پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): دین و شریعت، دو مقولهی متفاوت میباشند. دین نزد خداوند متعال [از آدم تا خاتم علیهم السلام]، همان اسلام میباشد، چنان که فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ – همانا دین نزد خداوند متعال اسلام است / آل عمران، 19»؛ اما "شریعت" که قوانین، حقوق، احکام و فقه میباشد، متفاوت است، چرا که شریعت [احکام]، متناسب با شرایط زمانی، مکانی و موقعیتی میباشد، چنان که در اسلام نیز احکام نماز و روزه برای مسافر متفاوت میشود؛ حج فقط بر مستطیع واجب میشود و بسیاری از جهاد [جنگ = قتال] معاف میشوند و ... .
●- اما، الهی بودن تمامی این ادیان، دلیل آن نمیشود که اولاً کتابی که به پیامبرشان نسبت میدهند، عین وحی نازل شده باشد و هیچ تحریفی در آن نشده باشد؛ و ثانیاً دین مردم، عین کتاب باشد و به هیچ خرافهای به نام دین نگرویده باشند! چنان که در دین مبین اسلام، کتاب تحریف نشده، اما خرافات و نیز انحرافات بسیار است، وگرنه این همه مذهب درست نمیشد و بین پیروان یک مذهب نیز این همه اختلافات وجود نداشت. شیعه چند گروه شد، و اهل سنّت نیز به چهار مذهب تقسیم شدهاند و اختلاف تا حدی است که حتی برخی از آنها، ازدواج با مسلمان اهل مذهب دیگر را چون ازدواج با کفار، حرام اعلام کردهاند!
●- علت اصلی وقوع تحریف نیز همان "نفوذ کفار و مشرکین" بوده و هست؛ حال برای یک دینی اصل کتابش را نیز تحریف کردهاند و برای دینی چون اسلام، کتاب سالم مانده، اما عقاید خرافی، جاهلانه و منحرف را به پیروانش القا کردهاند. چنان که یهودیت و مسیحیت، رسماً برای خدا قائل به "جسم" شدهاند، و در میان مذاهب اسلامی، ابن تیمیه که حاصلش وهابیت شده است، همین خرافات را تکرار و القا نموده است.
کتابهای اصلی:
هیچ تردیدی نیست که حتی تا زمان بعثت پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، انجیل و تورات اصلی موجود بوده است، منتهی به تعداد کم و در اختیار بزرگان و پیشوایان، ولی آن را پنهان داشته و حقایقش را کتمان میکردند و کتاب تحریف شده و خرافهها را به نام دین خدا و کتاب پیامبرشان به پیروانشان عرضه میداشتند!
دلیل روشن وجود کتاب اصلی، این است که در آیات قرآن کریم، مکرر تصریح شده که این کتاب [قرآن مجید]، تصدیق کنندهی همان کتابهایی است که در دست شماست؛ و بدیهی است که اگر چنین نبود، آنها معترض میشد که اصلاً چنین نیست و آن چه شما میگویید، مغایر با تورات و انجیل میباشد:
«وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (البقره، 101)
ترجمه: و هنگامی که فرستادهای از سوی خدا به سراغشان آمد، و با نشانههایی که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعی از آنان که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده بود، کتاب خدا را (چنان) پشت سر افکندند؛ گویی هیچ از آن خبر ندارند!
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (البقره، 174)
ترجمه: کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهای کمی میفروشند، آنها جز آتش چیزی نمیخورند؛ (و هدایا و اموالی که از این رهگذر به دست میآورند، در حقیقت آتش سوزانی است.) و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمیگوید؛ و آنان را پاکیزه نمیکند؛ و برای آنها عذاب دردناکی است.
میتوان با قطع و یقین اذعان نمود که کتب اصلی تورات و انجیل، هم اکنون نیز موجود است، اما در جایی (موزهای، کتابخانه سلطنتی انگلیس، مرکز اسناد فراماسون، در یک غار و یا ...)، پنهان شده است. چنان که در احادیث تصریح شده که حضرت امام مهدی علیه السلام، آن کتب را میآورند و به آنها استناد مینمایند.
فصل مشترک:
بیتردید، فصل مشترک تمامی ادیان الهی، همان "توحید" است، چرا که تمامی انبیای الهی برای دعوت مردم به خداشناسی و یکتاپرستی و دوری از انواع و اقسام شرکها گسیل شدهاند؛ چنان که به آخرین انبیا و رسولانش فرمود که به اهل کتاب بگو که بیایید دست کم در مورد "توحید و شرک نورزیدن" که کلمه مشترک ما میباشد، اتحاد کنیم و یکی شویم:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما].
●- بنابراین، ادعاهای جاهلانه، سبک و جلفی چون: پدر خدا، پسر خدا - خدایی که فرزند دارد - خدایی که دستش بسته است - خدایی که از خلقت انسان پشیمان میشود - خدایی که جسم دارد به زمین میآید - خدایی که دچار عارضه نسیان شده و نشانی خانهی بندگان مؤمنش را گم میکند، لذا آواره و سرگردان به کوه صهیون میرود و آنجا سکنا میپذیرد - خدایی که با پیامبرش کشتی میگیرد - خدایی که از آسمان به زمین پایین میآید، همچون پایین آمدن ابن تیمیه از منبر و ...؛ همان القائات کفار و مشرکان و بتپرستان "نفوذی" به داخل ادیان الهی میباشد؛ و البته افترا بستن به خداوند سبحان میباشد:
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (التوبة، 30)
ترجمه: یهود گفتند: «عزیر پسر خداست!» و نصاری کفتند: «مسیح پسر خداست!» این سخنی است که با زبان خود میگویند، که همانند گفتار کافران پیشین است؛ خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف مییابند؟!
نتیجه:
بنابراین، اختلافات موجود، همه بر اثر "نفوذ و تحریف" توسط کفار و مشرکان میباشد. اگر دقت کنید، کافران از زمان حضرات نوح و ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیهم اجمعین، تا عصر حاضر که نظریات خود را در قالب "ایسم"ها ارائه میدهند که کمی مدرن، شیک و علمی به نظر آید، هیچ حرف و سخن جدیدی ندارند، همه تکرار همان سخنان پیشینیان است، منتهی با ادبیاتی متفاوت؛ چنان که در آیهی ذکر شده، تصریح نمود: «يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ – همه همان سخنان کفار پیشین است»؛ وگرنه اگر تمامی انبیای الهی، در یک عصر و یک جا جمع شوند، هیچ اختلافی در دعوت آنها نخواهد بود، چرا که همه از یک خدا اخذ وحی میکنند و به سوی یک خدا دعوت میکنند و یک دین بیشتر ندارند.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
وقتی ادیانی چون اسلام، مسیحیت و یهودیت، همه ادیان الهی هستند، پس چرا این همه اختلاف وجود دارد، حتی اعتقاداتی که از نظر اسلام کفر است؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9853.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی