امامت - شایسته سالاری با کاری که پیغمبران وامامان میکردند، یعنی پسران خودشان را جانشین خود میکردند چگونه توجیه میشود؟این با شایسته سالاری تناقض دارد و کاریست که شاهان در طول تاریخ میکردند. لطفا پاسخ با ذکر منبع (الهیات / تهران)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: «شایسته سالاری را باید با عقل و وحی تطبیق داد، یا برعکس؟ - شعار شایسته سالاری را باید با فرهنگ و سیره اهل بیت علیهم السلام مطابقت داد یا بالعکس»؟
به چند نکتهی بسیار مهم توجه نمایید:
الف – همیشه باید اشخاص، گفتهها، شعارها و عملکردهایشان را با "عقل، وحی و آموزههای دینی" تطبیق داده و سنجیده شود، نه این که حتی اصول دین و اساسیترین ارکان خلقت و هدایت را با شعارهای افراد، که گاه برای هوچیگری، تبعیت از هوای نفس، منافع شخصی و حزبی و ... بیان میکنند سنجیده شود.
ب – سالاری یعنی چه و سالار کیست؟ شایستگی چیست و معیارش کدام است؟ و شایسته کیست؟ و چه کسی تشخیص میدهد؟
برای موحد و مؤمن، سالاری در ولایت الهی است. ولایت الله است که در اولیاء الله تسری مییابد و با شعائر ژورنالیستی نیز تغییر نمیکند.
«شایسته سالاری»، یک شعار غلط و تقلیدی از غرب است که جهت ایجاد اعوجاج در افکار عمومی بود که توسط آقای خاتمی مطرح شد و به همین دلیل مقام معظم رهبری، آن را به واژهی «شایسته سالاری دینی» اصلاح نمودند، تا جلوی این اعوجاج بزرگ و اهدافش را بگیرند و اندیشه را به مسیر حقش برگردانند.
ملاک شایستگی را خداوند ربّ العالمین تبیین و تعریف میکند که برتری و شایستگی را در "تقوای الهی" بر شمرد:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (الحجرات، 13)
ترجمه: اى مردم، بىترديد ما همه (افراد نوع) شما را از يك مرد و زن (آدم و حوّا) آفريديم، و يا هر فرد شما را از يك پدر و مادر خلق كرديم، و شما را قبيله هاى بزرگ و كوچك قرار داديم تا همديگر را بشناسيد (پس در ميان شما برترى نژادى نيست بلكه) مسلّما گرامىترين شما در نزد خدا پرهيزكارترين شماست همانا خداوند بسيار دانا و آگاه است.
انتخاب امامان:
پیامبران و امامان صلوات الله علیهم اجمعین را خداوند علیم، حکیم و رب العالمین که هادی است انتخاب میکند، و این انتخاب خود آنها نیست که برخی مدعی شوند و دعوای «شایسته سالاری» را حتی به عرصه "ولایت و امامت" بکشانند (مثل سقیفه). و البته که خداوند متعال کاملترین، بهترین، عالمترین، عاملترین، موحدترین، مؤمنترین و اشرف مخلوقات را بر میگزیند و البته اوست که میداند رسالت خود را کجا قرار دهد و مسئولیتهای متفاوت را بر عهدهی کدام یک از بندگانش قرار دهد:
«وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ» (الأنعام، 124)
ترجمه: و چون آيه و معجزهاى بر آنها (كفار قريش) بيايد مىگويند: ما هرگز ايمان نمىآوريم تا به ما نيز آنچه به فرستادگان خدا داده شده (از نبوت و كتاب و معجزه) داده شود خداوند داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه گناه كردهاند ذلّت و خواريى در نزد خدا، و عذابى سخت به سزاى مكرى كه انجام مىدادند خواهد رسيد.
ج – پس کسی که میخواهد با شعار «شایسته سالاری» به جنگ ولایت، امامت و امام رود، اصلاً نه میداند که امام را چه کسی انتخاب میکند و نه میداند که امام کیست و دارای چه ویژگیهایی است و نه اصلاً میداند که تعریف شایستگی چیست و تشخیص آن با کیست؟
د – امام، "خلیفةالله" است، امام "ولیالله" است، امام "اسم الله الاعظم" است، "امام اعلم و یگانهی زمان خویش" است، امام "انسان کامل" است، امام "طاهر، مطهر، صاحب عصمت و مظهر اتمّ اسمای الهی" است، حال چه کسی میخواهد با شعار "شایسته سالاری" و آن هم لابد بنا بر رأی اکثریت، امام انتخاب کند؟!
ﻫ – امام کسی است که در اوج استقامت و یقین است و خدا او را برگزیده تا به امر او هدایت کند:
«وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ» (السجده، 24)
ترجمه: و از آنان پيشوايانى قرار داديم كه (مردم را) به دستور ما هدايت مىكردند، از آن رو كه صبر (استقامت) ورزيدند و به آیات ما یقین داشتند.
امام کسی است که خداوند متعال، همه علوم و از جمله تمامی اعمال بندگانش و حتی آثار آن اعمال آنان تا قیامت را نزد او احصاء میکند:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين (امام آشکار، امام عصر در هر زمان) برشمردهايم.
و – امام رضا علیه السلام در تعریف مقام و منزلت امام میفرمایند:
«... إِنَّ اَلْإِمَامَةَ زِمَامُ اَلدِّینِ وَ نِظَامُ اَلْمُسْلِمِینَ وَ صَلاَحُ اَلدُّنْیَا وَ عِزُّ اَلْمُؤْمِنِینَ إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أُسُ اَلْإِسْلاَمِ اَلنَّامِی وَ فَرْعُهُ اَلسَّامِی ... » (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج 2 ، ص 195 – اصول کافی، ج2، باب امامت)
ترجمه: به راستى امامت زمام دین و نظام مسلمین و عزت مؤمنین است امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه با برکت آن است.
«بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّکَاةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ اَلْفَیْءِ وَ اَلصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ اَلْحُدُودِ وَ اَلْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ اَلثُّغُورِ وَ اَلْأَطْرَافِ اَلْإِمَامُ یُحِلُّ حَلاَلَ اَللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اَللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اَللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اَللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ اَلْحُجَّةِ اَلْبَالِغَةِ» (همان)
ترجمه: بوسیله امامت نماز و روزه و زکاة و حج و جهاد درست مىشوند، غنیمت و صدقات بسیار مىگردند، حدود و احکام اجرا مىشوند، مرزها و نواحى کشور مصون مىشوند، امام حلال و حرام خدا را بیان مىکند و حدود خدا را بر پا مىدارد و از دین خدا دفاع مىکند و با حکمت و پند نیک و دلیل رسا به راه خدا دعوت مىنماید.
ز – جال چه کسی و با کدام شاخصه و ملاک میخواهد امام بشناسد، یا امام انتخاب کند؟
«فَمَنْ ذَا اَلَّذِی یبْلُغُ مَعْرِفَةَ اَلْإِمَامِ أَوْ یمْکِنُهُ اِخْتِیارُهُ هَیهَاتَ هَیهَاتَ ضَلَّتِ اَلْعُقُولُ وَ تَاهَتِ اَلْحُلُومُ وَ حَارَتِ اَلْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ اَلْعُیونُ وَ تَصَاغَرَتِ اَلْعُظَمَاءُ وَ تَحَیرَتِ اَلْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ اَلْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ اَلْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ اَلْأَلِبَّاءُ وَ کَلَّتِ اَلشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ اَلْأُدَبَاءُ وَ عَییتِ اَلْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِیلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ وَ أَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ اَلتَّقْصِیرِ وَ کَیفَ یوصَفُ بِکُلِّهِ أَوْ ینْعَتُ بِکُنْهِهِ أَوْ یُفْهَمُ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ یوجَدُ مَنْ یقُومُ مَقَامَهُ» (همان)
ترجمه: کیست که بحق شناسائى امام برسد یا تواند او را انتخاب کند؟ هیهات هیهات، خردها در بارهاش گمراهند و خاطرها در گمگاه، عقلها سرگردان و چشمها بىدید، بزرگان در اینجا کوچکند و حکیمان در حیرت و بردباران کوتهنظر و هوشمندان گیج و نادان و شعراء لال و گنگ و ادباء درمانده و سخندانان بىزبان، شرح یک مقامش نتوانند و وصف یکى از فضائلش ندانند، همه به عجز معترفند، چگونه توان کنهش را وصف کرد و اسرارش فهمید؟
ضرورت هوشیاری و بصیرت:
ولایت و امامت، اصل و اساس دین و دینداری است. هر کسی امام دارد، چه امام حق باشد و چه امام باطل؛ و خداوند متعال نیز در قیامت، هر کسی را با امامش محشور میکند، چرا که هر کسی در آخرت به دنبال همانی خواهد بود که در دنیا به دنبال او بوده است:
«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً» (الإسراء، 71)
ترجمه: اى رسول بياد آور روزى را كه هر قومى را با امامشان دعوت كنيم، هر كس نامه دعوتش را به دست راستش دهند آنان نامه خود قرائت كنند و كمترين ستمى به ايشان نخواهد رسيد.
*- انحراف در میان مسلمین از همان لحظهای شروع شد که گمان کردند خودشان بهتر از خدا و رسول خدا صلوات الله علیه و آله، راه هدایت و رشد و کمال را تشخیص میدهند. ایشان به امر خدا فرمودند: «کتاب الله و عترتی» را برای هدایت شما در میانتان قرار میدهم، یک عده هم گفتند: کتاب آری، اما ولایت و امامت نه – خودمان تشخیص میدهیم که چه که کسی "سالار" باشد و بر اساس ملاکهای "مردم سالاری"، تشخیص دادند رأی سقیفه بهتر از حکم خداست و خلفا بهتر از امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسینی علیهم السلامی هستند؛ کسانی که پیامبر خدا به امر خدا بر امامت، ولایت و خلافتشان از آنان بیعت گرفت.
کارخانجات کفر و استکبار جهانی نیز هر دقیقه برای مردمان "امام" و الگو میسازند، تا کسی "امام حق" را نشناسد و هدایت نگردد. پس باید بسیار بصیر باشیم. به ویژه وقتی با شعارهای عوام فریب و ژورنالیستی مواجه میگردیم.
- تعداد بازدید : 2204
- 15 اسفند 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی ولایت (امام علی) امامت ذکر