«ایکس - شبهه»: اصلاً گمان نکنیم که لابد حکمت و قضای الهی بر این قرار گرفته است که مؤمنین در فقر، بیچارگی، فشار و مشقت زندگی باشند و کفار در رفاه و آسایش. بلکه کاملاً بر عکس است. اما موضوع جهات بسیار متعدد و متفاوتی دارد که ذیلاً و به صورت اختصار فقط به چند نمونهی آن اشاره میگردد.
الف – خداوند متعال برای همهی مؤمنین، سلامتی، رفاه و سعادت دنیا و آخرت را اراده نموده است و همهی امکانات و شرایط برای تحقق این هدف و رسیدن انسان به این نعمات را فراهم نموده است و به مؤمنین نیز آموخته است که از خداوند متعال و کریم خیر دنیا و آخرت را با هم بخواهید. چنان چه میفرماید: بعضی (اهل دنیا) از خدا فقط دنیا را میخواهند، آنان از آخرت نصیبی ندارند. اما بعضی دیگر هم دنیا را میخواهند و هم آخرت را.
«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ» (البقره - 201)
ترجمه: و بعضى از آنان مىگويند پروردگارا به ما هم حسنه در دنيا بده و هم حسنه در آخرت و ما را از عذاب آتش حفظ كن.
ب – همانطور که بیان شد، خداوند متعال همهی امکانات را برای سعادت و رفاه دنیوی مؤمنین فراهم نموده است. مؤمنین باید هم از هدایت الهی و برکات عبادت پروردگار و حاصل دعا برخوردار باشند و هم از نعمات دنیوی و حاصل تلاش خود. اما به قول معروف: گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟
هم اکنون به جغرافیای جهان اسلام نظری بیفکنید. کدام منطقه، مثل این منطقه حاصلخیز و دارای معادن زیر زمینی و نعمات و برکات زمینی و دریای و هوایی، جوی و ... میباشد؟ اما نه تنها استفاده نکردند، بلکه به باد دادند!
باید دقت نمود که «ایمان» به لفظ یا انجام چند عمل مثل نماز، روزه و عزاداری در هیئات نیست. بلکه به باور و عمل است. «والذین امنوا و عملوا الصالحات ...». عمل صالح یعنی انجام بهترین عمل و به موقع. حال اگر شخص یا ملتی به سراغ نماز رفتند، اما سراغ علم نرفتند – روزه گرفتند، اما تلاش نکردند – حج به جای آوردند، اما خانههای ضد زلزله نساختند – رمی جمرات کردند، اما جهل و تنبلی را از خود دور نکردند، برای امام حسین علیهالسلام عزاداری کردند، اما دوست و دشمن زمان خودشان را نشناختند و ... معلوم میشود که ایمانشان نیز بسیار سطحی، ساده و عوامگرایانه است. پس هم دنیایشان خراب میشود و هم آخرتشان. حال هر چقدر که دوست دارند، نماز بخوانند یا ختم سوره انعام یا کل قرآن را بنمایند. وقتی نمیفهمند، باور نمیکنند و عمل نمیکنند، دیگر ایمان یعنی چه؟ لذا فرمود:
«وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى» (النجم - 39)
ترجمه: و اينكه انسان به جز كار و تلاشش سرمايهاى ندارد؟ (یا برای انسان چیزی نیست، مگر در نتیجهی سعی و تلاشش).
در مقابل برخی از کفار، البته نه همهی آنان، اگر چه به خدا و قیامت ایمان نیاوردند، اما دنیا را قبول داشتند، شناختند، کار کردند، ساختند، به قدرت رسیدند، به استعمار هم کشیدند و ...، لذا از بهرههای آن منتفع میگردند. و البته زیانهای بیخدایی و بیایمانی نیز در زندگی دنیا و آخرت گریبانگیرشان میباشد.
ج – نکتهی دیگر آن که بشر چه خدا را بشناسد و قبول کند و چه نشناسد و قبول ننماید، بندهی خداست و هر چه بخواهد، در واقع از خدا خواسته است. کفار از خدا دنیا را خواستهاند و خدا نیز به آنها ارزانی میدهد و چون آخرت را نخواستهاند، از آن محرومشان میدارد. پس بهشت کفار همین دنیاست. چنان چه پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «الدنیا سجن المؤمن و جنت الکافر – دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است». وانگهی گمان نشود که بهرهمندی از نعمات دنیوی به هر شکلی و برای هر کسی سعادت است، بلکه برای بسیاری موجب شقاوت و عذاب بیشتر میگردد. چنان چه خداوند میفرماید: اگر ضرورت نظاممندی دنیا نبود، سقف خانهی کفار را از طلا میکردم. بدیهی است که چنین رفاه و به اصطلاح غنایی، از یک سو بهشت محدود و مادی آنها را که به زودی از آن خارج میشوند عطا فرموده است و از سوی دیگر، همین نعمات، موجب بروز بیشتر گردنکشیهای او میگردد:
«وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُون» (الزخرف – 33)
ترجمه: و اگر نه اين بود كه خواستيم مردم در تحت يك نظام قرار گيرند، براى هر كس كه به رحمان كفر بورزد خانههايى داراى سقفى از نقره قرار مىداديم، و پلههايى كه با آن بالا روند، و خودنمايى كنند.
پس، اولاً عقبافتادگی به اصطلاح مؤمنین، از ضعف بینش، ایمان و عمل خود آنهاست. ثانیاً دنیا بهشت کافر است و خدا به او میدهد – ثالثاً فقرا در بین اهل کفر بسیار بیشتر از مسلمانان یا مؤمنین هستند – رابعاً هر متاعی در این دنیا سعادت آور نیست. پس اگر مؤمنی که خدا را میخواهد و روزی را هم از او میخواهد، ظرفیت خود را بالا برد، چنان چه مال او را گمراه نکند، به او هم زیاد میدهند.
ذات بشر اینگونه است که تا احساس غنا و بینیازی می کند، اگر چه همیشه نیازمند است و این احساس کاذب است، طغیان میکند و خدا دوست ندارد که بندگان مؤمنش طغیان کنند:
«كلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ» (العلق، 6و7)
ترجمه: نه اينطور نيست، بلکه انسان یقیناً طغیان و سرکشی میکند * هر گاه كه خود را بىنياز ببیند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی نماز