x-shobhe : آیا در این جهان پهناور کسی هست که در هر لحظه در پی زیارت محبوب خود، امیدوارانه در حرکت و جنبش و جوش نباشد.
انگیزه اصلی دیدار و زیارت همیشه «محبت و عشق» است. محب عاشق به دیدار محبوب است. و همه حرکتهای آدمی نیز به خاطر شوق رسیدن و لقا و نیز بر اساس محبت انجام میپذیرد. انگیزه و موتور هر حرکتی همان «محبت» است. لذا زیارت رفتن باید ندارد و هر کسی به زیارت محبوبش میشتابد.
عشقها گاهی در طول هم هستند و هیچ منافات، تناقض یا رقابتی با یک دیگر ندارند. مثل کسی که چون کسب «علم» را دوست دارد، دبستان را برای رسیدن به دبیرستان و آن را برای رسیدن به دانشگاه و آن را برای رسیدن به درجه دکترا ... و همه را برای رسیدن به علم دوست دارد.
با توجه به مطلب مذکور، اینک به نکات ذیل توجه فرمایید:
الف – معشوق حقیقی خداست، پس هر عبادتی از رعایت حلال و حرام در عمل گرفته تا مطالعه، دعا، ذکر، زیارت، نماز و ...، برای قرب و وصال او انجام میپذیرد.
ب – خداوند متعال همه جا هست، یعنی جایی از خدا خالی نیست. اما در عین حال، وجودش با آثارش شناخته میشود و جلال و جمالش با دیدن جلیات و آثارش رؤیت میشود و کسی راه به ذات مقدس ندارد (چون محدود و قابل احاطه عینی یا علمی نیست).
ج – از این رو، معرفت خدا به شناخت اسمای حسنا و سایر نشانههای اوست - عبادت خدا به هدف قرار دادن و اطاعت اوامر اوست - تقرب به خدا، تقرب به اولیای او (با ایمان و عمل صالح و نه تنها تقرب بدنی) اوست و زیارت او نیز زیارت اولیای او و هر آن چیزیست که او آن را محبوب شمرده است. لذا همان خدایی که همه جا هست، فرمود: مرا با اسمای حسنایم (نشانههای برترم) بخوانید، با اطاعت از رسولم از من اطاعت کنید، با انجام اوامرم مرا عبادت کنید، برای یاد من نماز به پا دارید، برای لقای من صله ارحام کرده و به دیدن مؤمنین بروید. لذا در حدیث آمده است که زیارت برادر دینی، زیارت الله است.
د – اگر انسان کسی یا چیزی را دوست داشته باشد، همه آثار و متعلقات او را هم دوست دارد و به همین دلیل مایل و مشتقاق به دیدن آنها نیز میشود. چنان که اگر محب، نامه، عکس، یاد و خاطرهی محبوب را هم دوست دارد و مایل به دیدن و زیارت آنها نیز هست.
مردم امروز به زیارت آثار باستانی نیز میروند. خوب چرا؟ آیا چند تخته سنگ شکسته در تخت جمشید یا پاسارگاد و ... با سایر سنگهای عالم فرق دارد؟ چرا قدیمیتر، سالم تر و زیباتر از اینها را در یونان و یا ایتالیا اینقدر دوست ندارند؟ چون متعلق به تاریخ کشورشان که دوستش دارند میباشد. آثار تاریخی محبوبشان است. حال هزینه کردن و صرف عمر برای زیارت چند تکه سنگ را جایز میدانند و نمیگونید که کشور که هست و تاریخش هم که مثبوت است، پس چرا به دیدار چند تخته سنگ برویم؟ اما به زیارت اهل بیت (ع) که برسد، میگویند: خدا همه جا هست، چرا باید به زیارت برویم؟
عاشق آن خدایی که همه جا هست و جایی از او خالی نیست، همهی مخلوقات خدا را که آثار او و متعلق به اوست را دوست دارد [از کافر و مشرک و منافق نیز بیزار است، چرا که با محبوبش دشمنی می ورزند] و در میان آثار محبوب، هر کدام بیشتر تجلی او باشند را بیشتر دوست دارد. لذا «انسان» را بیش از جامدات، گیاهان یا حیوانات دوست دارد و در میان انسانها نیز انسانهای کامل و کاملتر را بیشتر دوست دارد، چرا که هم بیشتر تجلی و یادآور معشوق و محبوب هستند و هم میداند که معشوق نشانههای معرفت و عشقش را در اینها بیشتر تجلی داده است. از این رو، هر چه متعلق به آنها باشد، مثل اسم، یاد و ذکر، سخن، دستخط، حرم و محبین او را دوست دارد و به خاطر همین عشق و نمایان نمودن آن، به زیارت هم میرود.
ﻫ – البته توجه داشته باشیم که میخواهند با این القائات چنین اغوا کنند که: چون خدا غنی است، پس بندگی نمیخواهد - چون خدا مهربان است، عقابی ندارد و اطاعت نمیخواهد – چون خدا سمیع است و همه چیز را میشنود و از حال بندگان نیز آگاه است، پس نماز و دعا لازم نیست – چون خدا همه جا هست، توجه به قبله و ... لازم نیست – چون جایی از خدا خالی نیست، پس زیارت معنایی ندارد – چون خدا هادی است، پس دیگر قرآن و پیامبر و امام لازم نیست ...، و بدین ترتیب به اسم خدا، بندگان را از بندگی، عبادت، راز و نیاز، انضباط الهی، اطاعت و ابراز هر گونه عشق و محبت و ارتباطی در زبان یا عمل، بر طبق آن چه خودش فرموده است دور میکنند.
هدف اصلی از مخالفت با ذکر یا زیارت اهل بیت (ع) به هر بهانهای نیز دور کردن انسان از هر گونه وسیلهی کسب علم، معرفت، محبت و سایر فیوضات الهی میباشد تا پس از ایجاد انقطاع، او را به طرف خود (شیطان) بکشند.
پس از این انحراف، نه تنها دیگر هیچ گونه ذکر و زیارت مظاهر شیطانی را بد نمیشمرند، بلکه آن را نماد روشنفکری و رشد قلمداد نموده و بدین ترتیب «إله»های کاذب را جایگزین «إله»، معبود و معشوق حقیقی کرده و انسان را به بندگی خود میکشند.
خلاصه همه دعوا، چنان چه در ابتدا بیان شد، بر سر محبوب، محبت و تقرب به او و ارتباط با اوست:
«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ» (البقرة آیه 165 )
ترجمه: و برخى از مردم به جاى خدا همتايانى (از بتها، ستارگان، اجنّه، انسانها و ...) برمىگزينند كه آنها را دوست می دارند مانند دوست داشتن خدا، ولى كسانى كه ايمان آوردهاند شدت محبتشان، محبتشان به خداوند است (علایق دیگرشان در طول عشق به اوست). و اگر كسانى كه ستم كردهاند آن هنگام كه عذاب (آخرت) را مشاهده مىكنند ببينند كه قدرت و نيرو همه از آن خداست و خدا سختكيفر است (به شدت پشيمان خواهند شد).
کلمات کلیدی:
گوناگون دعا زیارت