«چهار قُل»، چهار اصل اساسی اعتقادات و دعوت، چهار ستون حیات بشر، و چهار رکن حفظ و نجات میباشد - بخش دوم: سوره توحید (اخلاص) - (11:54 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
سلام بر امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام و سلام بر شما!
در جلسه اول بیان شد که کلمۀ «قُل»، امر و دستور به "گفتن" است، یعنی باید به زبان بیاوری و بگویی، صرف نظر از سایر وجههها، ابعاد و مسائل مربوط به آن.
وقتی گفته میشود: «بگو: من یک محصل هستم»، یعنی همین را به زبان آور و بگو؛ حالا این که دانشآموز هستید، یا دانشجو و یا طلبه، کجا تحصیل میکنید، در چه رشتهای تحصیل میکنید، در چه سطحی هستید، دروس مربوطه را چقدر فرا گرفتهاید و یا چقدر فهم نمودهاید، مباحث دیگری هستند که در جای خود بحث میشوند؛ و البته لازم است که کسی دروغ نگوید و سعی نماید آن چه میگوید باشد و یا به انجام رساند.
وقتی به امر الهی و از جانب رسول خدا صلوات الله علیه و آله به تمامی انسانها، فرمان میرسد: «يا أيُّهَا النّاسُ قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا - اى مردم! بگوييد هيچ إلهی جز اللّه نيست، تا رستگار شويد» (الطبقات الكبرى : 1/216)، دیگر بحث از این نیست که حالا چقدر معنا و حقیقت «لا إله إلاّ الله» را درک و فهم نمودهاید، چقدر موحد هستید، آیا یک لحظه هم "إله" دیگری را نپرستید، آیا یک لحظه هم دست کم هوای نفس خود را إله نگرفتهاید، آیا شرک خفی به شما راه نیافته و ...، موضوع بحث نیست؛ بلکه میفرماید: «این شعار را به زبان بیاورید و بگویید، چرا که حتی گفتن آن که البته لازم هم است، و بیانگر باور و مواضع شماست، و صف شما را از کفار و مشرکان جدا میسازد، آثار خودش را دارد و شما را به فلاح میرساند».
حال، بحث دربارۀ "چهار قل" را با سورۀ "توحید"، که نام دیگرش "اخلاص" میباشد، آغاز میکنیم:
سوره التوحید (الاخلاص)
"توحید"، اولین اصل اعتقادی میباشد، زیرساخت و تمام جهانیبینی توحیدی و اسلامی میباشد، هدف از فرستادن تمامی انبیاء و رسولان علیهم السلام و نزول وحی بر آنان، برای همین دعوت به توحید بوده است، و هر چه در قرآن مجید و آموزههای اسلام عزیز آمده، خواه عقاید باشند، یا احکام، یا اخلاق و ...، برای فهم و مساعدسازی روح و بدن، و ایجاد شرایط و امکان برای فرد و جامعه، جهت تحقق "توحید" در اندیشه و عمل میباشد.
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ - بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
* - «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ - بگو: خداوند یکتاست». نه این که یکِ عددی است؛ یک است و دو و سه ندارد، بلکه به جمیع جهات، یکتا و یگانه است. پس، برایش شریک قائل نشو.
اگر خداشناس، موحد و یکتاپرستی، هرگز نگو: خدا دوتاست - خدا سه تاست و ...؛ اینها همه باورها و ادعاهای کفار و مشرکان میباشند!
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (المائدة، 73)
- به طور قطع، كسانى كه [به تثليث قائل شده] گفتند: خدا سوم آن سه است، كافر شدند، و حال آن كه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مىگويند دست برندارند، حتما عذاب دردناكى به كسانى از ايشان كه كافر شدند خواهد رسيد.
آنان که مرتب در ذهن خود و دیگران شک ایجاد میکنند که شاید خدایانی دیگر و جهانهای موازی دیگری نیز وجود داشته باشند، و با رها کردن معرفت و استدلال عقلی و شواهد علمی و حتی تجربی، به شایدها میگروند و از ظنّ و گمان پیروی میکنند، به طور قطع کافر و مشرک هستند.
«وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» (النّجم، 28)
- آنها هرگز به اين سخن دانشى ندارند، تنها از گمان بى پايه پيروى مىكنند با اينكه «گمان» هرگز انسان را از حقّ بىنياز نمىكند!
اما تو! هم به خودت بگو، و هم دیگران را به توحید دعوت کن و بگو که اقرار کنند و بگویند: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ تا این معرفت و فرمان، همیشه و میان همگان استمرار داشته باشد.
* - «اللَّهُ الصَّمَدُ - الله صمد است». "صمد"، یعنی هستی و کمال محضی که هیچگونه نیستی، نقص و کاستی به او راه ندارد، لذا نه تنها نیازی به کسی یا چیزی ندارد، بلکه تمامی نیازهای مخلوقات به سوی اوست.
اما، این که الله صمد است، معرفی اوست، ولی قصد این آیه در همان فرمان «قُلْ» میباشد. یعنی فقط شناخت عقلی و ایمان قلبی کفایت ندارد، بلکه حقیقتی گفتنی است، باید گفته شود. هم خودت خداوند سبحان را چنین بشناس، و هم به خودت و دیگران بگو که «اللَّهُ الصَّمَدُ»؛ تا بدانند که الله جل جلاله، همچون خدای بتپرستان نیست که نیازی به مجسمهسازان داشته باشند تا ساخته شوند - یا مثل خدای معرفی شده در تورات و انجیل تحریفی نیست که برای نشان دادن قدرت خود، با پیامبرش کُشتی بگیرد - و خدایی نیست که برخی بپرسند: «مگر به خلقت ما نیاز داشت - مگر به عبادت ما نیاز دارد و ...؟!»؛ بلکه او نه تنها نقص و و بالتبع نیازی ندارد، بلکه نیازها همه به سوی اوست و اوست برآورنده نیازها. این حقیقت را باید به زبان بیاوری و بگویی.
پس، این حقیقت را مکرر به خودتان و دیگران بگو.
* - بگو: «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ - هرگز نه (کسی یاچیزی را) زائيد و نه زاده شده است».
همچون کفار عوام و متحجر، نگویید: «فرشتگان، دختران خدا هستند» - «همچون یهود، نگویید که عُزیر فرزند خداوند است» - «همچون یهودیت و مسیحیت تحریف شده و همسو شده با افکار و ادعاهای کفار نفوذی، سخنان آنان را تکرار نکنید و نگویید: موسی و عیسی علیهما السلام، فرزندان خدا هستند - ما یهودیان همه فرزندان خدا هستیم و ...»:
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (المائدة، 73)
- و يهود گفتند عُزَير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست اين سخنى است [باطل] كه به زبان مىآورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند شباهت دارد؛ خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند.
* - پس تو، هم به خودت بگو: «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ»، و هم از جانب خداوند متعال و در تبعیت از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، فرمان را به دیگران ابلاغ کن که چنین بگویند.
بگو: «وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ - و براى او هيچگاه همتا (شبيه و مانندى) نبوده و نیست».
به کلمه «أَحَد» که در آیه نخست نیز آمده بسیار دقت کنیم. گاهی میگویید: «فلانی به این روستا نیامده است - گاه میگویید: آن گروه به اینجا نیامدهاند ...»، پس شاید افراد و یا گروههای دیگری آمده باشند. اما گاه میگویید: «احدی به این منطقه نیامده است»، این کلمه عام و مطلق است، یعنی: هیچ کسی و هیچ گروهی به اینجا نیامده است.
پس، اگر خداشناس و خداپرست شدهای، هرگز گمان نبر و نگو که برای خدا همتایانی وجود دارد و یا حتی نگو که متصور است! نگو: سران نظام سلطه امروزی، اولوهیت و ربوبیّتی دارند - نگو: این بتها، مانند خدا هستند و کارهای خدایی میکنند - نگو: خدا خلق کرده، ما نیز همتای او خلق میکنیم - نگو: علم بشر مستقل و از خودش هست و همتای علم خداست و ...؛ خیر؛ هیچ احدی با او همتایی ندارد؛ او مثل و مانندی ندارد.
«قُلْ»
معرفی خداوند سبحان از جانب خودش، که کاملترین معرفی میباشد، یک مقوله است؛ اما این که تو چنین بگویی، و فرمان الهی را به دیگران نیز ابلاغ کنی تا چنین بگویند، یک مقولۀ دیگری میباشد و در اینجا اهمیت و نقش «قُلْ» و فضیلتهایی که برای مکرر خواندن این سوره بیان شده، بیشتر روشن و معلوم میگردد.
پس، آن چه فرمان داده بگوییم را باید به زبان بیاوریم و بگوییم، و این با میزان شناخت، عمق ایمان، یا چگونگی عمل متفاوت است، بلکه گفتنی است و باید گفته شود. این گفتن، آثار فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی خودش را دارد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 441
- 3 شهریور 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی صوتی آیات قرآن سوره اخلاص «چهار قُل»، چهار اصل اساسی اعتقادات