پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا ما کلام خدا را نمیشنویم و یا با دیدۀ بصیرت، نظم عالم و فرشتگان را نمیبینیم؟! آیا آدمی خودش رسول خدا، یا شیطان خودش نمیشود؟!
متأسفانه "شیطانشناسیِ" ما ضعیف است و به همین دلیل در "دشمن شناسی" نیز ضعیف هستیم. لذا لازم است پیش از هر توضیحی، به چند نکتۀ بسیار مهم توجه نماییم:
الف – "شیطان"، فقط "ابلیس لعین" نیست، "ابلیس" اسم خاص است، اما "شیطان" اسم عام و صفت است؛ لذا هر دور شده از رحمت الهی، منحرف و منحرف کنندهای، "شیطان" میباشد، چنان که در قرآن کریم و احادیث، به صورت جمع، به "شیاطین جنّ و انس" تصریح شده است.
ب – "ابلیس لعین"، از ملائک نبود، بلکه از جنیان بود، اما به خاطر زهد و عبادات چند هزار سالهاش، در صف ملکوتیان جای گرفته بود، و البته هر انسانی نیز میتواند در زمانی بسیار کوتاهتر، ملکوتی شود.
ج – در جایی تصریح نشده که "ابلیس لعین"، فرشتگان را میدیده است! بودن در مقام ملکوتی، هیچ دلیلی بر دیدن فرشتگان نمیباشد؛ چنان که در کنار هر انسانی [اعم از مؤمن یا کافر] فرشتگان بسیاری قرار دارند، اما آنها را نمیبیند. ممکن است که مؤمنی در نمازی مخلصانه و همراه با فهم، به معراج رود، اما به چشم سَر چیزی را نمیبیند.
د – اگر چه "شناخت" مقدم است، اما شناخت خداوند متعال و قیامت [توحید و معاد]، هیچ دلیلی برای فهم و ایمان نمیباشد. "شناخت" کار عقل است، اما "فهم و ایمان" کار قلب است. آدمی نیز نسبت به خیلی چیزها علم پیدا میکند و میشناسد، این مقدم و مقدمه هست، اما دلیلی برای گرایش به آن چه شناخته نمیباشد. چنان که "شناخت" ممکن است سبب دور شدن نیز بشود؛ مثل کسی که حق را میشناسد، اما از آن فاصله میگیرد و یا کسی که باطل و دشمن را میشناسد و بالتبع از آن دوری میجوید.
ھ – هیچ یک از عوامل بیرونی، علت و سبب انحراف و گناه نیستند، بلکه [همانگونه که مرقوم نمودید]، علت اصلی همان "هوای نفسِ" درونی میباشد.
"ابلیس لعین" و سایر شیاطین جنّ و انس، فقط دعوت کنندۀ به باطل و تحریک کننده هوای نفس درون میباشند، اما هیچ تسلطی برای منحرف کردن ندارند؛ چنان که یک عکس، یا یک دیوار نیز میتوانند تحریک کننده باشند؛ نه تنها ثروت، بلکه حتی علم که ارزشمند است نیز میتواند برای کسی تحریک کننده باشد و شیاطین او در این تحریک بدمند؛ اما هیچ سلطهای ندارند، مگر بر کسانی که خودشان ولایت و سلطۀ آنان را گردن نهند؛ لذا آدمی میتواند به دعوت آنها پاسخ منفی دهد و نفس خودش را کنترل نماید. به این دو آیه، با دقت بیشتر توجه نمایید:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: یقیناً او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مىكنند، تسلّطى ندارد * تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيدهاند، و آنها كه نسبت به او [خدا] شرك مىورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مىنهند).
و – حتی انبیای الهی نیز فقط دعوت کننده و تذکر دهنده (به یاد آورنده و متوجه کننده) میباشند و هیچ سلطهای ندارند که کسی را اجباراً مؤمن کنند، چنان که به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله فرمود:
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیة، 21 و 22)
ترجمه: پس تو تذكّر بده كه تو فقط تذكّر دهندهاى * تو بر آنان تسلّطى ندارى (که بر ایمان مجبورشان کنی).
●- اما خداوند متعال به آدمی عقل، شعور، علم، اختیار، اراده، پیامبر، وحی (کتاب)، معلم و الگو، امام و رهبر داده، تا بتواند بین دعوتها، حق را انتخاب و تبعیت نماید.
تفاوت انسان با سایر موجودات:
اگر با ظرافت بیشتری دقت نماییم، متوجه میشویم که بیشتر صفات آدمی، در تمامی موجودات وجود دارد، و تفاوت اصلی و فرق بین آنها، در شدت و ضعف قوا میباشد.
یک – انسان میتواند در مسیر رشد، کمال و تعالی، نه تنها به مقام ملکوت برسد و در صف فرشتگان جای گیرد، بلکه از آنها نیز سبقت بگیرد: «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند».
رسیدن به این مقامات، درجات و کمالات، امر محال یا بعیدی نیست، چنان که در زیارت عاشورا، از خداوند متعال میخواهیم تا به خاطر وصل شدن به سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، آن هم در یک موقعیت عاشورایی، ما را همچون نتیجۀ اتصال قطره به اقیانوس بیکران، به "مقام محمودِ آنان" برساند: «وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ» و هم چنین در دعاهای بسیاری، از جمله در تعقیبات نماز صبح – نماز عید فطر و ...، از خداوند منّان میخواهیم که زندگی و مرگ اهل عصمت علیهم السلام را به ما نصیب گرداند: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ و این نه تنها توفیق قابل توجهی است، بلکه یعنی همه چیز.
دو – حیوانات نیز "شعور" دارند و بالتبع شناخت و عبادت دارند، و به عبادت خود علم نیز دارند:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (النّور، 41)
ترجمه: آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مىكنند، و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مىداند؛ و خداوند به آنچه انجام میدهند داناست!
اما، حیوانات برای زندگی حیوانی آفریده شدهاند و بر اساس غرایز حیوانی انتخاب و عمل میکنند؛ ولی انسان، در عین حال که از بدن و غریزه حیوانی برای حیات در این دنیا برخوردار است، برای حیوانیت آفریده نشده است، ولی میتواند با تبعیت از هوای نفس حیوانی، از آنان نیز پایینتر برود. وقتی عقل، قلب و چشم روحش را باز نکرد و فقط متوجه بدن شدن، میشود پستتر از حیوان، چرا که حیوان در مسیر طبیعی خود حرکت میکند و امکان آدم شدن ندارد:
«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (الأعراف، 179)
ترجمه: به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلها [عقلها] يى دارند كه با آن (انديشه نمىكنند، و) نمىفهمند؛ و چشمانى كه با آن نمىبينند؛ و گوشهايى كه با آن نمىشنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند)!
سه – انسان میتواند "شیطان" شود، بد شیطانی هم بشود. هم خودش را از رحمت الهی دور کند و رجیم گردد و لایق آتش گرداند، و هم سعی در دعوت دیگران به انحراف، گناه، کفر، شرک، نفاق، خودبینی، تکبر [که عامل اصلی نافرمانی میباشد] نماید.
نقش اراده:
برای آدمی نیز خلقت و نظام حاکم بر آن و بالتبع امور بسیاری "جبری" میباشند، چنان که نمیتواند مسیر خورشید یا زمین را تغییر دهد، یا سبب پیدایش خود گردد، یا کاری کند که پیر نشود و نمیرد و ...؛ اما در تمامی اموری که در آنها امکان "انتخاب" دارد، "اختیار" هم دارد؛ لذا انتخابش بر اساس "ارادۀ" خودش صورت میپذیرد. شاید این برترین فضیلت انسان نسبت به سایر موجودات باشد.
●- فرشتگان در انتخاب دین ارادهای ندارند، همه موحد و عابد هستند و نمیتوانند اراده کنند که آدم و یا مثل آدم شوند، و یا کافر، مشرک و گناهکار شوند.
●- حیوانات نیز در انتخاب دین ارادهای ندارند، همه عابد و تسبیحگو هستند و نمیتوانند اراده کنند که همچون فرشتگان یا آدم گردند!
●- جامدات و گیاهان نیز شعور دارند، اما نمیتوانند اراده کنند که فرشته، یا انسان، یا حیوان، یا مثل آنان شوند!
انسان میتواند اراده کنند که به عالم ملکوت راه یابد و از فرشتگان نیز فراتر رود – و یا همچون سنگ شود و نگذارد قطرهای از علم و شناخت به عقلش و نوری از فهم و ایمان به قلبش نفوذ کند – یا همچون حیوانات، فقط به بدن و ارضای غرایز حیوانی مشغول گردد – یا مانند ابلیس لعین و سایر شیاطین، سعی در انحراف خود و دیگران نماید
●●●- اما انسان میتواند اراده کنند که به عالم ملکوت راه یابد و از فرشتگان نیز فراتر رود – و یا همچون سنگ شود و نگذارد قطرهای از علم و شناخت به عقلش و نوری از فهم و ایمان به قلبش نفوذ کند – یا همچون حیوانات، فقط به بدن و ارضای غرایز حیوانی مشغول گردد – یا مانند ابلیس لعین و سایر شیاطین، سعی در انحراف خود و دیگران نماید.
●- ممکن است کسی ارادهای کند که محقق نشود، چنان که کفار اراده دارند نور خدا را خاموش کنند، اما نمیتوانند؛ و یا هیتلر و جهانخواران معاصر، ارادۀ سلطه بر کل جهان را دارند و موفق نمیشوند، اما مهم همان "اراده" است؛ لذا برای بهشت نیز "اراده" را مبنا قرار داد و فرمود:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (القصص، 83)
ترجمه: آن خانۀ برتر و والاى آخرت را از آن كسانى قرار مىدهيم كه در روى زمين ارادۀ برترى و تسلط (بر ديگران) و فساد و تباهى ندارند، و سرانجام (نيك) از آن پرهيزگاران است.
●- بنابراین، حساب و کتاب و محاکمۀ الهی در روز قیامت، بر اساس "قیاس انسان" با ملک، حیوان و ابلیس لعین نمیباشد، حتی انسانها با یک دیگر نیز قیاس نمیشوند، چرا که شرایط، توانها و امکانات متفاوت است، بلکه بر اساس ارادهها، انتخابها، ایمان، تقوا و عمل صالح هر کسی، متناسب با امکاناتش میباشد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
تفاوت انسان با شیطان در چیست؟ شیطان مقرب درگاه خداوند بود. از قیامت خبر داشت، هم کلام خدا را شنید و هم ملائک را دید! آیا انتظار خدا از انسان و شیطان مثل هم میباشد؟!
پاسخ (نشانی لینک):
www.x-shobhe.com/shobhe/10853.html
کلمات کلیدی:
گوناگون