ما چرا باید به خاطر گناهانمان از خداوند عذرخواهی کنیم، ما که ضرری به او نرساندهایم؟! (دهم رشته انسانی/ مشهد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا وقتی او را میشناسیم، باور کردیم، ایمان آوردیم، تقوا را رعایت نمودیم، اطاعت و عبادت نمودیم، به خداوند سبحان فایدهای رساندهایم و چیزی به او اضافه کردهایم که انتظار نتیجه و پاداش داریم؟!
"ظلم" با "ضرر" متفاوت است. ممکن است کسی در حق دیگری ظلمی کند که نه تنها به ضرر او تمام نشود، بلکه بسیار هم فایده ببرد؛ [مثل ترور یا جنگ ظالمانهای که سبب شهادت و یا مجاهدت گردد]؛ بنابراین، گناه، هر چه که باشد [در حق خود یا دیگران]، ظلم و تعدی به حقوق و حدود تعیین شده از سوی خداوند متعال میباشد. هر چه که باشد، نافرمانی اوست.
"عذر خواهی"، با "استغفار و توبه" فرق دارد. عذرخواهی، یعنی آدمی بابت کوتاهیاش، دلیل (عذر) قابل قبولی بیاورد. مثل این که بگوید: «بیمار شدم که روزه نگرفتم، یا به دیدارت نیامدم و ...». چنان که میفرماید: در قیامت، "عذرخواهی" گناهان قبول نمیشود. چرا که آنجا دیگر جای استغفار و توبه نیست، بلکه فقط میتواند "عذر تراشید و بهانه آورد"!
«يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (غافر، 52)
ترجمه: روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمى بخشد؛ و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جايگاه) بد نيز براى آنان است.
●- ابتدا باید به این مهم توجه کنیم که آیا خدا را میشناسیم یا خیر؟ اگر میشناسیم، چگونه میشناسیم، آن گونه که خودش خود را معرفی نموده است، یا آن گونه که در وهم خود خدایی ساختهایم؟ بعد ببینیم که آیا به این شناخت، باور و ایمان نیز آوردهایم یا خیر؟ و بعد ببینیم که آیا حکیمانه بودن نظام خلقت و هدایت و پوچ نبودن آن و بالتبع بازگشت (معاد) و رسیدن هر کس به مقصد و نتایج باورها و عملکردهای خود را قبول و باور داریم یا خیر؟!
پس، کسی که به این مرتبه از معرفت و ایمان رسیده باشد، خودش به ضرورت عقلیِ عبادت، اطاعت، تسبیح، حمد، شکر، استغفار (طلب بخشش) و توبه (بازگشت از گناه به سوی او) پیبرد.
الف – کسی در ضرورت و وجوب استغفار و توبه (نه فقط عذرخواهی) تردید مینماید که یا خدا را نشناخته و به او ایمان نیاورده است؛ یا معاد را نشناخته و باور ننموده است و یا هر دو را نشناخته و باور ننموده است!
ب – چنین پرسشی وقتی ایجاد میشود که آدمی گمان نماید که اولاً "مالک" خویشتن است و ثانیاً مجاز است که هر ظلم و بلایی را بر خود روا دارد! در حالی که آدمی نه مالک خودش و نعماتی که به او داده شده میباشد و نه حق و اجازه دارد که هر بلایی به سر خودش بیاورد!
پ – اما اگر کسی، هم خدا را باور داشته و هم به معاد ایمان دارد و در ضمن میداند که کدام کار خلاف و بد است و به همین دلیل نامش را "گناه" میگذارد، اما در عین حال از عذرخواهی، استغفار و توبه، خوشش نمیآید و اکراه دارد، باید متوجه بیماری "تکبر" در وجود خودش بشود؛ که راه درمان این بیماری نیز همان سجده، حمد، شکر، تسبیح، استغفار و توبه میباشد.
ابلیس لعین، به مقام ملکوت رسیده بود، اما بیماری تکبر در وجودش نهفته بود که با امر به سجده، بیرون زد. اگر سجده میکرد، بیماریش بهبود مییافت و مقامش بالاتر نیز میرفت، اما استکبار [تکبر طلبی – برتری خواهی]، مانع از اطاعتش گردید و از آن مقام والا به اسفل السافلین رانده شد و سقوط کرد.
ظَلَمْتُ نَفْسِي – به خودم ظلم کردم
آری، خداوند سبحان میخواهد که بندهاش در غفلت نماند، به عقایدش، به راهش، به کارهایش بیندیشد و اگر خطا کرد، بفهمد که خطا کرده است و به آن اقرار نماید، تا سبب توبه (بازگشت) او و اصلاحش شود. اما از گناه به کدام سو برگردد؟ به سوی پوچی یا گناهی دیگر؟! خیر، به سوی خدای منان.
اما، تا او نبخشد، توبه ممکن است. وقتی به باتلاقی فرو رفتی و کثیف و مجروح شدی، ابتدا باید بیرون بیایی، خود را تظافت کنی، جراحت را درمان نمایی، بعد راهت را تغییر دهی و در مسیر درست حرکت نمایی؛ این کار را خدا میکند؛ لذا فرمود که استغفار، مقدم بر توبه است، اول استغفار نمایید و سپس توبه کنید (بازگردید):
«وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ» (هود علیه السلام، 90)
ترجمه: و از پروردگارتان (درباره گناهان گذشته) آمرزش بطلبید، سپس به سوى او (با عملهاى صالح) بازگرديد، كه همانا پروردگار من رحیم و دوستدار (بندگان توبه كار) است.
از اینرو، از حضرت آدم علیه السلام که پدر نسل بشر میباشد، تا حضرت یونس علیه السلام و نیز تمامی انبیا، رسولان، اوصیا و اولیای خدا، به این مرتبه از کمال رسیدند و اقرار نمودند به «ظَلَمْتُ نَفْسِي»؛ چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام نیز در دعای کمیل، چنین راز و نیاز و نیایش مینمایند: «لا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِى» - این فراز، هم توحید و اقرار به آن است، هم تسبیح و تحمید (حمد) پروردگار است و هم اذعان بر ظلم به خود.
نکته:
خب، حالا کسی که متوجه شد به خودش ظلم کرده و مرتکب گناه شده است، چه کند؟ بگوید: «ظلم به خودم بوده، نه به خدا، پس چرا از او عذرخواهی کنم؟!»
1- اولاً: گناه، هیچ معنا، مفهوم و مصداقی ندارد، به جز نافرمانی از امر خداوند متعال و عصیان در محضر او! لذا در دعاها عرض مینماییم که «خداوندا! هیچ ترسی نداریم، به جز از عدل تو». حال آیا این غفلت، جسارت، تکبر و عصیان در برابر آن پروردگار عظیم، عذرخواهی، طلب بخشش و بازگشت نمیخواهد؟!
اگر کسی در مجلس بزرگی، رفتار زشتی از خود نشان داد، از صاحب آن مجلس پوزش میطلبد، یا میگوید: «ضررش به خودم رسید؟!»
2- ثانیاً: وقتی کسی مرتکب گناهی میشود، آن گناه به غیر از ضرر فعلی، برایش نتایج و عواقب سوئی دارد؛ تخلف و عصیانش او را مستوجب سقوط و عذاب مینماید، هر چند که فقط به خودش ضرر رسانده باشد. حال، چه کسی میتواند آن گناه را ببخشد، خود گناه را محو کند و آثار و تبعاتش را نیز از بین ببرد، و حتی سیئات را مبدل به حسنات نماید؟! آیا جز خداوند رحمان و رحیم؟!
آیا اگر کسی به قصد خودکشی سمّی خورد و سپس پشیمان شد، برای مداوا نزد پزشک میرود و یا میگوید: «ضررش به خودم بود؟!»
بنابراین، استغفار، توبه و عذرخواهی ما نیز شِفا و سلامت خودمان میباشد. چنان که ظلم نیز به خودمان بوده است.
3- ثالثاً: بسیاری از بلاها و پیشآمدهای ناخوشایند و اذیت کننده در دنیا به خاطر گناهان میباشد و جهنم نیز نتیجهی کفر و ظلم و گناه است – بسیاری از دعاها، به خاطر گناهان حبس میشوند؛ چنان که در دعای کمیل میخوانیم «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ – خدایا! آن گناهانی که سبب حبس دعایم شده را ببخش»؛ و بسیاری از استجابتها از سوی آن رحمان، رحیم و کریم، به خاطر گناهان وصول نمیشود و بسیاری از نعمتها، به خاطر گناهان مبدل به نقمت، بدبختی و ضرر میشود: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَيِّرُ النِّعَمَ – خدایا! آن گناهانم که نعمتت را تغییر میدهد، بر من ببخش / دعای کمیل»؛ حال چه کسی میتواند آن گناه را از ما بزداید و این موانع را مرتفع نماید؟! آیا غیر از خداوند متعال؟! «وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّه – و چه کسی گناهان را میبخشد (پوشش میدهد) به غیر از الله / آل عمران، 135». چنان که در دعاها، به این حقیقت نیز اقرار مینماییم که «وَلَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ – و بخشندهی گناهی نیست، به جز تو».
4- رابعاً: کسی که توحید و معاد را باور دارد و خدا را دوست دارد، بالاترین خواستهاش این است که نه تنها معذب نگردد، بلکه محبوب، کوتاهیها، خیانتها و عصیانهایش ندیده بگیرد؛ به بهشت رفته و نزد محبوب مقرب گردد. پس او، هر چقدر هم گناه داشته باشد، باز هم به عفو، مغفرت، رحمت، جود و کرم خداوند متعال امیدوار است؛ و میداند که او به بندگانی که در حق خودشان ظلم و اسراف کردهاند، اما اکنون غفلت و تکبر را کنار گذاشته و استغفار و توبه میکنند، وعده داده که تمامی گناهانشان را یکجا میبخشد و او در وعدهی خود صادق است. آیا چنین بندهای استغفار و توبه نمینماید؟!
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
ترجمه: بگو: اى بندگان من كه [با ارتكاب گناه] بر خود تجاوز كار بودهايد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا تمامی گناهان را مىآمرزد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
●●● – پس، انسان عاقل و مؤمن، نه یکبار و نه فقط چند بار به لفظ، بلکه همیشه و مدام، از عمق جان و وجودش استغفار و توبه مینماید.
أَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبِّي وَ أَتَوُبُ إِلَیْهِ
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
ما چرا باید به خاطر گناهانمان از خداوند عذرخواهی کنیم، ما که ضرری به او نرساندهایم؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10336.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2424
- 26 اردیبهشت 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون استغفار