پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): سؤال مبهم است، چرا که معلوم نیست از کلمهی «امام» پرسیده میشود و یا مبانی نسبت دادن آن به دوازده امام؟! کلمه "امام" یعنی رهبر، پس به رهبری اطلاق میگردد، و ما رهبران الهی را "امام بر حق" و جانشنیان برحق پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میشناسیم.
●- کلماتی که اسم خاص نیستند و حاوی مفهوم معینی میباشند را میتوان به هر کسی یا هر چیزی نسبت داد، اما مهم این است که آیا این نسبت صحیح و عین واقع و حقیقی هست یا خیر؟!
به عنوان مثال: همانطور که یک فروشندهی تملقگو، برای جذب مشتری، به هر کسی "دکتر و مهندس" میگوید، در حالی که بسیای از آنها دکتر و مهندس نمیباشند؛ کلماتی چون: إله، معبود، رب، پیامبر و امام را نیز میشود بر روی هر مجسمهی بیجان، طاغوت، یا هر مدعی دروغگو، شیاد، فاسد و ظالمی نامگذاری نمود! اما مهم این است که آیا او حقیقتاً مسمای این نام هست یا خیر؟!
بتپرستان، از ستاره و ماه و خورشید گرفته تا گاو پیشانی سفید، و حتی مجسمههای دستساز، و حتی فرعون زمان خویش را "إله و ربّ" نامیدند! اما حضرت ابراهیم علیه السلام، به امر خدا به آنان فرمود: اینها فقط یک اسمهایی است که شما و پدرانتان روی آنها گذاشتید و خداوند چنین حقیقتی که وصف میکنید، در وجود آنها قرار نداده است و چنین قدرتهایی که بر میشمرید به آنها نداده است، و چنین نقشها و اثرهایی که برای آنان قائل شدهاید، به آنها نداده است:
«إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (النّجم، 23)
ترجمه: اینها [اين بتان، إلهها و معبودهای شما] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كردهايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى (سلطهای) نفرستاده است؛ [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمىكنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است.
●- اگر کسی از روی جهالت و یا از روی حیله و برای فریب مردمان، دشمن را دوست نامید – خائن را وفادار نامید – فانی را باقی نامید – مستکبر را خدمتگزار نامید – جاهل را روشنفکر نامید – ارتجاع را پست مدرنیسم نامید – ظالم را مدافع حقوق بشر نامید – جانی را منجی نامید و ...؛ دلیل نمیشود که او حقیقتاً مسمای اسمی باشد که روی آن گذاشتهاند!
بدلها و بدلیها:
بنابراین، "إله" حقیقی داریم که «لا إله الاّ الله»، إلههای دروغین نیز فراوان داریم، تانجا که به فرمودهی خداوند خالق، برخی هوای نفس خویش را "إله" خود قرار میدهند – معبود حقیقی داریم که همان الله جلّ جلاله است، معبودهای دروغین، از بتهای موجود در معابد چین و هندوستان و ژاپن و مالزی و ... گرفته، تا چهرههایی که برای برخی معبود میشوند نیز داریم – ولیّ (دوست و سرپرست حقیقی انسان که همان الله جل و جلاله میباشد « اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» و بالتبع رسول و اولیالامر داریم، ولایت طاغوت نیز داریم «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»– ربّ حقیقی که همان الله، ربّ العالمین است داریم، ربّهای دورغین، که چون فرعون که داعیهی « أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى – من رب برتر شما (برترین صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور شما» را داشت، امروزه داعیه ابرقدرتی در جهان دارند نیز داریم (مثل امریکای امروز و انگلیس دیروز) – پیامبر حقیقی که دریافت و ابلاغ کنندهی وحی الهی باشد داریم، مدعیان دروغین پیامبری و یا آورندگان مکتبها و ایسمهای من درآوردی نیز داریم.
امام:
و هم چنین پیشوا، رهبر و راهنما، "امام حق" و نیز "امام باطل" داریم، چنان که رهبران به حق داریم و رهبران باطل بیشماری داریم، لذا به هر دو گروه در کلام وحی تصریح نموده است:
امام حق - «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» (الأنبیاء، 73)
ترجمه: و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میکردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند.
امام باطل «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ» (القصص، 41)
ترجمه: و آنان را پيشوايانى كه به سوى آتش مى خوانند گردانيديم و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.
*- در مورد امامان حق فرمود: «به امر ما هدایت میکردند (یا هدایت میکنند)»، چرا که هدایت [رساندن به رشد و کمال مطلوب و مقصد اعلی] کار خداست، و به آنها حقیقتاً از جانب خداوند متعال، این ولایت و مأموریت داده شده بود.
*- در مورد امامان باطل فرمود: فقط "دعوت کننده" هستند؛ چرا که اولاً دعوت به آتش، هدایت نیست – ثانیاً کسی سلطه ندارد که آدمی را به زور منحرف نماید و به جهنم ببرد – و ثالثاً اختیار پذیرش یا رد دعوت، ببر عهدهی هر شخصی میباشد. پس آنان چون ابلیس لعین و سایر شیاطین انس و جنّ، فقط دعوت کننده هستند و در آخر نیز خواهند گفت: «ما به باطل دعوت کردیم، میخواستید نپذیرید»! و بالاخره آن که جز خدا کسی نمیتواند هدایت کند و خدا به آنها چنین توان و سلطهای نداده است.
دوازده امام:
مبحث امامت در اسلام، پس از پذیرش «توحید، معاد و نبوت (وحی)»، معنا و مفهوم و مصداق دارد.
مسلمان معتقد است:
یک - تنها "إله و معبود حقیقی"، همان خالق عالم هستی است و جز او هر چه هست مخلوق است و قابلیت إله و معبود شدن ندارد.
دو – چون او خلق نموده و اندازههای هر چیزی را او قرار داده است، پس تنها اوست که میتواند هدایت نماید: «الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى – همان که خلق نمود و هماهنگی بخشید – همان که اندازه گذاشت و سپس هدایت نمود / الأعلی، 2 و 3».
سه – او علیم و حکیم است، پس فعل عبث، بیهوده و بازی از او صادر نمیگردد، لذا جهان و انسان را هدفمند خلق نموده است، پس خودش باید هدایت نماید و مینماید.
چهار – بنابراین، تنها پیامبر، دین و امامی بر حق است که او برگزیده، معرفی و ابلاغ نموده باشد.
پنج – خداوند متعال، در هدایت تشریعی، ابلاغش را با انزال وحی به نبی و رسولش انجام میدهد.
شش – پس امام حق کسی است که خداوند متعال او را منصوب و مأمور کرده باشد و رسولش از جانب او معرفی نموده باشد. و آنها [طبق تمامی مستندات صحیح]، همان دوازده امام معصوم علیهم السلام میباشند.
بنابراین، مطلق اسم و کلمهی "امام"، به هر پیشوا، رهبر، جلودار و راهنمای حق و باطلی گفته شود، چنان که به پیش نماز نیز امام جماعت یا امام جمعه گفته میشود، و اهل سنت نیز به دانشمندی چون غزالی «امام غزالی» میگویند و فقیهان و مجتهدان خود را به عنوان بنیاگذار مذاهب خوانده و «امام مذهب» میگویند. اما مقصود از ائمهی اطهار علیهم السلام، همان دوازه وجود شریف میباشند.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
کلمه امام که به دوازده جانشین پیامبر (ص) نسبت میدهیم، بر چه مبنایی است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9498.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی ولایت (امام علی)