پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این هدف است که مسیر را تعیین میکند و این مسیر است که به هدف میانجامد.
بله، برداشت شما، اگر درست تعریف و توصیف گردد، به یک معنا درست است. البته مشکل کمبود کلمات برای جایگزینی در ترجمه، سبب بروز مشکلاتی در شناخت و تحلیل میگردد. به عنوان مثال ما یک کلمهی "خدا" را به جای تمامی اسمای الهی، چون: الله، خالق، إله، معبود، ربّ و ... میگذاریم و دچار مشکل میشویم! آیا قرار است که انسان مخلوق، خالق شود و بر مخلوقات خود اولوهیت و ربوبیت نماید؟! هیچ کسی نه در دنیا و نه در بهشت، إله و معبود دیگران نخواهد بود، اما پیامبر اکرم و امام، صلوات الله علیهم، در دنیا نیز مظهر اتمّ اسمای الهی (اسم اعظم) بوده و هستند و در بهشت، در مقام "محمود" میباشند، چنان که تمامی اولیاء الله، از اهل عصمت گرفته تا مؤمنان و متقیان، بر کرسی و مسند پادشاهی، قدرت و اقتدار ملیک مقتدر (الله جل جلاله) تکیه میزنند؛ آیا اگر مُلک، کشوری پهناور، جماعتی کثیر از فرشتگان و سایر ملزومات در زیر مجموعه نداشته باشند، قرار گرفتن در این مسند، معنا و مصداقی خواهد داشت؟!
« إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» (القمر، 54 و 55)
ترجمه: یقیناً پرهیزگاران در باغها و (کنار) نهرهای بهشتی جای دارند (بهشت جایگاه است) * در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانايند.
پس، هیچ کسی در دنیا و آخرت، "خالق" نمیشود و نمیتواند بیافریند، به جز خداوند خالق؛ اگر چه خالقیت خود را به نوعی در بندهاش تجلی دهد. چنان که تمامی علم و قدرت بشر و یا زیبایی (جمال) عوالم گوناگون، ظهور اسم علم، قدرت و جمال الهی است.
انسان، مظهر اسماء الله:
●- نه فقط انسان و آن نیز فقط در آخرت و بهشت، بلکه هم اکنون نیز هر چه در عالم ماده و غیر ماده هست، مظهر و تجلی اسمای خداوند متعال میباشد. و خداوند متعال با همین اسمهایش (نشانههایش) شناخته میشود؛ چنان که هر ذات دیگری نیز با اسمها و نشانههایش شناخته میشود. مثل این که بگویید: «من، آدم، مذکر یا مؤنث، مسلمان، ایرانی، قد بلند یا کوتاه، با زبان فارسی و ... هستم» اینها همه نشانههای شماست، نه خود شما.
●- در میان مخلوقات عالم، قابلیت انسان برای مظهریت اسمای خداوند سبحان، بیش از سایر موجودات میباشد. البته این بدان معنا نیست که در وضع فعلی، حتی از فرشتگان نیز بالاتر باشد! خیر؛ چه بسا وضع فعلی او، از حیوانات نیز پستتر باشد «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»، اما قابلیت و استعداد مظهریت و تجلی اسما شدن تا بیش از ملائک را دارد.
●- به خودتان، به بشر امروزی، در محیط یا سرتاسر جهان نگاه کنید؛ فرقی ندارد که مؤمن باشند، یا کافر – متقی باشند یا فاسق، عادل باشند یا ظالم؛ در هر حال از قوهی "اراده و اختیار"ی برخوردار هستند که حتی فرشتگان از آن برخوردار نمیباشند؛ و بالتبع از قوه و امکان "انتخاب" و "برگزیدنی" برخوردار هستند که فرشتگان از آن برخوردار نمیباشند. اینها همه تجلی اسمای الهی است.
●- بشر در همین دنیا، به مظهریت اسم حیّ، از حیات برخوردار میباشد – به مظهریت اسم علیم و حکیم، علم و حکمت میآموزد، چنان که به مظهریت اسمهای قادر، جواد، کریم، رحمان، عادل، فاضل و ...، از این کمالات برخوردار میگردد. البته هر کسی به اندازهی ظرفیت بالفعل و بالقوهی وجودیاش که آن را به فعلیت برساند.
●- بشر در همین دنیا نیز ظهوری از اسم خالق دارد؛ اما نه خالق بالذات است و نه میتواند از هیچ بیافریند؛ اما ظهوری از این اسم را در خودش میبیند. چنان که در اصطلاح میگویند: «فلانی خالق این اثر است».
●- بشر در همین دنیا، مظهر اسم ربوبیت است، چنان که فرزند خود را تربیت میکند، امور خود و یا حتی جوامع بزرگ و کوچک را تدبیر و اداره مینماید، یا برای اقشار، صنوف و حرفههای گوناگونی، "مربی" میشود.
●- بشر در همین دنیا، مظهری از رازقیت دارد؛ چنان که واسطه رزق شده و رزق میرساند. حال خواه گندم یا نان خشکی برای پرندگان بریزد - خواه افتادهای (مسکینی) را یاری نماید - قرض بدهکاری را بدهد - و یا با کشاورزی و صنعت، سفرهای پهن کند - و یا علم، حکمت، اخلاق و خیر معنوی برساند.
●- بشر در همین دنیا نیز مظهر اسم جواد، کریم و رحمان است، چنان که جود، کرم، لطف و رحمت را در خود و دیگران میبیند.
●●●- و البته "بهشت" مقصد نیست، مقصد همان قرب الی الله است، بلکه "جایگاه" است. زمین جایگاه تمامی انسانهاست، از خوب و بد، مؤمن و کافر، متقی و فاسد، پیامبر و امام و امت، عادل و ظالم و ...؛ اما قیامت، «يَوْمُ الْفَصْلِ» است، یعنی روز جداسازی. و هر شخص یا حتی گروهی، در جایگاه خود قرار میگیرند که یا طبقات گوناگون بهشت است، یا طبقات گوناگون جهنم.
بنابراین، آدم خوب با عمل خوب، وارد بهشت میشود؛ و چون در دنیا نسبت به "ایمان و عمل صالح" با جدیت تلاش و مجاهدت نموده، در آخرت درجاتش بالا میرود و حقیقت اثر ایمان و عمل صالح در او تجلی مینماید، و به مراتب بیش از دنیا [به حد غیر قابل تصور]، مظهر اسمای الهی میگردد.
خلیفة الله
خلیفه یعنی جانشین [نه جایگزین]، و آدمی در همین دنیا برای خلیفة اللهی آفریده شده است، یعنی موجودی که بیش از سایر مخلوقات، مظهر اسمای الهی باشد. تمامی رسالت، وحی، امامت، معارف اسلامی و احکام فقهی، برای این است آدمی به لحاظ "ایجابی" رشد نماید و به خلیفة اللهی برسد و به لحاظ "سلبی"، موانع این رشد و کمال را رفع و دفع بنماید.
بنابراین، هر چه انسان در همین دنیا رشد نموده و کاملتر شود، مراتب وجودیاش ارتقا مییابد و بیشتر مصداق "خلیفة الله" میشود. فرمود: « إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»، یعنی: اراده کردهام که در زمین خلیفه قرار دهم.
و البته "بهشت" نیز جایگاه کسانی است که در زمین و به حد ظرفیت وجودی خود، مظهر اسمایالهی و "خلیفة الله" شدهاند، منتهی هر کسی در رتبهای قرار دارد و این مراتب در بهشت، هم چنان بالا میرود؛ چنان که در زمین بالا میرود.
از اینرو، آدمی در دنیا میتواند "باذن الله" خلق و ربوبیت نماید، مرده زنده کند، دریا بشکافد، و مهمتر از همه، واسطهی هدایت، رشد و کمال [که همان حیات بخشی است] گردد. منتهی "باذن الله"، یعنی همان ارادهی او بر ظهور و تجلی اسماءاش در انسان.
نکته /1:
نکتهی اول اینجاست که آدمی بفهمد فقط "مظهر و تجلی اسما" است، یعنی از خودش چیزی ندارد. پس آن چه انجام میگیرد، همه فعل خداست؛ همه تجلی اسمای اوست.
حضرت عیسی علیه السلام، در همین دنیا به مخاطبانش فرمود که «من برای شما پرنده خلق میکنم و در او روح میدمم تا زنده شود و ...»، منتهی تأکید نمود «باذن الله»! یعنی از خود هیچ ندارم، اوست که فعلش را به دست من جاری و متجلی میسازد.
«وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آلعمران، 49)
ترجمه: (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها میگوید:) من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام؛ من از گِل، چیزی به شکل پرنده میسازم؛ سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [= پیسی] را بهبودی میبخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم؛ و از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم؛ مسلماً در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!
نکته /2:
نکتهی دوم که بسیار مهم است و باید به شدت مورد مراقبت لحظهای قرار گیرد، این است که آدمی با دیدن همین ظهور و تجلی اسمای الهی (ولو به صورت بارقهای ناچیز) در خودش، گمان میکند که دیگر خودش خدایی شده و میتواند خدایی کند – گمان میکند که دیگر خودش غنی بالذات شده و هیچ نیازی به خدا ندارد؛ چنان که فرمود: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى - چنین نیست (که شما میپندارید و یا بهانههایی در رد و تکذیب میآورند، بلکه) به یقین انسان طغیان میکند * آنگاه که خود را بىنياز مىبيند (پندارد) / العلق، 6 و 7»!
انسان، اگر در مکتب توحیدی ساخته نشود، همین که احساس کرد به علم یا قدرتی [اگر چه اندک و ناچیز] دست یافته، ابتدا اعلام برائت از بندگی پروردگار عالم مینماید! و سپس کارش به جایی میرسد که ادعای "اولوهیت" و "ربوبیت" نیز مینماید؛ حال خواه این ادعا فقط در مملکت وجود خودش باشد و هوای نفسش را إله قرار دهد و خواه مثل فرعون فریاد زند که برای شما نیز الهی جز خود نمیشناسم و من رب برتر شما هستم «فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»؛ مانند شیطان بزرگ، و به اصطلاح ابرقدرتی به نام امریکا!
بهشت:
از اینرو هم برای دنیا فرمود: اجابت کنندهی کسی هستم که مرا بخواند، و هم برای بهشت فرمود: برای مؤمنان و اهل بهشت، آن چه بخواهند فراهم میشود و البته بیش از آنچه میخواهد نیز به او میدهند: «لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ – در آنجا (داخل بهشت)، هر چه بخواهند برای آنهاست و نزد ما بیشترش هست / ق، 35».
این معنا یعنی چه؟ یعنی آن چه اراده میکنند، محقق میگردد (و البته ارادهی خلاف علم و حکمت و نادرست نخواهند داشت)، اما چه کسی ارادهی آنها را محقق میکند، چه کسی برایشان خلق مینماید، چه کسی اضافهتر نیز میدهد؟ خداوند سبحان. چه در دنیا و چه در آخرت.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
چون قرار است انسان کامل و مظهر اسمای الهی شود، پس قرار است بتواند خدایی کند، خلق و ربوبیت کند! آیا این برداشت صحیح است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9523.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی بهشت و جهنم