ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: گاهی چون مصداق اسامی متفاوت یک شخص واحد است، ممکن است سبب گردد که پژوهشگر، به تفاوت معانی و مفاهیم آنها دقت نکند. به عنوان مثال: رحمان، علیم، حکیم، خالق و ...، همه اسماء الله هستند، اما معانی متفاوتی دارند و هر کدام به جهتی از تجلی آن ذات مقدس دلالت دارند. همینطور است اسمها و صفاتی چون: امامت، ولایت، حجت و ...، که باید دقت شود هر کدام معنا و مفهوم خاص خود را دارند.
نور - ائمهی اطهار علیهمالسلام همه نور واحد هستند و تجلی نور خداوند متعال از طریق حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله؛ چنان چه وجود مقدس ایشان در خطبه غدیر فرمودند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی، ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا، إنّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالمُخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.»
ترجمه: مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند - جی گرفته (تجلی یافته). چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است.
ولایت – ولایت نیز همان "نور ولایت" است که در پیامبر اکرم و سپس اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین تسری و تجلی یافته است، چنان چه خداوند متعال فرمود:
«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (المائده، 55)
ترجمه: ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند. (که ایشان مکرر تصریح نمودند که تنها مصداقش امیرالمؤمنین علیه السلام میباشند).
دقت کنیم! رسول اعظم در غدیر ابتدا از مردم پرسیدند: «مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ - چه کسی از شما به خودتان نزدیکتر است (ولایتش به شما از خودتان بیشتر است)»، همه گفتند: «الله و رَسُولُهُ»؛ سپس فرمودند: «اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ».
تسری و جریان نورِ ولایت: ولایت نیز مانند نور است؛ نور انقطاع ندارد، مثل رشته برق و لامپهای متوالی میماند که اگر یکی از آنها قطع شود، به طور کلی جریان نور قطع میشود. لذا خداوند متعال در قرآن کریم فرمود که هر کس یکی از انبیا را تکذیب کند، همه را تکذیب کرده است و حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله در خطبه غدیر فرمودند:
«وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ المَخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فی ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ مَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِی النّارِ.»
امامت: مقام پیشوایی و رهبری مردم در مسیر هدایت است که شخص امام، از سوی خداوند متعال منصوب میگردد و توسط پیامبر به امت معرفی میشود. چنان در خطبه غدیر مکرر تصریح نمودند که این امامت به امیرالمؤمنین، امام علی و ذریهی او علیهم السلام داده شده است.
حجّت: معنای عامتر و وسیعتری دارد. این که ما یک طلبهی معمم شده را "حجت الاسلام" مینامیم و اگر به مقام فقاهت نایل آمد او را "آیتالله" مینامیم، یک غلط مصطلح است. آیت یعنی نشانه و همه مخلوقات "آیت الله" هستند، اما فقط عدهی معدودی از نوع بشر، که انسان کامل هستند، "حجتالله" میباشند. لذا به معصومین علیهمالسلام "حجج الله" اطلاق میگردد.
حجت خدا را به معنای "دلیل" نیز آوردهاند، چرا که حتی "دلیل" برقراری آسمانها و زمین، حجّت خداست. چنان که حضرت رسول صلوات الله علیه و آله فرمودند: «لَولا الحُجّة لَساخَتَ الارضُ بِاَهلِها – اگر حجّت نبود، قطعاً زمین اهلش را فرو میکشید»، و این تعابیر در احادیث و ادعیه بسیار است؛ چنان چه در فراز فوق از خطبه غدیر خواندیم که حضرت پس از تصریح به مقام خاتمیت در نبوت و رسالت خود، مقام حجت بودن خویش بر تمامی مخلوقات تصریح میکنند: « وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ المَخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ»
حجت، دلیل به معنای راهنما نیز هست؛ راه معرفت خدا، قرب به خدا، معرفت قرآن کریم و وحی خدا، آشنایی با حلال و حرام خدا و خلاصه حرکت در صراط مستقیم را نشان میدهد، چون "صراط المستقیم" خود ایشان و حجج منصوب شده از طرف خدا و معرفی شده توسط ایشان میباشند.
تفاوت:
فقط یک تفاوت بیان شده است که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند که لقب امیرالمؤمنین ویژه حضرت علی علیه السلام است و اطلاق آن به سایر ائمه نیز جایز نیست، چه رسد به اشخاص دیگر (که البته برخی حتی معاویه و یزید را نیز امیرالمؤمنین خواندند). حال آن که ایشان در خطبه غدیر تصریح نموده بودند که «أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی الاحَدٍ غَیْرِهِ – آگاه باشید که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان برای کسی جز او روا نباشد.»
البته حکمت و دلیل این اختصاص بسیار روشن است. وقتی میگوییم "مؤمنین"، تمامی اهل ایمان را شامل میگردد که امامان در رأس آنها میباشند. حضرت علی علیهالسلام، امیر همه و حتی امامان میباشند، اما آنها هیچ کدام بر ایشان "امیر" نمیباشند. پس مقام و لقب "امیرالمؤمنین" خاص ایشان میگردد.
تفاوت در امّت است:
پس اهل عصمت علیهالسلام در تمامی شئون ولایت، امامت و حجّت خدا بودن، یکسان و عین هم هستند و با رحلتشان نیز از این مقامات برکنار نمیشوند. حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، تا آخرالزّمان رسول الله و خاتم الانبیاء و المرسلین و بشیر و نذیر و رحمة للعالمین است، حضرت امام علی علیه السلام، همیشه امیرالمؤمنین است، و سایر ائمه اطهار علیهم السلام نیز برای همیشه و همگان ولیالله، حجت الله، خلیفة الله و امام هستند. هیچ فرقی بین آنها نیست و هر کس یکی از آنان را رد کند و یا مقامی از ولایت، حجیت و امامت را برای آنان قائل نباشد، به مثابهی آن است که تمامی آنان را رد کرده است.
منتهی، تفاوت در امّتهاست که با گذشت زمان و تغییر نسل، جایگزین یک دیگر میشوند و هر امّتی باید امام عصر خود را بشناسد، از او اطاعت و تبعیت کند، به او تأسی کند و از طریق او راه جوید. لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «مَن ماتَ وَلَم یَعرِف إمامِ زَمانِهِ، مَاتَ مَیتَة الجاهِلیَة».
کلمات کلیدی:
اعتقادی ولایت (امام علی) امام مهدی