ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کم کاری با کم سخنرانی کردن بسیار متفاوت است، چه برای شخصیتی چون ایشان، سایر مراجع، فقها، علما، طلاب علوم دینی و مبلغین، چه برای جمیع شیعیان و تودهی مردم عادی مثل ما.
بدیهی است هر کسی که سعی کند و تلاش نماید در صراط مستقیم حرکت نماید و در جهت مساعد نمودن زمینههای ظهور گامی بردارد، برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی عجالله تعالی فرجه الشریف کار کرده است و بعید است که در این مملکت و بالتبع در تمام جهان تشیع امروز، کسی به اندازهی ایشان کار کرده باشد و کار کند.
آماده شدن و آمادهسازی زمینه برای قیام و ظهور آن مصلح جهانی (عج)، «عمل صالح» میخواهد و نه فقط سخنرانی. لذا کارکردن برای ایشان، صرفاً سخنرانی و وعظ نیست. بلکه «عمل صالحی» است که از علم، حکمت و ایمان توأم با بصیرت نشأت گرفته باشد و با اخلاص هر چه تمامتر انجام شود. عمل صالح نیز به معنای عمل خوب نمیباشد، بلکه یعنی خوبترین، بهترین، به موقعترین، لازمترین و ضروریترین عمل. به عنوان مثال: اقامه نماز وقتی عمل صالح است که درست و به موقع انجام پذیرد، نه به هر شکلی و در هر زمانی و هر کجا.
هر چند ایشان یک عالم و رهبر دینی «ولایت فقیه» هستند، اما کار اصلی ایشان سخنرانی و وعظ نمیباشد، برای این کار دیگرانی نیز هستند. بلکه کار اصلی ایشان هدایت جامعه بشری، از جمله جامعه مسلمین و به ویژه جهان تشیع به سمت تحقق این مهم است.
ایشان با بیان این که ظهور یک منجی در همه ادیان به شکل یک آرزو مطرح است، به تفاوت نگاه، باور و انتظار شیعه اشاره نموده و میفرمایند:
«خصوصيت اعتقاد ما شيعيان اين است كه اين حقيقت را در مذهب تشيع از شكل يك آرزو، از شكل يك امر ذهنى محض، به صورت يك واقعيت موجود تبديل كرده است. حقيقت اين است كه شيعيان وقتى منتظر مهدى موعودند، منتظر آن دست نجاتبخش هستند و در عالم ذهنيات غوطه نميخورند؛ يك واقعيتى را جستجو میكنند كه اين واقعيت وجود دارد. حجت خدا در بين مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگى میكند؛ مردم را مىبيند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس میكند.»
انتظار فرج:
وظیفه و مسئولیت ایشان (و البته همه علما و ...) در بُعد نظری این است که مقابل خرافهها بایستند و تعریف درست و جامعی از «مهدویت و انتظار فرج» ارائه دهد؛ و در بُعد عملی آن است که در آن جهت کار کند. ایشان در باب «معنای انتظار فرج» میفرمایند:
«معناى انتظار فرج به عنوان عبارة أخراى انتظار ظهور، اين است كه مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبيت(عليهم السّلام) وضعيتى را كه در دنياى واقعى وجود دارد، عقده و گره در زندگى بشر ميشناسد. واقعِ قضيه هم همين است. منتظر است كه اين فروبستگىِ كار بشر، اين گرفتارى عمومى انسانيت گشايش پيدا بكند. مسئله، مسئلهى گره در كار شخص من و شخص شما نيست. امام زمان (عليه الصّلاة و السّلام) براى اينكه فرج براى همهى بشريت به وجود بياورد، ظهور ميكند كه انسان را از فروبستگى نجات بدهد؛ جامعهى بشريت را نجات بدهد؛ بلكه تاريخ آيندهى بشر را نجات بدهد...
... انتظار فرج معنايش اين نيست كه انسان بنشيند، دست به هيچ كارى نزند، هيچ اصلاحى را وجههى همت خود نكند، صرفاً دل خوش كند به اينكه ما منتظر امام زمان (عليه الصّلاة و السّلام) هستيم. اينكه انتظار نيست. انتظارِ چيست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملكوتى است كه بايد بيايد و با كمك همين انسانها سيطرهى ظلم را از بين ببرد و حق را غالب كند و عدل را در زندگى مردم حاكم كند و پرچم توحيد را بلند كند؛ انسانها را بندهى واقعى خدا بكند. بايد براى اين كار آماده بود. تشكيل نظام جمهورى اسلامى يكى از مقدمات اين حركت عظيم تاريخى است. هر اقدامى در جهت استقرار عدالت، يك قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنايش اين است. انتظار حركت است؛ انتظار سكون نيست؛ انتظار رها كردن و نشستن براى اينكه كار به خودى خود صورت بگيرد، نيست. انتظار حركت است. انتظار آمادگى است. اين آمادگى را بايد در وجود خودمان، در محيط پيرامون خودمان حفظ كنيم. و خداى متعال نعمت داده است به مردم عزيز ما، به ملت ايران، كه توانستهاند اين قدم بزرگ را بردارند و فضاى انتظار را آماده كنند. اين معناى انتظار فرج است. انتظار فرج يعنى كمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى كه امام زمان (عليه الصّلاة والسّلام) براى آن هدف قيام خواهد كرد، آماده كردن. آن انقلاب بزرگ تاريخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ايجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبوديت خدا؛ اين معناى انتظار فرج است.» (27/5/1387)
پس، کار ایشان (ضمن آن که سخنرانی و وعظ نیز مینمایند)، تبیین راه و رهبری جامعه در راستای زمینهسازی تحقق ظهور و اهداف آن میباشد و البته که سنگینترین مسئولیت و بیشترین کار، به شخص ایشان اختصاص دارد.
البته سخنرانی و ارشاد و موعظهی ایشان در بُعد نظری و تبلیغی نیز باید صبغهی رهبری داشته باشد و نه صرفاً سخنرانی. از این رو در مورد تبلیغ و مبلغین مهدویت (عج) نیز میفرمایند:
«خب، بحمداللَّه امروز كسانى دارند در مسئلهى انتظار كارِ عالمانه میكنند؛ آن طورى كه در گزارشهاى جناب آقاى قرائتى بود و قبلاً هم اين گزارش را خوانده بودم، حالا هم كه ايشان اشاره كردند و گفتند.
از كارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئلهى انتظار و مسئلهى دوران ظهور نبايد غفلت كرد. و از كارِ عاميانه و جاهلانه بشدت بايد پرهيز كرد. از جملهى چيزهائى كه میتواند يك خطر بزرگ باشد، كارهاى عاميانه و جاهلانه و دور از معرفت و غير متكى به سند و مدرك در مسئلهى مربوط به امام زمان (عجّلاللَّه تعالى فرجه الشّريف) است، كه همين زمينه را براى مدعيان دروغين فراهم میكند. كارهاى غيرعالمانه، غيرمستند، غير متكى به منابع و مدارك معتبر، صرف تخيلات و توهمات؛ اينجور كارى مردم را از حالت انتظار حقيقى دور میكند، زمينه را براى مدعيان دروغگو و دجال فراهم میكند؛ از اين بايستى بشدت پرهيز كرد...
... وقتى انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقيقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسيلهى گمراهى اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از كارِ عوامانه، از تسليم شدن در مقابل شايعات عاميانه بايستى بشدت پرهيز كرد. كارِ عالمانه، قوى، متكى به مدرك و سند، كه البته كار اهل فنِ اين كار است، اين هم كار هر كسى نيست، بايد اهل فن باشد، اهل حديث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفكر فلسفى باشد؛ بداند، حقايقى را بشناسد، آن وقت ميتواند در اين زمينه وارد ميدان شود و كار تحقيقاتى انجام دهد. اين بخش از كار را هرچه ممكن است، بيشتر بايد جدى گرفت تا راه انشاءاللَّه براى مردم باز شود؛ هرچه دلها با مقولهى مهدويت آشنا شود و انس پيدا كند و حضور آن بزرگوار براى ما، ما مردمى كه در دوران غيبت هستيم، محسوستر شود و بيشتر حس كنيم و رابطه بيشتر داشته باشيم، اين براى دنياى ما و براى پيشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود.» (18/4/1390)
کلمات کلیدی:
گوناگون