در فضای مجازی با دو قطبیهای بی سر و تهی که میساند، سعی دارند با برانگیختن رگ میهن دوستی، ایرانیان را از تشیع برگردانند! مثلا میگویند: «حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ خدمتی به ایران نکردهاند و مثلا آرتمیس فلان خدمت را کرده است»؟! (نهم/ مشهد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
همانطور که خود تصریح و اذعان نمودید، اینها همه دو یا چند قطبیهای "بیسر و ته" میباشند! آدمی یا موحد و تک قطبی است، و یا مشرک و چند قطبی، که به تجزیه و تفرقۀ وجودش میانجامد.
ابتدا لازم است که با رَوشهای ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس بیشتر آشنا شویم.
پیش از این مکرر بیان شد که شیاطین نمیتوانند چیز جدیدی را خلق کنند و برایش اندازهها (مقدرات) و قوانین جدید و متفاوتی وضع کنند؛ بنابراین، ناچارند آن چه هست را راه ورود، ابزار و سلاح خود برای ایجاد انحراف و هلاکت فرد و جامعه برگزینند؛ و کارشان فقط "بدل زدن" و جایگزینی تقلبیها و بدلیها به جای حقیقیها و اصلیها میباشد! مانند: جایگزینی "إلههای کاذب درونی و بیرونی" به جای "الله جلّ جلاله" برای وابستگی و بندگی – جایگزینی مکاتب بشری به جای ادیان الهی – جایگزینی امامان باطل به جای امامان حق، برای پیروی – جایگزینی فساد و گناه، به جای تفریح و شادی – جایگزینی روابط نامشروع به جای ازدواج و زناشویی مشروع – جایگزینی ربا، رانت، رشوه، احتکار و ...، به جای فعالیتهای سالم اقتصادی و ... !
●- آدمی، نیازها و خواستهها و دوستداشتنیهای بسیاری دارد؛ برخی معنوی هستند مانند میل به کسب "علم"، و برخی دیگر مادی هستند، مثل میل به خوردن، خوابیدن، شهوت، ثروت و ... .
اگر آدمی هدف واحدی داشته باشد، تمامی قوا، استعدادها و امکاناتش در یک جهت قرار میگیرند و البته هیچ هدفی واحد وجود ندارد، به غیر از خداوند واحِد و اَحد؛ لذا فرمود: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ - و جنّ و انس را نيافريدم مگر براى آنكه مرا پرستش كنند/ الذاریات، 56» - یعنی آدمی در هر حال و کاری، مشغول بندگی است، منتهی رشد، کمال، سعادت و فلاح او، در "بندگی من" محقق میگردد.
اما اگر انسان خدا را هدف نگیرد، اهدافش و بالتبع قوایش متفرق میشوند و به جای یک ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندۀ امور)، اربابهای مختلف او را به بندگی خود در میآورند، و هر کدام به سوی خود میکشند و با کمترین توجهی به امیال و نیازهای دیگر، او را به شدت مجازات میکنند! چنان که یکی ثروت را قربانی شهوت میکند، و دیگری انسانیت را قربانی شهرت یا قدرت میکند و ...!
از این رو، حضرت یوسف علیه السلام به همسلولیهای خود فرمود:
«يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (یوسف علیه السلام، 39)
- ای دو یار زندانی من! آيا اربابهای پراكنده بهترند، يا خداوند يكتاى غالب و چيره؟!
محبتهای گوناگون:
برای آن که آدمی بتواند در این دنیا زندگی و تلاش کند تا از هر جهت سالم و رشد یافته از پُل و دارِ گذر عبور کند، محبتها، کششها و میلهای متفاوتی در وجودش سرشته شده است، که باید همه را به سوی هدف واحد، در یک جهت قرار دهد تا موحد شود:
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران، 14)
- محبّت (امور مادى=شهوات=مشتهیات)، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز (مرکبهای نشاندار) و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايۀ زندگى پست (مادى) است؛ و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست.
شهوت جنسی:
ابتدا به شهوت جنسی اشاره نمود، چرا که پس از خدا، توجه انسان به خودش، دنیا و نیازهای دنیویاش میباشد و مواهبش را دوست دارد.
در میان دوستداشتنیهای دنیا، شدیدتر و قویترین کشش به "شهوت جنسی" میباشد. برای کسی که به حلال یا به حرام، متوجه نیاز و شهوت جنسیاش میشود، محبت و کشش به قدرت، مال و ...، در درجات پایینتر قرار میگیرند و حاضر است آنها را برای ارضای شهوت جنسی خود هزینه کند! و اگر این کشش بیشتر از توحید بر او غالب شود، ایمان، دین و آخرت خود را نیز هزینه میکند!
به افرادی که برای شهوترانی به کشورهای دیگر سفر میکنند و یا عادت به تماشای فیلمها و کلیپهای مستهجن کردهاند توجه کنید، نه هزینه برایشان مهم است و نه ملیت و به اصطلاح حبّ وطن و عِرق ملّیگرایی (ناسیونالیستی)! چنان که مایل به خرید کالای خارجی میشود و در این زمینه، ملیّت برایش هیچ ارزشی ندارد!
از اینرو، اولین و شدیدترین حملۀ دشمنان [از ابلیس لعین گرفته تا سایر شیاطین جنّ و انس]، از دروازۀ "شهوت جنسی" میباشد.
حب وطن:
پس از شهوت جنسی که در تمامی انسانها، با هر دین و ملیتی وجود دارد، قویترین محبت و کشش به "وطن" میباشد؛ که البته مرزهای متغیری دارد. مردم بحرین تا 60 سال پیش و مردم کشور آذربایجان و ... تا یک قرن پیش، همه هموطنان ما بودند، و خاکشان وطن ما محسوب میشد!
*- برادری از اهل فرانسه که مسلمان و شیعه شده بود و بالتبع از یک سو وطنش را دوست داشت و از سویی دیگر ایران برایش یک کشور اسلامی بود، دچار چالشی ذهنی شده بود. گفت: «این حدیث "حُبّ الوطن مِن الإیمان» " برایم قابل فهم و درک نیست؟!»
گفتم: اولاً که این جمله منسوب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد، اما سند حدیثی موثقی دارد – ثانیاً: اصل این معنایش درست است – ثالثاً وطن اصلی ما بهشت است و حب بهشت از ایمان است – رابعاً کسی که ایمان نداشته باشد، وطندوستیاش نیز احساسی و موقتی است و به محض آن که احساس خطر کند و یا منافعش ایجاب کند، از وطن دست میکشد و حتی تبعه یا پناهنده به سایر کشورها میشود؛ و یا حتی در داخل کشور، به وطن و هموطنانش خیانت میکند!
کار شیطان:
بیان شد که کار شیاطین جنّ و انس، فقط و فقط "بدل زدن و جایگزینی باطل به جای حق" میباشد. یعنی حب شهوات گوناگون و سرآمد همه آنها "شهوت جنسی" و یا "حُبّ الوطن" را نه در راستای بندگی خدا، بلکه در عرض هم جلوه میدهند! در واقع از این کششها و گرایشات، به عنوان "آلترناتیو" علیه گرایش به توحید، معاد، اسلام، قرآن مجید و اهل عصمت علیهم السلام، سوء استفاده میکنند.
اهل عصمت علیهم السلام و ایران:
خدا و معاد، فقط به مسلمانان اختصاص ندارد – انبیا و رسولان، وحی و کتاب، و اهل عصمت علیهم السلام نیز برای خدمات مادی به کشورها و یا ملتها نیامدهاند، اگر چه حاصل شناخت و پیروی از آنان، منافع مادی و "حیات طیّبه" را نیز به ارمغان میآورد.
آنها نیامدهاند تا خانه و شهر – خیابان، جاده و پُل – مدرسه، بیمارستان و یا پارک بسازند، بلکه از سوی خداوند متعال فرستاده شدند، تا "آدم" بسازند؛ و البته اگر مردم "آدم" شوند، زندگی و محل زندگی (روستا، شهر، کشور و جهان) را میسازند، وگرنه در زمین فساد (تباهی) به راه میاندازند!
امام خمینی رحمة الله علیه:
«آن چیزی که مطرح است پیش انبیا، انسان است. آن چیز، چیز دیگر نیست؛ انسان مطرح است پیش انبیا؛ چیز دیگر پیش انبیا مطرح نیست. همه چیز به صورت انسان باید درآید. میخواهند انسان درست کنند. انسان که درست شد، همه چیز درست میشود.
رژیمها، به تبع خارجیها، میخواستند که در این ممالک شرقی، انسان درست نشود! آنها از انسان میترسند. آنها میخواهند که یک انسانی پیدا نشود. انسان اگر پیدا شد، زیر بار زور نمیرود. انسان اگر پیدا شد، منافع مملکتش را به خارج نمیدهد. امین است انسان.
انسان برای خدا کار میکند و برای خداست. زندگیاش برای خداست و مردنش هم برای خداست. یک همچو موجودی ممکن نیست که برای اجانب خدمت بکند و به ضد کشور خودش قیام بکند.» (صحیفه امام خمینی، جلد 8، ص65 و 66)
●●●- بنابراین، انبیا، رسولان، اوصیاء، اولیاء و از جمله اهل عصمت علیهم السلام، نیامدهاند تا به یک کشور و یا ملت خاصی خدمت کنند، و یا حتی کشف و اختراعی [مثل برق یا دارو و ...] به میان آورند که همگان از فواید آن بهرهمند گردند؛ این خدمات را که دیگران نیز میتوانند انجام بدهند، چنان که تا کنون انجام دادهاند؛ بلکه آنها فرستاده شدهاند تا در راه خدا و بندگی او، به مسئولیت و تکلیف سنگین خود در "انسانسازی" عمل نمایند، چنان که مال و جان در این راه جهاد کردند و بسیاری از آنها را به همین دلیل کشتند، ترور کردند و آنها به شهادت رسیدند.
●- از اینرو، قیاس اهل عصمت علیهم السلام، به ویژه سیدة النساء، حضرت فاطمه زهراء علیها السلام، با کسانی که برای یک کشور، یک ملت و یا حتی چند کشور، خدماتی ارائه دادهاند، کاملاً مصداق "قیاس مع الفاروق" میباشد و دشمنان میخواهند کشور و وطن را بدل از توحید و معاد قرار دهند و ملیت را بدل از دین خدا، و افراد شاخص را بدل از فرستادگان الهی قرار دهند و جایگزین نمایند؛ تا انسانی ساخته نشود!
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما، متشکریم.
پرسش:
در دو قطبیهای بیسر و ته فضای مجازی، در تشدید تعصبات ملی، میگویند: «حضرت فاطمه علیها السلام، خدمتی به ایران ننمودهاند، اما مثلا آرتمیس فلان خدمت را کرده است»؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11387.html
- تعداد بازدید : 769
- 11 آذر 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون