ملاکهای علم اسلامی و علم دینی چیست و چگونه علمی را میتوان علم توحیدی و دینی دانست، ویژه در حوزه علوم انسانی و انسانشناسی؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): علم ابدان (بدن شناسی)، انسان شناسی است، چنان که اخلاق، حقوق، روانشناسی و ... نیز مربوط به انسان و انسانشناسی میباشند.
گاهی علوم، متناسب با شاخهها یا موضوعات، توسط خود ما دستهبندی میشوند؛ مثل این که بگویند: خداشناسی، معادشناسی و تفسیر علوم دینی است و زمینشناسی یا زیستشناسی، علوم طبیعی میباشند، پس در کلاس تفسیر، زیست نمیآموزند و در کلاس یا کتاب شیمی، تفسیر یا فلسفه نمیگویند و نمینویسند؛ اما این به معنای "علوم دینی و غیر دینی" نمیباشد. آیا دهها آیه در امر به مطالعهی زمین و آسمانها، دعوت به مطالعات غیر دینی میباشد؟!
پس، اساساً نسبت به مطلق "علم"، این تقسیمبندی به دینی و غیر دینی، غلط و دروغ است؛ از اندیشههای مادهگرایی [ماتریالیسم] غربی نشأت گرفته و به جهان اسلام تزریق و تحمیل شده است و برخی نیز از روی ناآگاهی پذیرفتهاند!
بیتردید، هیچ دانشمند یا مرکز علمی و تحقیقاتی و هیچ پژوهشگری که به کشفی علمی دست مییابد، چیزی را خلق نمیکند، بلکه چیزی را که خلق شده و پیش از این نمیشناخته، کشف مینماید و میشناسد.
بنابراین، اگر قوانین مترتب بر نور، انرژی، الکتریسته، ژن، دیانای و ...، دو هزار یا هزار سال پیش یا حتی یک قرن پیش کشف نشده بودند و اکنون کشف شدهاند، معنایش این نیست که در آن دوران نور، انرژی، الکتریسته، ژن، دیانای و ... نبودهاند و اکنون یا به واسطه کشف علمی، خلق شده و به وجود آمدهاند!
بشر، همه روزه نه تنها کهکشانها، سیارات آنها، سیاهچالهها ... و قوانین مترتب بر آنها را کشف مینماید، بلکه هر روز جانوران و یا گیاهان جدیدی را در خشکی یا اعماق اقیانوسها میشناسد و به ثبت میرساند و یا حتی به عصبها ... و کارکردشان در مغز پی میبرد که پیش از این نمیشناخت؛ اما چیزی را خلق نمیکند و نمیتواند خلق کند، بلکه آن چه هست و خدا آفریده را میشناسد:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحج، 73)
ترجمه: اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى خوانيد، هرگز نمى توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)!
علم:
بنابراین، علم چیزی نیست به جز آن چه از علم خداوند علیم، در عالَمِ خلقت، معلوم شده است و به بشر این امکان داده شده تا این علوم را کشف نماید و از آنها چه در علومی که در تقسیم بندی شاخهها به آن علوم الهی گفته میشود و چه در علوم انسانی و چه در علوم طبیعی و تجربی، [که همه تجلی علم الهی است] بهره ببرد.
مگر قوانین مترتب بر فیزیک، شیمی، نجوم، زیست و یا حتی روان و ...، به جز آن چیزی است که خداوند متعال خلق و مقدر نموده و ما را به شناخت آن امر و توصیه نموده میباشد؟! پس تمامی این علوم، "علم الهی و دینی" میباشند.
اگر به آیات قرآن کریم دقت نماییم، مکرر ما را به شناخت همین عالَم مادی و طبیعت ارجاع داده و فرموده که اینها بشناسید و در چگونگی آنها دقت کنید، تا خداوند خالق و رب العالمین را بهتر بشناسید و عبادت کنید.
«أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ» (لقمان، 20)
ترجمه: آيا ندانستهايد كه خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است، مسخّر و رام شما كرده، و نعمت هاى آشكار و نهانش را بر شما فراوان و كامل ارزانى داشته، و برخى از مردم اند كه همواره بدون هيچ دانشى [بلكه از روى جهل و نادانى] و بدون هيچ هدايتى و هيچ كتاب روشنى دربارهی خدا مجادله و ستيز مىكنند!
●- خداوند متعال، هیچ گاه ما را به مطالعهی چگونگی خلقت فرشتگانش که از نور آفریده شدهاند دعوت ننموده است، چرا که چنین شناختی برای ممکن نیست؛ حتی ما را به شناخت روح خودمان، که بدون اسباب و ملزوماتی چون آب و خاک و نطفه، و فقط به "امر" خدا خلق شده است، دعوت ننموده است و حتی فرموده که دراین باره علم زیادی به شما داده نشده است؛ اما در آیات بسیاری ما را به مطالعهی جهان ماده، یا همین طبیعت (زمین و آسمانها) و چگونگی خلقت آنها دعوت نموده است، چرا که برای ما قابل شناخت میباشند.
از اینرو، مطالعه، کسب علم، کشف و دستیابی به علوم طبیعی و تجربی، و هم چنین ریاضیات، ادبیات، تاریخ، روانشناسی، حقوق و ...، همه در زمرهی "علوم الهی و دینی"قرار دارد.
تفاوت در کجاست؟
تفاوت در جهت مطالعه، چگونگی مطالعه، هدف از مطالعه و بهرهمندی از نتایج تحصیل علوم میباشد، نه در خود علم و علوم گوناگون. قوانین فیزیک و شیمی و پزشکی یا علم ابدان و ...، که اسلامی و غیر اسلامی ندارد، الهی و غیر الهی ندارد؛ همه شناخت خلقت خداوند متعال، قوانین و نظم حاکم از سوی اوست، منتهی یکی پس از کشف لیزر، ابزاری برای ساخت کالاهای مفید، یا دارو و درمان میسازد و آن یکی بمبهای لیزری!
در قرآن کریم، دهها آیه راجع به زمین و آسمانها [که طبیعت و مادی میباشند] وجود دارد و مکرر میفرماید که چرا مطالعه، تفکر و تعقل نمیکنید؟! و تفاوت در همین تفکر و تعقل و اخذ نتایج عقلی میباشد.
در قرآن کریم، هنگامی که از عالَم ماده سخن میفرماید، یا در ابتدا و یا در انتهایش، به خالق، مالک، رب و نیز به معاد و قیامت متذکر گردیده است.
«اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» (غافر، 64)
ترجمه: خداوند كسى است كه زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان)؛ و شما را صورتگرى كرد، و صورتتان را نيكو آفريد؛ و از چيزهايى پاكيزه به شما روزى داد؛ اين است خداوند پروردگار شما! جاويد و پربركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است!
اما، در مطالعات مادهگرایانه، تعقل و اخذ نتایج متقن عقلی و شناخت اول و آخر جهان وجود ندارد و به قول شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه: «جهان برای آنان کهنه کتابی است که اول و آخرش افتاده است»!
اگر کافر در علم جانور شناسی، به حیوانی چون شتر توجه کند، فقط همینقدر میشناسد که چگونه حیوانی است و چه ویژگیهایی دارد، اما موحد و مسلمان، به حکم خداوند متعال، به چگونگی خلقت آن و این که با چه علم و حکمت و قدرتی خلق شده است و چه کسی چنین آفریده است، توجه دارد. چنان که نمیفرماید که بروید فقط شتر شناسی یا اختر شناسی و یا زمینشناسی کنید، بلکه میفرماید: «بروید به چگونگی خلقت آنها توجه کنید و بشناسید».
«أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ * ...» (الغاشیه، 17 به بعد)
ترجمه: آيا به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريده شده * و به آسمان كه چگونه برافراشته شده * ... .
●●● – بنابراین، آن چه که بین مؤمن و کافر متفاوت است، "جهانبینی" آنهاست، نه جهانی که خداوند متعال خلق نموده و قوانینی که بر آن مترتب نموده است.
●●● – بنابراین، جهت و هدف و فایده از مطالعات علمی در رشد و کمال انسانی است که تفاوت دارد، نه این که علوم به دینی و غیر دینی تقسیم شوند. مگر آن که مقصود شاخههای علمی باشد؛ و مثلاً بگویند: علم شیمی، با علم تفسیر قرآن متفاوت است؛ اما معنای تفاوت این نیست که شیمی غیر دینی است و تفسیر آیات دینی است!
●●● – در علوم انسانی، مانند: اخلاق یا حقوق نیز تفاوت در جهانبینیها میباشد. فرق است بین کسی که میگوید: «چون همه چیز ماده است، و انسان نیز حیوان ناطق است، پس هیچ ارزش و ضد ارزشی وجود ندارد» با کسی که میگوید: «عالم هستی به حق آفریده شده، هدفمند آفریده شده، غایت و نتیجه وجود دارد، و فقط مادی نیست، انسان نیز حیوان نیست، پس فضلیت و ارزش و ضد ارزش وجود دارد».
فرق است بین کسی که میگوید: «انسان و جهان ماده و عالَم هستی را خداوند آفریده است، پس اوست که اندازهها (مقدرات) را میداند، پس اوست که باید حق و حقوق را بیان نماید» با کسی که میگوید: «چون هیچ کی به هیچ کی هست، این منم که چون زور و پول دارم (نظام سلطه)، پس من ربّ برتر (صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور) شما هتسم و حقوق و قوانین را "من" وضع و ابلاغ مینمایم»!
مرتبط:
●- تفاوت دین با علم چیست؟ آیا دین عین علمه؟ شبهه کردن که یک گزارهی دینی بیارین که علمی باشه؟! (16 خرداد 1396)
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
ملاکهای علم اسلامی و علم دینی چیست و چگونه علمی را میتوان علم توحیدی و دینی دانست، ویژه در حوزه علوم انسانی و انسانشناسی؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10290.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 1812
- 5 اردیبهشت 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون توحید علم