س- یکی از دوستان اهل سنّت به هیچ وجه غصب فدک را قبول ندارد و میگوید به نظر من اصلاً از ابتدا متعلق به حضرت فاطمه (ع) نبوده است؟
ایکس – شبهه: همین که اصرار دارند یا مدعی میشوند که فدک از ابتدا متعلق به حضرت فاطمه علیهاالسلام نبوده و یا غصب نشده است، خود اذعان به این است که اگر متعلق به ایشان بوده باشد، غصب آن کار خلاف و خطای بزرگی بوده است و به همین دلیل سعی در تحریف اصل و یا تطهیر عاملین دارند.
دقت شود که وقایع تاریخی، از مقوله مباحث نظری نیست که کسی بگوید «به نظر من». بدیهی است که با نظر این و آن، هیچ واقعهای در گذشته تغییر نمییابد. و البته دقت شود که هر کس «نظری» دارد، به ویژه در وقایع و حوادث تاریخی، اوست که باید سند، دلیل و مدرک اقامه کند. نه این که حتی به یک کتاب یا سند تاریخی هم رجوع نکرده باشد، پایش را روی پایش بیاندازد و بگوید: «به نظر من چنین نبوده است یا چنان بوده است». مثل این است که کسی در اتاق خود بنشیند و بگوید: «به نظر من، سلسله هخامنشیان در ایران، عثمانیها در ترکیه ... یا سرخ پوستان در امریکا وجود نداشتهاند، حال هر کس این نظر بنده را قبول ندارد، بدود و دلیل و مدرک بیاورد و ثابت که این [به نظر من] غلط است.
الف – سرزمین فدک پس از فتح خیبر مایملک حضرت رسول اکرم (ص) گردید، چرا که فتح خیبر به دستور خداوند متعال و بدون لشکر کشی و توسط پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) صورت پذیرفت و به همین دلیل خداوند کریم برای هیچ یک از مسلمانان سهمی در این سرزمینها و نیز غنائم آن قایل نگردید (به سند تمامی کتب معتبر تاریخی اهل تسنن و تشیع). و قطعیترین و اصیلترین سند در این مورد، کلام وحی است که میفرماید:
«وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیهِ مِنْ خَیلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ یسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ * ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیتامى وَ الْمَساكینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ كَی لا یكُونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ» (الحشر – 6 و 7)
ترجمه: و آن چه را خدا از آنان [یهود] به رسولش بازگردانده (و بخشیده) چیزى است كه شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نكشیدید،) نه اسبى تاختید و نه شترى ولى خداوند رسولان خود را بر هر كس بخواهد مسلّط مىسازد و خدا بر هر چیز توانا است! * آن چه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا كنید)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید كه خداوند كیفرش شدید است.
ب – فدک ارث نبود که برخی مدعی شوند از پیامبران ارث نمیرسد، هر چند که این ادعا نیز غلط است و حضرت فاطمه (ع) خود خطا بودن این ادعا را در خطبهاش بیان داشتند (به سند اهل تشیع و تسنن)، بلکه هدیه پیامبر اکرم (ص) به ایشان بود. بخشی از آن به خاطر مهریه حضرت خدیجه (ع) و بخشی دیگر به عنوان هدیه پدر به فرزندش. ایشان در این واگذاری سندی نیز تدوین نمودند که ام ایمن و حضرت علی (ع) نیز به عنوان شاهد ذیل آن را مهر زدند. حضرت فاطمه (ع) چهار سال در زمان پیامبر اکرم (ص) آن سرزمین را در مالکیت داشتند و اجورات آن را اخذ نموده و به مستمندان میبخشیدند. بعدها عدهای برای توجیه غصب گفتند: صدقه جاریه بوده و عدهای دیگر گفتند که ارث بوده و ابوبکر هم به سند خود گفت: شخصاً از پیامبر (ع) شنیدم که از انبیاء ارث نمیرسد!
*- ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغهاش میگوید: روزی عایشه و حفصه بر عثمان (در دوران خلافتش) وارد شدند و از او خواستند که میراثشان را از پیامبر تقسیم نماید. عثمان که تکیه داده بود، ناگهان نشست و رو به عایشه کرده و گفت: تو و این زن که اینجا نشسته، یک اعرابی را که از نادانی با ادرارش خود را میشوید، آوردید و شهادت دادید که پیامبر (ص) فرموده: «ما گروه انبیاء میراثی از خود باقی نمی گذاریم». پس اگر راست است که پیامبر وارثی ندارد، شما اکنون چه می خواهید؟ و اگر رسول خدا میتواند وارث داشته باشد، پس چرا حق فاطمه را منع کردید؟ از این رو عایشه از نزد عثمان بیرون رفت در حالی که فریاد میزد: «نعثل [عثمان] را بکشید که کافر شده است!».
ج - ماجرای فدک و تعلق آن به حضرت فاطمه زهراء علیها السلام در تمامی کتب معتبر اهل سنّت به وضوح بیان و ثبت شده است، لذا «نظری» نیست و اگر کسی نظر دیگری دارد، باید دلایل و اسناد معتبری که تمامی اسناد تاریخی اهل تشیع و تسنن را رد میکند ارائه نماید. خوب است نظریه پردازان به اسناد ذیل در کتب معتبر اهل سنت مراجعه کنند: (و از جمله «مسلم؛ ج3،ص1380- صحیح بخاری؛ ج3، ص1126 و1124 و1360 و ج4، ص1418 و 1549و 1663- مسند احمد حنبل؛ ج1 احادیث: 25 و 1087و1076 و ج4، حدیث9006- سنن ابی داوود ؛ج2، ص156 و 158 احادیث: 2610 و 2580 و 2578 - مسند ابی یعلی: ج2، ص334و534- منهاج السنه ابن تیمیه: ج4، ص228 و 229 و 230 و ج3، ص30 و 33 و ...»)
چند حدیث از منابع تسنن:
*- همانا فاطمه دختر رسول خدا فردی را نزد ابوبکر فرستاد و میراث خود از رسول خدا را از او طلب نمود. این مطالبه شامل: فیء ،فدک و باقی مانده خمس خیبر بود ... اما ابوبکر از این که چیزی از این اموال را به وی پس بدهد، خودداری ورزید. (صحیح بخاری،حدیث شماره 3913) و (صحیح مسلم،حدیث شماره 3304)
*- فاطمه (ع) دختر رسول خدا (ص) بر ابوبکر غضب نموده و با او قطع رابطه کرد.این قهر او با ابوبکر پیوسته ادامه داشت تا از دنیا رفت. (صحیح بخاری، حد یث شمارۀ2862)
*- [درماجرای مطالبه میراث پیامبر (ص)، فاطمه (ع) خطاب به ابوبکر و عمر گفت: [وَاللّهُ لا اُکَلمُکُما اَبَداً] - به خدا سوگند هرگز باشما دو تن سخن نخواهم گفت؛ پس فاطمه (ع) از دنیا رفت در حالی که تا زنده بود باآن دو سخن نگفت. (سُنَن تِرمِذی، حد یث شمارۀ 1534)
- تعداد بازدید : 4974
- 23 بهمن 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی ولایت (امام علی) فاطمیه