پایگاه پاسگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ابتدا باید روشن شود که "ارتباط مستقیم و غیر مستقیم" یعنی چه؟ سپس ثابت شود که نمیتوانیم ارتباط مستقیم داشته باشیم، بعد پرسیده شود که چرا؟
شما هر موقع که به او توجه نمایید و او را با "یا الله – یا ربِّ – اللهم" و یا هر اسم دیگری بخوانید، ارتباط مستقیم برقرار نمودهاید.
"ارتباط مستقیم و غیر مستقیم"، با هر کسی یا هر چیزی را میتوان با تعاریف متفاوت و از زوایای گوناگونب مورد بحث و بررسی قرار داد.
آیا ارتباط مستقیم، ولی به واسطهی افراد، اشیا و یا راههای گوناگون، به کسی یا چیزی، ارتباط مستقیم هست یا خیر؟ به عنوان مثال:
●- وقتی از زمین ماه یا ستارگان را میبینیم، مستقیماً میبینیم، یا چون چشم ما واسطه دیدن است و کور نمیبیند، این دیدن را غیر مستقیم قلمداد میکنیم؟!
●- آیا آبی که از شیرآب گرفته و مینوشیم، همان آب پشت سد است که به واسطه تصفیهخانه و لوله کشیها به ما رسیده و ما فقط جرعهای از آن را مینوشیم، یا آبی متفاوت است. و یا این برقی که با فشار دادن یک کلید، داخل لامپ میآید و ما فقط همینمقدار از آن نور گرفته و استفاده میبریم، همان برق نیروگاه است، یا برق دیگری است و یا ارتباط ما غیر مستقیم شده است؟!
●- آیا وقتی ارتباط به وسیلهی واسطههای گوناگون، با مبدأ یا منبعی برقرار میشود، معنایش قطع ارتباط مستقیم با آن و ارتباط با وسیلهها و واسطهها است؛ یا نه تنها ارتباطی قطع نشده، بلکه بدینگونه آدمی با مبدأ و منبع، مرتبط شده است؟!
●- "علم" را در نظر بگیرید که از "معلم و کتاب" میآموزیم؛ آیا چون "معلم و کتاب" واسطهی آموزش و انتقال علم به ما گردیدهاند، ارتباط ما با "علم" برقرار شده و یا قطع شده است؟!
ارتباط مستقیم:
بنابراین، تمامی ارتباطات خداوند متعال با بندگانش مستقیم است و تمامی ارتباطات بندگان با خالق و ربشان، به یک معنا و یا از یک منظر مستقیم است، و به معنا و از منظری دیگر، غیر مستقیم.
*- آیا "نماز" یک ارتباط مستقیم نیست؟ مگر نیت هر شخص در نمازهای واجب و مستحب، "قربة الی الله" نمیباشد؟ مگر شخص خودش و بدون واسطه در ابتدای نمازش "الله اکبر" نمیگوید و سپس حمد خداوند متعال را به جای نمیآورد و سپس مستقیما و بدون واسطه، خدایش را مخاطب قرار نمیدهد و نمیگوید: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» و مستقیماً و بدون واسطه، دعا نمیکند و از او نمیخواهد که «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»؟! اما در عین نه تنها "نماز" خودش وسیلهی قرب و واسطه است، بلکه همان را نیز از دیگرانی آموختهایم که همانها نیز از دیگران آموختهاند، تا برسد به شخص رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، که او نیز این امر را به واسطهی "وحی" آموخته و همان وحی نیز به واسطهی حضرت جبرئیل علیه السلام به او رسیده است.
*- خداوند متعال، هر یک از بندگانش را خودش خلق نموده و ربوبیت مینماید؛ او را زنده کرده و میمیراند؛ هدایت تکوینی و تشریعی مینماید؛ رزق میدهد، گناهش را میبخشد و دعایش را مستجاب میگرداند. اما در عین حال، از نطفه گرفته تا زمین و آسمان و هر چه در آنهاست – از قوانین حاکم بر آنها گرفته تا گردش ایام، تا فرشتگان مأمور به انجام امور گوناگون، فرشتگان مأمور به الهام به هر شخصی و نیز فرشتگان مأمور به اخذ روح و مرگ هر کسی، تا انبیاء، اوصیاء، اولیاء، تا پدر و مادر، معلمان، مربیان و ...؛ همه در این چرخه قرار دارند.
*- همین که بندهای میگوید: «اللّهم – یا ربّی – یا مالکی – یا رازقی – یا ارحم الراحمین» ...، و یا به فارسی، انگلیسی و یا هر زبان دیگری او را صدا میزند و از او میخواهد، یک ارتباط مستقیم با خالق و پروردگار خویش برقرار کرده است، اما در عین حال از عقل و اسبابش که مغز و سلسله اعصاب و ... میباشد، تا قلب و باورهایش، تا نیت و اخلاصش ... و تا ادبیات، کلام، گویش به هر زبانی و ...، در این چرخه هستند.
*- بنابراین، فیض خداوند سبحان و فیاض نیز اگر چه مستقیماً از ناحیهی خود اوست، اما با وسائل و واسطههایی میرسد؛ پس هر موقع او بدون هیچ واسطهای فیضی برساند، بندهاش نیز میتواند بدون هیچ واسطهای اخذ فیض نماید.
کار شیاطین:
کار شیاطین انس و جنّ، برای انحراف بندگان خدا شناس، خدا پرست و خدا دوست، این است که در ابتدای راه انحراف، به بهانهی عبادت و ارتباط مستقیم با پروردگار و ...؛ سعی دارند تا در لوای دروغین «ارتباط مستقیم با خدا»، ارتباط بندگان را با خداوند متعال، محبت، بندگی و اطاعت از او قطع کنند. چنان که برای هدایت بندگانش، رسولان را فرستاد و به همراه آنان "کتاب و میزان" را نازل نمود و امر به شناخت، باور، ایمان، تقوا، اطاعت و بندگی نمود؛ اما یک عده گفتند: «ما اینطوری قبول نداریم؛ چرا به او وحی فرستاد - چرا او را رسول خودش قرار داد - چرا وحی را به خودمان نازل ننمود - چرا آن را امام ما قرار داد ...، ما خودمان با او مستقیماً ارتباط میگیریم»؟!
*- خداوند متعال، برای "وصل شدن" بندگانش به اقیانوس بیکران رحمتش، راهکارها و وسائلی قرار داد و فرمود: عدهای وصل میشوند و عدهای این اتصال را قطع میکنند! در این دو آیه با دقت تأمل و تفکر نمایید:
1- «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرّعد، 21)
ترجمه: و کسانی که به آن چه خدا به پيوستنش فرمان داده مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بيم دارند.
2- «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (الرّعد، 25)
ترجمه: و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مىگسلند و در زمين فساد مى كنند بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست.
پس، مردمان به دو گروه تقسیم میشوند: یک گروه به آن چه خدا دستور وصلش را داده وصل میشوند [صلاة، صلوات، صله ارحام و ...، هم از ریشه وصل است] – و یک گروه نیز اتصالات را قطع میکنند! و نکته آنجاست که ریشه و علت فساد و تباهی در زمین و ظلم به خود و دیگران، همین قطع اتصالاتی میباشد که خداوند علیم و حکیم، خود امر به وصل آنها را داده است!
●●●- هدف اصلی از القای این شبهات، از همان ابتدای اسلام این بود که ارتباط مسلمانان را پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین قطع کنند؛ تا دچار "اسلام بیولایت، اسلام بدون معلم و راهنما، و بالتبع اسلام مندرآوردی" شوند، و بالتبع تسلیم طواغیت گردند و آنها را بندگی نمایند. مگر اسلام معاویهای و یا اسلام اموی و عباسی، یا اسلام امریکایی و انگلیسی چیست و چگونه پدید آمده و سلطه یافتهاند؟! ریشه در همین قطع ارتباط و اتصال، با حجج الهی بوده و میباشد!
انحرافات، از یک اندیشهی جاهلانه و متکبرانه که لباس دموکراسی و لیبرالی به آن پوشانده بودند تا اجماع و اذهان عمومی را خوش آید شروع شد! گفتند: «خدا به ما عقل و شعور داده، پس امام و خلیفهی خدا را خودمان انتخاب میکنیم»! و حال آن که عقل سالم، برای خدا خلیفه تعیین نمیکند؛ مگر میشود به خداوند متعال خلیفه، حجت و امام المسلمین تحمیل نمود؟!
سپس ماجرا به «حَسبُنَا کِتابَ الله – کتاب خدا برای ما کافیست» رسید! گفتند: معلم نمیخواهیم، خودمان میفهمیم، مگر ما شعور نداریم و یا کتاب برای همه نیست و ...» – سپس احکام بسیاری تغییر یافت، احکام من درآوردی، جایگزین احکام الهی گردید و گفتند: «اگر چه پیامبر چنین فرمود، اما ما چنان میفرماییم و هر کس از ما اطاعت نکند، کافر و باغی و یاغی است» و حال آن که خودشان از اطاعت خدا و رسول (ص) سر باز زدند! – و سرانجام کار به "امام کُشی" به نام اسلام نیز رسید!
اینها نتیجهی همان قطع وسائل ارتباطی و اتصالی بوده و میباشد. چنان که امروزه میگویند: نه پیامبر و امام میخواهیم و نه کتاب و دین خدا را میخواهیم و نه نماز و روزه و سایر احکام را میخواهیم، بلکه خودمان مستقیماً و بدون واسطه، با خدای خودمان ارتباط میگیریم؟!
مرتبط:
●- چرا نمیتوانیم با خداوند ارتباط مستقیم بگیریم و حتماً باید پیامبر و اهل بیتش (ع) را واسطه نماییم؟! (8 فروردین 1397)
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
خداوند خالق و ربّ ماست، پس چرا نمیتوانیم با او ارتباط مستقیم برقرار کنیم و حتماً باید اهل عصمت علیهم السلام را واسطه قرار دهیم؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9892.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
اعتقادی دعا