x-shobhe: متأسفانه این اصطلاح غلطی است که بر اساس تبلیغات سوء رایج شده است. «جایز الخطا» یعنی انسان اجازه دارد که خطا نماید. در صورتی که اصلاً چنین نیست. نه تنها خداوند متعال اجازهی خطا نمیدهد، بلکه عقل سلیم نیز چنین مجوزی را صادر نمینماید. بلکه «انسان ممکن الخطا» است. یعنی امکان خطا در او وجود دارد.
مفهوم «ممکن الخطا» این است که انسان مانند سایر موجودات (اعم ملائک، حیوانات، جمادات، نبادات و ...) مجبور نیست و به او عقل و اختیار داده شده است و همین امتیاز او را برتر از سایرین ساخته است.
مثل این است که بگوییم: انسان توان خودکشی دارد و امکان خودکشی نیز برای وجود دارد. چنین توان و امکانی هیچ الزامی ندارد که انسان خودکشی کند.
خداوند متعال نه تنها انسان را برای عقاب، عذاب و جهنم نیافریده است، بلکه به عنوان مخلوق برتر و خلیفهی خود خلق نموده است:
«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً ...» (البقره – 30)
ترجمه: (به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى [نمايندهاى] قرار خواهم داد.»
«وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَريعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحيمٌ» (الانعام - 165)
ترجمه: و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است. (كيفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مىدهد و نسبت به حق پويان مهربان است.
پس، ما خلیفههای خداوند متعال روی زمین هستیم و خلیفه باید که تجلی مستخلف خود باشد و از صفات باریتعالی «حکمت»، «علم» و «اراده» است. لذا انسان را نیز به واسطه قوهی عقل، فطرت و نیز ارسال انبیاء به آنها مشرف و مزین نمود:
«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها – همهی نشانهها را به آدم تعلیم داد» (البقره – 31)
«عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ - و به انسان آنچه را نمىدانست تعلیم داد!» (العلق - 5)
«هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» (الجمعه - 2)
ترجمه: و [خداوند متعال] كسى است كه در ميان جمعيت درس ناخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مىآموزد هر چند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند!
حال این انسانی که از سویی دارای عقل و اختیار است و از سویی دیگر توسط انبیا و سایر آیات الهی (از جمله قوانین خلقت) تعلیم شده است، باید راه درست را انتخاب کرده و در آن مسیر حرکت کند، تا رشد یابد. و بدیهی است که پس از روشن شدن راه از چاه، اگر خطا کند، به ارادهی خود مسیر هلاکت را انتخاب کرده است. چنان چه میفرماید: من انسان را مجبور نیافریدم، چرا که راه سعادت و گمراهی برای او روشن است. پس هر کس طغیان نکرد و از چارچوب خارج نشد و در صراط مستقیم حرکت کرد، به نقطهی اوج رشد، کمال و سعادت میرسد:
«لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ» (البقره – 255)
ترجمه: در قبول دين، اكراهى (اجبار یا کراهتی) نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر طغيان و طغیانگری] کفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به دستگيرهی محكمى چنگ زده است، كه گسستنی براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
پس، خداوند انسان را «جایز الخطا» و برای عذاب نیافریده است. بلکه برای جانشینی خود آفریده است. البته چون انسان دارای قوای متعدد و نیز اختیار است، ممکن است که در طی طرق خود خطا هم بکند «ممکن الخطا»، اما راه او روشن و امکان بازگشتش میسر است. مگر این که خود نخواهد. لذا به نقطهای میرسد که خود انتخاب کرده است.
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید