چرا خداوند را باید پرستید؟ میگویند: چون سزاوار پرستش است و به ما نعمتهای بسیاری داده است و ...؟! آیا خداوند میل به پرستیده شدن دارد؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متأسفانه باید قبول و اذعان نماییم که اصول عقاید، آن چنان که باید بیان، آموزش و تبلیغ نشده است، چنان که شاهدیم گاه اذهان عمومی، با احکام (نماز، روزه و ...) آشناترند تا اصول دین (توحید، نبوت، معاد و ...)! حال آن که اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست، اما در احکام میشود از یک متخصص (مجتهد) تقلید نمود.
پرستش (عبادت):
ابتدا باید بدانیم که "عبادت = پرستش" یعنی چه؟ بعد به بحث، بررسی، پرسش و پاسخ دربارهی آن بپردازیم.
آیا معنا و مفهوم "عبادت = پرستش"، انجام اعمالی چون نماز، روزه، رکوع، سجده و ...، میباشد؟ اگر چنین باشد که باید گفت: پرستش مسافرانی که نماز شکسته میخوانند، یا بیماران و مسافرانی که روزه نمیگیرند، یا غیر مستطیعها که به حج نمیروند، نیمه و ناقص میباشد! یا باید پرسید: پس چرا فرمود: «وای بر نماز گذارانی که اهمال میکنند و یا برای ریا و مردم فریبی نماز میخوانند؟!» « فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ / الماعون، 4 تا 6 »
●- عبادت یا پرستش، در اصل یعنی "وابستگی"، که هدف قراردادن و حرکت به سوی هدف را ایجاب میکند؛ و هر حرکتی باید در مسیری خاص و پیرو قوانین خاصی باشد، پس "اطاعت" را ایجاب مینماید. حال خواه وابستگی (بندگی) نسبت به خداوند متعال باشد، یا شهوات گوناگون (شهوت جنسی، شهوت مال، قدرت، شهرت و ...)، یا سایر فراعنه و طواغیت (إلههای کاذب) درونی و بیرونی. حتی ممکن است کسی وابسته و عبد خرافات خود باشد.
انسان پرستنده:
غیر خداوند خالق، همگان و از جمله انسانها مخلوق هستند، و هیچ مخلوقی "غنی" نیست، و هر فقیری محتاج و نیازمند و وابسته (عبد = بنده)ی "غیر" است. بنابراین، تمامی مخلوقات، ذاتاً و فطرتاً "عبد – بنده"ی غیر میباشند، پس انسان در اصل وجود خود، موجودی "زنده و پرستنده" میباشد و این وابستگی و بندگی، تا وقتی او «هستی، کمال و غنی محض» نگردیده – که هیچگاه نمیگردد – با او عجین است، چرا که در وجودش سرشته شده است، یعنی اساساً "عبد" خلق شده است.
تعریف انسان:
تعریفهای گوناگون جهانبینی مادی از انسان، چون: حیوان دوپا، حیوان راستقامت، حیوان با پوستی بیمو (بیپشم، بیفلس و ...) و در نهایت "حیوان ناطقی که حرف میزند"؛ تماماً تعاریفی است که فقط به بدن مادی و حیات حیوانی بشر توجه دارد؛ اما خداوند میفرماید: به انسان عقل، شعور، قلب، اختیار و قدرت انتخاب هدف و بالتبع محبت و مودت عطا نمودم و البته با رسول، وحی، کتاب و امام نیز هدایتش نمودم تا رشد نماید، به کمال قرب برسد و خلیفة الله شود. پس هم با فرشتگان متفاوت است، هم با حیوانات.
بنابر این، "انسان" به تناسب هدف، محبت و مودتش تعریف میشود؛ چرا که صبغهی هدف را به خود میگیرد و تمامی وجوه نظری و عملی خود را متوجه آن هدف مینماید؛ حال خواه هدف و محبوبش "الله جلّ جلاله" باشد، یا غیر او که البته همه مخلوقاتی چون خودش هستند!
آیتالله جوادی آملی: « برخی خیال میکنند انسان یک حیوان ناطق است یعنی جانوری است که حرف میزند، اما دین میگوید انسان، حیّ متألّه است؛ یعنی زنده ای که الهی است و حی است؛ یعنی آثار حیات دارد، و متألّه؛ است، یعنی منسوب به الله و وجودش حول محور او معنای حقیقی خود را مییابد » (سخنرانی سال 85، هنر و سینمای معنوی).
چرا خداوند سبحان را بپرستیم:
حال که انسان مخلوق است و خالقی دارد -پس ذاتاً "عبد = بنده" است و وابسته به غیر میباشد - چیزی یا کسی را کمال مطلوب و محبوب [هدف] قرار میدهد و با تمام وجود در جهت تقرب به او [آن] حرکت میکند - و بالاخره آن که با همان هدف تعریف میشود، چرا که صبغهی او را به خود میگیرد [به شکل وسیلهی شهوت، ابزار تولید، نردبان یا حمّال دیگران ... و یا خلیفة الله در میآید]؛ پاسخ به این پرسشها که «چرا پرستش کنیم – چه کسی یا چه چیزی را بپرستیم – چرا باید خداوند سبحان را بپرستیم»، روشن و معلوم (علم مشهود) میگردد.
●- آیا میتوانیم هیچ کسی و هیچ چیزی را بندگی نکنیم؟ خیر؛ چرا که ما مخلوقیم، پس بالتبع هستی و کمال محض نیستیم، پس فقیر و نیازمند به غیر هستیم، پس به او وابسته هستیم و خواهیم بود.
●- آیا کسی یا چیزی به غیر از "الله جلّ جلاله" که خالق علیم، حکیم، مالک، رازق و ربّ العالمین هست، ارزش وابسته شدن، بندگی و عبادت کردن، هدف گرفتن، محبوب غایی شدن برای انسان را دارد؟ خیر؛ چرا که به غیر از او، هر کسی و هر چیزی خودش مخلوقی چون ما میباشد.
●- آیا هیچ إله معبود حقیقی دیگری وجود دارد که انسان بخواهد عبادتش کند و یا دست کم در مورد عبادت آن نیز بیاندیشد؟! خیر، "لا إله الاّ الله".
نکته:
فرمود: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ – و خلق نکردم جنّ و انس را مگر برای عبادت» (الذاریات، 56)
در یک نگاه و شناخت سطحی به "خدا، انسان و عبادت"، ممکن است چند پرسش اساسی در ذهن مطرح شود:
●- چرا او جنّ و انس را خلق نکرده، مگر برای عبادتش؟
●- چرا فقط به "جنّ و انسان" اشاره نمود، مگر ملائک یا سایر فرشتگان را به هدف دیگری آفریده است و یا آنها معاف از عبادت پروردگار عالم میباشند؛ در حالی که مکرر فرمود: فرشتگان همه تسبیحگو و مطیع امر او هستند؟!
●- مگر به عبادت جنّ و انس و ملائک و ... نیازی دارد؟
پاسخ:
با توجه به نکاتی که به صورت خلاصه اشاره شد، مشخص و معلوم گردید که اساساً حز او، خالق، رب، معبود، هدف و محبوب حقیقی وجود ندارد، پس همگان چه بخواهند و چه نخواهند، خلق و بندهی او هستند و بازگشت نیز به سوی اوست. «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ – الهی جز او وجود ندارد، بازگشت (گردیدن و شدن) به سوی اوست / غافر، 3».
●- بنابراین، تمامی موجودات مخلوق، مرزوق، مربوب و عبد او هستند؛ هر کدام را بر اساس علم، حکمت، مشیت، اراده و رحمت خویش و ایفای نقشی در چرخهی حیات، بر اساس مقدراتی (اندازههایی) آفرید و و در جایگاهی قرار داد.
●- تمامی این مخلوقات، از زمین و آسمانها و هر چه در آنهاست و از جمله فرشتگان را به سوی هدف "هدایت تکوینی" مینماید، یعنی "جبر" بر آنها حاکم است و البته همه را "مسخر" انسان کرده است و برای "کامل شدن انسان" آفریده است.
●- ویژگی انسان این است که قابلیت "خلیفة الله" شدن دارد، یعنی تجلی تام اسماء الله شود؛ از این رو به او قوای "اختیار و انتخاب" داده شد؛ یعنی اسم "ارادهی خدا" و بالتبع "گزینش و انتخاب خدا"، در او تجلی یافت.
لازمهی اختیار و انتخاب، مواجه با گزینههای متفاوت و حتی متضاد میباشد؛ پس به غیر از هدایت تکوینیاش، او را با عقل (حجت درونی) و رسول صلوات الله علیهم اجمعین (حجت بیرونی)، هدایت نمود و فرمود: تو را در انتخاب هدف، محبوب و طی مسیر مجبور نیافریدم و راه رشد از گمراهی را برایت روشن نمودم، اما بدان که کمال تو، در نفی طواغیت و ایمان به الله جلّ جلاله میباشد:
« لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » (البقره، 256)
ترجمه: در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست.
پس، جن و انس را خلق نکردم، مگر برای عبادت، یعنی او هدایت نمیشود، رشد و کمال نمییابد، به هستی محض و خداوند سبحان تقریب نمییابد، به فلاح ابدی نمیرسد، مگر با "عبادت = بندگی" اختیاری خداوند سبحان که در اطاعت از او محقق شده و تجلی مییابد.
پس، معلوم شد که چرا باید پرستش داشته باشیم و چرا باید فقط خداوند متعال را بپرستیم.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا خداوند را باید پرستید؟ میگویند: چون سزاوار پرستش است و به ما نعمتهای بسیاری داده است و ...؟! آیا خداوند میل به پرستیده شدن دارد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8764.html
- تعداد بازدید : 8277
- 27 مرداد 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی عبادت