هر کسی هر مقدار هم که خطا کرده باشد - صدام، هیتلر، شمر یا یه مشرک - بالاخره این خطاش در یک عمر محدود بوده و خطایی هم که کرده حد و نهایت دارد؛ پس چرا خداوند وعده خلود و جاودانگی در عذاب میدهد؟ یعنی مجازات نامحدود در برابر خطای محدود؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آدمی موجود عجیبی است! هرگز نمیپرسد که چرا به عمل صالحی که محدود بوده است، بهشت ابد میدهند؟! اما خلود در جهنم را بیشتر از حد هر نوع و هر مقدار گناهی میبیند؟! آدمی هنگام توجه به فایده خود میگوید: «یک عمر عبادت، بهشت ابد میخواهد»، اما هنگام توجه به گناه و مجازاتش، به شمارش میافتد تا محدودش کند و میگوید: «مگر هفتاد سال فسق، فساد و جنایت، چند سال جهنم دارد؟!» دیگر نمیگوید" «یک عمر کفر، شرک و ظلم»!
این بشر، نمیگوید: «گناه نکنم و اگر احیاناً مرتکب گناه شدم، استغفار و توبه کنم»، بلکه میگوید: «چرا مجازاتش سنگین است»؟! مانند جانیان در نظام سلطه که میگویند: «حکم اعدام، حتی برای یک جانی که چندین نفر را به قتل رسانده، سنگین است»!
نه رشد و کمال حدی دارد و نه سقوط و هبوط – نه کمالات و فضایل حدی دارد و نه نقص و کاستی و رذایل – نه معرفت و ایمان حدی دارد و نه جهل و کفر!
پس آن چه که حد دارد، فقط ظاهر "عمل" میباشد، مثل کسی که هفتاد سال نماز خوانده و چون مرگش رسیده بیشتر نخوانده - یا کسی که صدهزار یا یک میلیون نفر را به قتل رسانده و چون دیگر امکانش را نداشته، بیشتر نکشته است!
اما، نه انسان یک موجود تَک بُعدی است و نه اسلام یک دین عملگرای صرف [پراگماتیسم]؛ بلکه انسان یک بُعد نظری و اعتقادی دارد که به جهانبینی و باورهایش مربوط میشود که تأثیر اصلی و مستقیمی بر شاکله و سرنوشتش دارد؛ و نیز یک بُعد عملی دارد که آن نیز در ساختار و شاکلهاش نقش و تأثیر مستقیم دارد و البته چه در عملِ خوب و چه در عملِ بد، فرصت و امکاناتش محدود است. آدمی میتواند در جهت معرفت و ایمان، بدون هیچ حد و انتهایی صعود کند، اما اگر نماز صبح را به موقع اقامه نکند، به سرعت زمانش میگذرد و قضا میشود، مضافاً بر این که هر چه نماز بخواند، کتاب بخواند، صله ارحام نماید ...، یا ظلم و جنایت کند، محدود میباشد. پس فقط این ظاهر عمل است که محدود است.
بنابراین، سعادت اخروی و بهشت، فقط به کار خوب اختصاص ندارد؛ وگرنه گیاهان، حیوانات و بسیاری از ماشینآلات، همه خوب کار میکنند! بلکه بهشت جای آدمِ خوب، با کار خوب است.
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا» (الکهف، 107)
ترجمه: امّا كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغهاى بهشتِ برين محل ورود (و پذيرايى) آنان خواهد بود.
جهنم نیز فقط به خاطر کار بد نیست، بلکه جایگاه آدم بد است که خودش دیگر هیزم و شعلههای آتش جهنم شده است و نیز نتیجه و بازتاب کارهای بدش.
بنابراین آدم خوب (مؤمن) به بهشت میرود، اما آنجا به اندازهی سرمایه و آوردهاش (عمل صالح)، به او میدهند، البته به اضافه فضل و کرم الهی. آدم بَد (کافر، مشرک) نیز به جهنم میرود، حتی اگر در دنیا کارهای خوبی کرده باشد، چرا که همه آن کارهای خوبش به خاطر عدم اعتقادتش به آخرت، در همین دنیا مانده و فانی [حبط] شده است، و البته در جهنم، فقط عذاب مواضع و اعمال بدش را میبیند و نه بیشتر، و به کسی ظلم نمیشود.
حدّ اعمال خوب و بد:
حدّ اعمال خوب یا بد چقدر است و چه کسی تعیین میکند و میداند؟!
ما میگوییم: این یک عمل بود، بسیار هم کوتاه مدت، محدود و کوچک بود، اما آیا واقعاً و حقیقتاً چنین است؟! مگر تصمیم به پرت کردن خود از بلندی، چقدر مهم است و انجام آن چقدر طول میکشد؟! اما عواقب سختی دارد، از شکستگی استخوانها گرفته، تا قطع نخاع، خونریزی داخلی، یا حتی مرگ!
پس، اولاً نام "گناه" و معصیت را "خطا" نگذاریم که کوچک و سبک به نظر آید؛ حساب خطا و حساب گناه و البته عواقبشان متفاوت است! ثانیاً اولین وجه گناه [معصیت]، نافرمانی و عصیان در برابر خداوند متعال است؛ حال حد و اندازهی این چقدر است؟! وقتی کسی، برای انجام یک گناهی که به نظر خودش محدود و کوچک است، امر خدا را به امر هوای نفسَش میفروشد و بندگی هوای نفس خود و دیگران را به بندگی خالق، معبود، إله و ربّ حقیقی ترجیح میدهد، حدّ و حدود گناهش چقدر است؟!
●- حال برسیم به "حد اعمال" که به نظر ما محدود میآید! حدّ یک انفاق کم، ولی به موقع، که سبب رفع گرفتاری، رفع گرسنگی، رفع دغدغه ذهنی، رفع غم و غصه و حتی پریشانی روحی و روانی از یک انسان میشود، و بالتبع در خانواده و فرزندان او تأثیر میگذارد، سرنوشتها را تغییر میدهد، حتی در نسلهای بعدی و محیط، تا آخر الزمان تأثیر میگذارد، چقدر است؟! حدّ یک دروغ، یک غیبت، یک تهمت، یک افترا، یک نمّامی (سخن چینی)، یک مسخره و تحقیر کردن و ...، که آبرو را میریزد، شخصیتی را ترور میکند، امکاناتی را از بین میبرد، فشارهایی وارد میکند که به خانواده و نسل و محیط تا آخر الزمان تأثیر میگذارد، چقدر است؟! چرا همان گونه که فرمود: «کافر بهشت نمیرود»، فرمود: «فحاش، یا ظالم به بهشت نمیرود»؟!
از اینرو، در قرآن مجید تصریح نمود که فقط عمل ثبت و ضبط نمیشود، بلکه خداوند متعال، اعمال را با آثارش ثبت میکند و بدیهی است که مقدار آثار به مراتب بیشتر از مقدار عمل است و طول مدت بقایش نیز چه بسا تا آخر الزمان باشد.
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: به يقين ما مردگان را زنده مىكنيم و آنچه را از پيش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مىنويسيم؛ و همه چيز را در امام آشکار برشمردهايم!
هیتلر، شمر، صدام و ...
کار این اشخاص را سبک نکنیم، نگوییم "خطا"، بلکه ظلم و جنایت بوده است. اما در هر حال میزان جنایات آنان چگونه محاسبه میشود که گفته شود: «هر چه باشد، محدود بوده است، چون عمرشان محدود بوده است؟!» آیا میزان و حد گناه آنان، بر اساس تعداد کشتهها، یا میزان تخریب شهرها و زیر ساختها و خسارات وارده، یا میزان چپاولها و تجاوزات، یا میران مجروحان و علیلهای باقی گذاشته، یا میزان خانوادههای از هم پاشیده شده و یا خانوارهای آواره شده و یا ... محاسبه میشود؟!
اگر ملاک همینها باشد نیز میپرسیم: «میزان و حد یک جنایت و یک قتل چقدر است و چه مدت جهنم، عذابی معادل یک جانِ به ناحق گرفته شده میباشد؟!» اثر آوارگی بر یک خانواده، یک خانوار، یک ده، یک شهر و یک ملت، بر خود آنها و نسل آنها تا قیامت چقدر است؟!
●- اما، مسئله فقط اینها نیست. آیا امروزه تمام جهان اسلام و حتی تمام مردمان جهان، متضرر از سلطهی یزیدی و جنایات شمری نیستند؟! آیا تقسیم جهان به بلوک شرق و غرب و آن همه ظلم و جنایت مرتبط، پس از جنگ جهانی نبود؟ آیا فقط در همین ایرانی که درگیر جنگ نبود، نیمی از جمعیت (9 میلیون نفر) کشته نشدند؟! آیا سلطه امریکا و صهیونیسم بین الملل و جنایاتشان، نتیجه جنگ جهانی نمیباشد؟ آیا تاوان قصهی دروغ و راست هلوکاست را فلسطینیان و تمامی مسلمانان جهان نمیدهند؟! چه مقدار عذاب جهنم، مکافاتِ جان شهدای ما، زجر جانبازان ما، خانوادههای متلاشی شده، جلوگیری از رفاه، امنیت و رشد یک ملت و آثارش تا قیامت خواهد بود؟!
عدالت
بنابراین، اگر خداوند رحمان و رحیم، با عدلش رفتار نماید، حتی عقوبت یک گناه، که به نظر ما کوچک و محدود آمده است، عذاب ابدی میباشد و آنگاه که گناهکار میپرسد: «چرا» و یا حتی پیش از آن، تمامی آثار همان یک گناه را نشانش میدهند «وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»؛ لذا مؤمنان از خداوند متعال مسئلت دارند که با رحمت، مغفرت و فضلش با آنان رفتار نماید و نه با عدلش. در دعای عرفه، از سیدالشهداء علیه السلام میخوانیم:
«قَدْ عَمِلْتُ، وَعَلِمْتُ يَقِيناً غَيْرَ ذِى شَكٍّ أَنَّكَ سائِلِى مِنْ عَظائِمِ الْأُمُورِ ، وَأَنَّكَ الْحَكَمُ الْعَدْلُ الَّذِى لَاتَجُورُ ، وَعَدْلُكَ مُهْلِكِى وَمِنْ كُلِّ عَدْلِكَ مَهْرَبِى »
ترجمه: همانا دانستم و علم یقینی دارم که بدون تردید تو از کارهای بزرگ من پرسندهای و تو حاکم عدالتپیشهای هستی که در حکم و داوری ستم نمیکنی و عدالت تو هلاککنندهی من است و من از همه عدالت تو گریزانم.
مشارکت و همافزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
گناهان هر کسی (حتی شمر یا هیتلر)، هر مقدار هم که باشد محدود است، چون عمرش محدود است؛ پس چرا عذابش خلود در جهنم است؟! عذاب نامحدود برای گناه محدود؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10490.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2149
- 14 مرداد 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون معاد