ایکس – شبهه: کار غلط، زشت، قبیح، مضر و ...، همه معلول جهل، ضعف، حرص و سایر حالات نفسانی میباشند که به خداوند سبحان راه ندارد. جهل نبود عقل و علم است، ضعف نبود قوت است، حرص، آز، طمع و ... به خاطر کمبود و ضرورت رسیدن به کمالی است و خلاصه همه گواه بر عدم، نیستی و نقص میباشند، در حالی که حق تعالی هستی و کمال محض است و هیچ گونه نیستی، عیب، نقص و کاستی به او راه ندارد، پس هیچگاه و در هیچ حالت یا مصداقی، فعل غلط یا غیر حکیمانه از او صادر نمیگردد، او منزه (سبحان) از این گونه توصیفهایی است که منحصر به مخلوقات میباشد:
«سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» - ترجمه: خدا منزه است از آنچه در وصف مىآورند. (الصافات، 159)
الف – همان طور که در سؤال آمده است، در قرآن کریم آیات بسیاری تصریح به «مکر الهی» دارد، مانند:
«وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ» (آل عمران، 54)
ترجمه: آنها مكر كردند و خدا هم [در پاسخ آنها] مكر در ميان آورد و خدا بهترین مكر كنندگان است.
«وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (النّمل، 50)
ترجمه: و آنها مکر بزرگى كردند و ما نيز مکر بزرگى كرديم در حالى كه آنها توجه نداشتند.
ب – اما چه کسی گفته که «مکر» فعل قبیحی است. دقت شود که وقتی بیان و استدلال میگردد که از خداوند متعال فعل قبیح صادر نمیشود، یعنی آن چه از اعضا، حالات، کششها و استعدادهایی که به انسان یا سایر مخلوقات داده نیز ذاتاً قبیح نیست، بلکه هدف و شیوهی تحقق و استفاده است که قبیح میشود. مگر شهوت جنسی، یا توان قتل قبیح است؟! مکر نیز بالذاته قبیح نمیباشد.
مکر، یعنی حیله یا همان چاره. منتهی انسان چون ضعیف و ناتوان است، گاهی چاره کار را در نیرنگ میبیند و گمان میکند که میتواند به خداوند سبحان و صمد نیز نیرنگ بزند. لذا مکرش همان نیرنگ میشود. اما خداوند برای پاسخگویی به این نیرنگها (مکرها)، نیازی به نیرنگ متقابل ندارد، بلکه مکرشان (تدبیرشان) را با مکری (تدبیری) برتر پاسخ میدهد.
دقت شود که «چاره» یا به تعبیر دیگری «راه کار»، با اسباب و وسائل متناسب محقق میگردد. به عنوان مثال عدهای که شاهد عذاب الهی به اقوام گذشته بودند، میرفتند در غارها خانه میساختند و گمان میکردند که اینجا از عذاب الهی محفوظ میمانند و بدین ترتیب به خدا نیرنگ زدهاند، خدا هم چاره آنها را از جای دیگری میفرستاد که فکرش را هم نمیکردند «وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ«. به عنوان مثال زلزله، طوفان و ... . این همان پاسخ مکر به معنای نیرنگ با مکر دیگری به معنای «تدبیر» است.
ج – انسان تدبیر میکند، خدا هم که «مدبر الامور» است تدبیر میکند. اما انسان چون از سویی جاهل است و از سوی دیگر مالکیتی ندارد، در تدبیرش دست به نیرنگ میزند، اما خداوند متعال که علیم و مالک المُلک است، نیازی به نیرنگ ندارد، بلکه نیرنگ مکاران را با تدبیر خود پاسخ میدهد.
پس، مکر خدا، به راهکارهای مجازات مکاران گفته میشود و منشأ مکر خداوند متعال نیز تدبیر مبتنی بر علم و مالکیت او بر بندگان است که بر اساس این تدبیر، انسانی که به عصیان و حیلهگری در برابر خدا پرداخته، مجازات مینماید.
علامه طباطبایی، ذیل آیه 99 سوره اعراف به این مفهوم اشاره نموده و میافزاید: (أفأمِنوا مَکرَ اللهِ فَلا یَأمَنُ مَکرَ اللهِ إلّا القَومُ الخاسِرونَ) - «مکر از سوی خداوند تعالی، فقط به صورت مجازات و کیفر دادن صحیح است. بدین ترتیب که کسی معصیت کند و در پی آن خداوند او را به طوری یا از جایی که نمیداند، مؤاخذه نماید یا کاری کند که او را به سوی عذاب سوق دهد و او خود متوجه نشود.»
دقت شود که گاه ممکن است خداوند متعال عذابش را از راه ازدیاد نعمت بفرستد، لذا بندهی کافر و مکار گمان میکند که حیله کرده و اوضاع خوبی دارد، در حالی که همان نعمتها گرفتارش خواهد کرد و او نمیداند. لذا به آن «مکر خدا» گفته میشود.
کلمات کلیدی:
اعتقادی