مقداری کهمسلمانان، شیعیان و حتی اهل کتاب، عزاداری برای مصائب کربلا و عاشورا را محترم و معظم میدارند، دشمنان از این عزاداریهای با شکوه و گسترده، وحشت میکنند و ضدتبلیغها برای همین است! زنده نگهداشتن یاد کربلا و پویایی عاشورا، برای یزیدیان زمان مسئله کم و سادهای نیست، با حجّ هم مخالفند، به ویژه اگر حج واقعی و برائت از مشرکین باشد، اما با عزاداریهای عاشورایی و با راهپیمایی اربعین، بیشتر مخالفند؛ چون بیشتر وحشت میکنند.
یکجا با رویکرد به "جهانبینی شکمی"، میگویند: «هزینۀ عزاداریها را بدهید فقرا بخورند!» و البته هرگز خودشان به آنها کمکی نمیکنند و هزینه سفرها و اسرافهای خود را صرف آنان نمیکنند! یکجای دیگر با قیافهای روشنفکرانه میگویند: «ذکر مصیبت و عزاداری یعنی چه و چه فایدهای دارد، باید اهداف امام و این نهضت را دانست»، یعنی کمی مطالعه و تفکر نمایید و به این بهانه، قلب، محبّت، مودّت، عاطفه و احساسات عالی را به طور کل بخشکانید! مثل غربیها و یا وهابیها! و در ضمن از ظلم ظالمین چیزی نگویید! بعضی دیگر از راه تقوا وارد میشوند و میگویند: «این عزاداریها، همه ریاست، برای نمایش به دیگران است»؛ خیر، خیلی هم خالصانه است، اما معظم داشتن شعائر است، اطلاعرسانی و آگاهی بخشی و تبلیغ است، یک حرکت و نهضت عمومی است.
بله، ما میدانیم که "شناخت" در هر امری مقدم است؛ ابتدا باید شناخت؛ اما صرف شناخت به آدمی هدف نمیدهد، جهت نمیدهد، انگیزه نمیدهد و به حرکت در نمیآورد، بلکه آدمی در نهایت به سوی محبوبش میرود. آیا کم بودند کسانی که هم سیدالشهداء علیه السلام را میشناختند و هم یزید لعنة الله علیه و عمر بن سعد، و هم شمر و خولی ملعون را میشناختند، اما به طرف هیچ کدام نرفتند؟!
●- بنابراین، ما نه تنها گوشمان به این ضد تبلیغها بدهکار نیست، بلکه عزاداری را هر سال باشکوهتر برگزاری مینماییم.
امام خامنهای در همین موضوع فرمودند:
«شعائر را مطلقاً نباید تضعیف کرد. بعضیها به اسم این که ما اهل ریا نیستیم و نمیخواهیم تظاهر کنیم، شعائر اسلامی و علامتهای اسلامی و سیمای اسلامی و وجههی اسلامی و رفتار اسلامی و پرچمهای اسلامی را از زندگىِ خودشان و زندگی مردم جمع میکنند! نخیر، بنده مطلقاً این را توصیه نمیکنم؛ بلکه بعکس، توصیه میکنم مقید باشید اینها را نگه دارید. منتها اگر بناست جانماز آب بکشیم، واقعاً روی آن جانماز نماز هم بخوانیم؛ والاّ انسان جانماز را آب بکشد و رویش نماز نخواند و کنار بیندازد، فایدهیی ندارد.» (8/6/1384)
این یعنی، وقتی چنین عاشقانه، خالصانه، با سوز دل و اشک چشم، "حسین حسین" میگویی، باید بکوشی تا واقعاً حسینی (ع) شوی، مؤمن، متقی و بصیر باشی؛ علیه ظلم قیام نمایی و جان و مال را با خدا معامله کنی، نه با متاع دنیا و یا خوشایند دیگران!
پس، از خداوند منّان توفیق عزاداری مقبول و مؤثر را مسئلت نماییم و البته بکوشیم تا "شعائر الله" را به نیکوترین وجه معظم بداریم.