در احادیث توصیه به دوست داشتن پیامبر (ص) و امامان (ع) شده؛ امّا من اگر پیامبر و امامان رو دوست داشته باشم دیگه به خاطر خدا ازشون پیروی نمیکنم؛ بلکه به خاطر محبّتی که بهشون دارم ازشون پیروی میکنم؛ آیا این اتّفاق بدی نیست که با دوست داشتن ائمه رخ میدهد؟! و همچنین اگر بخواهم مؤمنین رو دوست داشته باشم دیگه به خاطر خدا بهشون کمک نمیکنم؛ بلکه به خاطر محبّتی که بهشون دارم بهشون کمک میکنم.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نه فقط در احادیث، بلکه در قرآن کریم امر به مودت نسبت به آنها شده است. آیا اطاعت از امر خدا، موجب دوری از خودش و اتفاق بدی میگردد؟!
●- آیا معنی و تحقق محبت به خداوند متعال به این است که به هیچ کسی و هیچ چیزی محبت نداشته باشیم، و مانند وهابیت و داعش، انسانهای جامد، بیروح، بیعاطفه و بیرحمی گردیم؟!
●- مهم است که پیامبر و امامان علیهم السلام و دیگران را برای کی و برای چی دوست داریم؟
آدمی [از کودک گرفته تا بزرگسال و از مؤمن گرفته تا کافر]، هر کاری که میکند به خاطر "محبت و دوست داشتن" است. بارها در مباحث گوناگون مطرح شد که «شناخت مقدم است، اما انسان به دنبال معروفش [شناخته شدهاش] نمیرود، بلکه به دنبال محبوبش میرود». ابلیس لعین نیز خدا را میشناخت، اما نفس مستکبر خودش را بیشتر دوست داشت. دشمنان امام حسین علیه السلام در کربلا نیز ایشان را به خوبی میشناختند، اما اندکی مال و لذت دنیا را بیشتر دوست داشتند و در ضمن بغض امیرالمؤمنین علیه السلام را در دل داشتند!
ممکن است گفته شود: «گاهی آدمی با اختیار خود، کارهایی انجام میدهد که آنها را دوست ندارد، مثلاً هیچ کسی دوست ندارد زیر تیغ جراحی برود»؟! پاسخ این است که آن را نیز به خاطر یک محبوب عالیتر و یک محبت شدیدتر انجام میدهد، یعنی: "به خاطر سلامتی".
چه کسی دوست دارد که از صبح تا شب، برای کسب معاش جان بکند؟! اما او درآمد را دوست دارد و آن را نیز برای رفع احتیاجات و تأمین رفاه دوست دارد و آن را نیز برای رسیدن به کمالات دیگری دوست دارد.
بنابراین، از اصل "محبت"، چهار قاعدهای به دست میآید:
1- انگیزه و نیروی محرکهی هر حرکتی "محبت" است.
2- هدف از هر حرکتی، قُرب و رسیدن به محبوب است؛ پس حرکت همیشه به سوی محبوب است.
3- محبتهای گوناگون نسبت به هم، یک رابطهی متصل و ایجابی دارند، یعنی محبت بزرگتر، محبت کوچکتر را ایجاب مینماید. لذا محبتها در یک راستا قرار میگیرند تا به محبوب غایی برسند. خواه محبت خداوند سبحان باشد، یا محبت دنیا و متاعش.
4- آدمی همیشه محبوبهای کوچکترش را در راه محبتهای شدیدتر و محبوبهای بزرگتر، قربانی میکند. مثل دادن پول، برای خریدن لباس، مصرف لباس برای پوشانده و مناسب شدن، پوشانده شدن برای حفظ خود، حفظ خود برای سلامتی روح و جسم ...؛ و یا قربانی کردن جان، مال و اولاد، در جهاد فیسبیل الله.
●- این چهار اصل، در هر محبتی جریان دارد، خواه محبت به ناچیزی از متاع دنیا (پول و ...) باشد، خواه محبت به خداوند متعال و در همان راستا، محبت به اهل عصمت علیهم السلام، محبت به مؤمنان، محبت به تمامی انسانها، حتی دوست داشتن گیاهان، خیوانات و جانوران و حتی جامدات باشد.
نکته – در هیچ دین، مذهب و مکتبی، ریشه و علت محبت آدمی به متاع دنیا بیان نشده است، به غیر از اسلام. شاید بگویند: «دوست داشتن شهوت جنسی، به خاطر نیاز است»، اما این کامل نیست، و در ضمن چرا انسان باید مرکب (سواری) نشاندار را دوست داشته باشد، خواه اسب باشد یا خودرو؟! چرا آدمی از طلا، نقره و سنگهای قیمتی را دوست دارد، در حالی که جامداتاند؟! آیا فقط به خاطر قیمت است؟! خب، سنگ اورانیوم گرانتر از بسیاری از جواهرات است، آیا کسی دوست دارد به جای الماس، انگشتر یا گردنبندی از اورانیوم داشته باشد؟!
خداوند متعال فرمود: این محبتها را خودم برای انسان جلوه دادم، چون لازمهی حیات او در دنیاست، اما انسان باید بداند که اینها فانی هستند، پس نباید به آنها وابسته شود و باید آخرتگرا باشد.
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران، 14)
ترجمه: محبت مشتهيات (دنيا) از زنان و فرزندان و اموال انبوه فراوان از طلا و نقره و اسبان نشان دار و چهارپايان و كشت و زرع، براى مردم مزيّن و آراسته شده است، حال آنكه اينها وسيلهی برخوردارى زندگى دنياست، و خداست كه بازگشت نيكو نزد اوست.
دستور اسلام دربارهی محبت اهل عصمت علیهم السلام:
راجع به "محبت"، مباحث بسیاری در قرآن کریم مطرح شده که به برخی در مباحث گذشته اشاره شده است (کلمه محبت را در بخش جستجو در سایت درج و کلیک نمایید)، اما همیشه تأکید بر بیرون ریختن و ظهور و بروز محبت بوده است که به آن "مودت" میگویند.
"مودت"، مرحلهی آخر و کامل این سِیر است. میفرماید: اول بشناس – سپس دوست بدار و سپس این دوست داشتن را آشکار نما.
●- در رابطه با "مودت" نسبت به خودش میفرماید که محبت به من، با تبعیت از رسولم آشکار میشود و نتیجهاش نیز بهشت نیست، بلکه محبت متقابل است؛ چرا که بهشت، جایگاه و سفرهی پذیرایی از محبوب است، اما اصل همان "محبت" دو طرفه میباشد:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران، 31)
ترجمه: بگو: «اگر خدا را دوست مىداريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزندۀ مهربان است».
و بلا فاصله، در آیهی بعدی تأکید بر این اطاعت میکند و نتیجهی سرپیچی را دور شدن از "محبت خدا" بیان میدارد:
«قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ» (آل عمران، 32)
ترجمه: بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد! و اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى دارد».
●- در رابطه با اهل عصمت علیهم السلام نیز امر به "محبت" نشده است، بلکه به بالاتر از آن که "مودت" است، امر شده است. یعنی میفرماید: معرفت مقدم است، اول بشناس، سپس دوست داشته باش و سپس این محبت را ظاهر کند و بیرون بریز؛ و تأکید مینماید که حاصل بشارت تمامی انبیا علیهم السلام همین بوده است. یعنی ظهور و بروز بندگی و محبت به حق تعالی، و سعادت و فلاح بشر در همین "مودت به اهل بیت علیهم السلام" ظهور، تحقق و تچلی مییابد:
«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» (الشّوری، 23)
ترجمه: اين همان چيزى است كه خداوند، آن بندگان خود را كه ايمان آورده و عملهاى شايسته كردهاند، بدان بشارت مىدهد؛ بگو: از شما در مقابل اين (ابلاغ رسالت خود) جز محبت (قلبى و عملى) دربارهی خويشانم (اهل بیتم) مزدى نمیطلبم، و هر كس كار نيكى انجام دهد (بر اين محبت و مودت بيفزايد) ما برايش در آن، نيكى مىافزاييم، حقّا كه خداوند آمرزنده و شكرگزار است.
●●● – بنابراین شناخت (معرفت) و سپس ایمان به خداوند متعال، به "محبت" او میانجامد که البته فطری است، اما فطرت پوشیده میشود و با اسلام و احکامش، حجابها کنار میروند.
این محبت به خداوند سبحان، محبت به تمامی تجلیات او را سبب میشود و از جمله محبت به رسولان او را ایجاب مینماید که باید با اطاعت به "مودت" برسد.
محبت و مودت به رسول خدا صلوات الله علیه و آله نیز در راستای محبت و مودت نسبت به خداوند سبحان، محبت و مودت به اهل بیت علیهم السلام، که حجج الهی و امامان میباشد را ایجاد و ایجاب مینماید، محبت و مودت به اهل بیت علیهم السلام نیز محبت و مودت نسبت به شیعیان، پیروان و دوستان ایشان (اهل ولایت) را ایجاد و ایجاب مینماید، چنان که در زیارت عاشورا میگوییم: از دشمنان شما، و پیروان و دوستداران آنها برائت میجوییم و شما و شیعیان و دوستداران شما را دوست داریم:
«بَرِئْتُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ ثُمَّ إِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَمُوالاةِ وَلِيِّكُمْ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِكُمْ، وَالنَّاصِبِينَ لَكُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَأَتْبَاعِهِمْ، إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ ، وَوَلِيٌّ لِمَنْ والاكُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ»
ترجمه: از ایشان به سوی خدا و شما بیزارم و به خدا تقرّب میجویم و پس از آن به شما نیز با دوستی نسبت به شما و دوستی نسبت به دوستان شما و به بیزاری از دشمنانتان و برپاکنندگان جنگ با شما و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها، من در صلحم با کسی که با شما صلح کرد و در جنگم با کسی که با شما جنگید و دوستم با کسی که شما را دوست داشته و دشمنم با کسی که شما را دشمن داشته است.
نتیجه:
پس، "محبت و بالتبع مودت"، مانند حلقههای یک زنجیره به هم پیوستهاند و هر محبت و مودتی، ایجاب محبت و مودت بالاتر است، تا برسد به محبوب غایی، که یا خداست و یا دنیا!
محبت و مودت اهل عصمت علیهم السلام نیز در راستای محبت و مودت به خداوند متعال است و در حقیقت، تجلی و ظهور همان محبت است. دوست داشتن مردم و خدمت به آنها در راه خدا نیز چنین است، چنان که از نماز گرفته، تا سایر عبادات فردی و جمعی، تا جنگ و جهاد و ...، در همه قصد "قربة الی الله" مینماییم؛ وگرنه اگر در آن راستا نباشد، همه "حبط" میشوند؛ چرا که اگر برای خدا نباشد، لابد برای دنیاست و دنیا فانی است.
مرتبط:
زیارت عاشورا، نگاهی دیگر / جلسه دهم - اعلام مواضع جامع در "تقرب و سمت وسوی تولا و تبرا" – 7:38 دقیقه
مشارکت و همافزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
اگر بنابر توصیهها، پیامبر و امامان (ص) را دوست داشته باشم، پیروی من به خاطر محبت به خودشان است، نه به خاطر خدا؟! آیا این اتّفاق بدی نیست که با دوست داشتن ائمه رخ میدهد؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10544.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3015
- 9 شهریور 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون توحید