ایکس – شبهه – پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: البته که درست نیست. مانند بسیاری از سیاستها، برنامهها و کارهایی که در جمهوری اسلامی ایران صورت میپذیرد، اما درست نیست. بالاخره اگر اغلب مردم و مسئولین، با تأسی به آموزههای وحی و اسلام، تسلیم میشدند و با بصیرت، درایت و به موقع، برنامهریزی کرده و درست انجام میدادند، که وضعیتمان در امور مختلف چنین نبود.
در این نقیصه، هم مسئولین (قوای مقننه و مجریه و هم چنین مسئولین و نهادهای ذیربط) درست عمل نکردند و مسئول و مؤاخذ خواهند بود و هم مردم (اذهان و رفتار عمومی). منتهی ما مردم عادت داریم که همیشه دیگران را مسئول تمام نواقص بشمریم و هر گاه کار خراب شد، بگوییم: «آیا این درست است که در جمهوری اسلامی چنین و چنان باشد؟!»
باید دقت شود که «جمهوری اسلامی» نه یک صاعقه است که آسمان آمده باشد و نه یک ماشین خودکار. بلکه یک نظام حکومتی و اجرایی برای مردمان و ملتی میباشد که مسلمان هستند و اسلام را ترجیح میدهند. اما دلیل نمیشود که همه در تمامی امور طبق اسلام فکر و عمل کنند و بصیرت داشته باشند.
الف – هنوز برای بسیاری از مسئولین، الگوهای غربی در شئون مختلف زندگی (به ویژه اقتصادی) ملاک، الگو و آرزوست!
همین هفته اخیر، وزیر کشور بدین مضمون گفت که «زنان باید حضور بیشتری در میدان کار داشته باشند»، و حال آن که مشکل اشتغال، از مشکلات اساسی جامعه ماست و مردان از بیکاری رنج میبرند.
وقتی در برنامهریزیهای آموزشی، فکر و بصیرتی برای نیاز کشور، تخصص و اشتغال و ... نمیشود و سهم دختران در دانشگاهها به میزان خطرناکی از پسران بیشتر میشود، معلوم است که در بازار کار نیز حضور آنان بیشتر خواهد شد. امروزه حدود 18% از بازار کار مردان به زنان اختصاص یافته است و این روند با سرعتی غیر منطقی رو به افزایش میباشد و ...!
ب – مردم نیز مقصرند و در بسیاری از امور، تأسی به فرهنگ منحط غرب در شئون مختلف را پیشه میکنند، و حال آن که عاقل، ایرانی و مسلمان هستند.
دختر تا دانشگاه نرود، ازدواج نمیکند – ازدواج دغدغه سوم جوانان میشود و اشتغال و مسکن در رتبههای پیشتر قرار میگیرد. – خب حالا این دختر برای چه جوانی و عمر خود را صرف تحصیل کرده است؟ آیا کار نکند؟ پس جویای کار شده و با توجه به شرایط متفاوت از هر حیث، در رقابت پیشی میگیرد.
حال از یک سو سنین جوانی را پشت سر گذاشته و هر کسی رغبت ازدواج با او را ندارد، از سوی دیگر تحصیل کرده است و از سوی دیگر شاغل. اصلاً با چه کسی ازدواج کند که شرایطش بهتر از او باشد و سپس بین مشاغل اصلی چون همسری و مادری و مشاغل فرعی چون کارمندی یا هرگونه کسب معاش دیگر را چگونه جمع کند؟
بعد در جامعه این میشود که میبینیم؛ سن ازدواج بالا میرود – میزان طلاق افزایش مییابد – آمار فساد و فحشا بالا میرود زنها مرد و بالتبع مردها در جایگاه زنان قرار میگیرند ... (که ضررش متوجه خود زنان نیز هست) – در تلویزیون از مردان و مدیران میپرسند: آیا به همسرت کمک میکنی (یعنی خانهداری هم میکنی) و از زنان شاغل در بیرون تحت عنوان «زنان موفق» نام برده میشود – زن انتظار دارد که شوهرش در فرزندداری و خانهداری به او کمک کند تا او به کار شرکت و ادارهاش برسد و بالتبع مرد نیز انتظار و توقع دارد تا زنش با حقوقی که میگیرد، بخشی از هزینههای زندگی را تأمین کند ... و خلاصه جای زن و مرد عوض میشود. و البته زمینهسازی برای هر گونه فساد و فحشا نیز مساعدتر میگردد.
بدیهی است که این الگوها، چه برای مسئولین و نهادهای ذیربط (از مجلس قانونگزار گرفته تا دولت مجری و سایر سازمانهای ذیربط) درست نیست و نه تنها منطبق با آموزههای اسلامی و صلاح جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه کاملاً مضر و ویران کننده است – و چه برای مردمی که دوست دارند سالم، سلامت، مرفه و در حال رشد زندگی کنند.
پس، یک همّت ملی لازم است.
کلمات کلیدی:
گوناگون