ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نویسنده محترم، پس از اشاره به معترض بودن خیلیها نسبت به ورودشان به این دنیا و مقصر برشمردن پدر و مادر، به درستی افزوده است: «خیلی از جوانان امروزی چنین سوالی را در ذهن خود دارند، ولی نمیگویند. چنانچه من کسانی را میشناسم که فقط به همین دلیل ازدواج نکردهاند تا به خاطر خودخواهیِ خودشان کودکی را وارد چالشهای غیر عادلانه این دنیا نکنند»!
اما باید به نکات ذیل که به صورت خلاصه بیان میشود دقت گردد:
الف – ضد تبلیغ علیه ازدواج و بچهدار شدن به هر بهانهای، خود بزرگترین ظلم به طبیعیترین نیاز انسانی فرد و جامعه میباشد.
ب – هر چند که یکی از دلایل ازدواج، تولید نسل میباشد، اما ازداواج تنها علت، سبب و عامل تولید نسل نیست، لذا این تولید اگر با ازدواج صورت نگیرد، حتماً بدون ازدواج صورت میپذیرد و نوزادانی بسیاری از رابطهی نامشروع به دنیا میآیند و افراد زیادی نیز باید با تحقیقات فراوان و انجام آزمایشات متفاوت به دنبال پدر واقعیشان بگردند [چنان چه یکی از معضلات جامعه کنونی امریکا و اروپا، ازدیاد افراد بیهویت است که فقط مادرشان شناخته شده است]. البته تردیدی نیست که معضل فقط در شناسایی پدر نیست، بلکه بالتبع معضلات دیگری چون کمبودهای روانی، اخلاقی، رفتاری شخصی و نیز به هم ریختگی نظم اجتماعی را نیز تحمیل میکند.
پس، تولد با ازدواج یا بدون ازدواج صورت میپذیرد، چرا که نیاز فطری، شخصی و اجتماعی بشر است که حتی در ساختار فرهنگ، اقتصاد، سیاست و امنیت ملّی نیز نقش مهمی ایفا میکند. پس، حال که چنین است، چه بهتر این تولدها، بر اساس نظم معینی باشند که در همه ادیان، فرهنگها، مکاتب و جوامع، تحت عنوان «ازدواج» تعریف شده است. لذا خودداری از ازدواج به بهانه نیاوردن فرزند، فقط یک بهانه و توجیه غیر مقبول است.
ج – همانطور که تصریح نمودید، تولید مثل فقط یکی از اهداف ازدواج است و نه همهی هدف از ازدواج، هر چند که خود هدف بسیار مهمی است، انسان برای زندگی و کمال، نیازهای مادی و غیر مادی فراوانی دارد که بسیاری از آنها با ازدواج و هم چنین تولید نسل محقق میگردد.
انسان عقلاً و فطرتاً عاشق کمال است و کمال او نیز فقط به خوب خوردن، راحت خوابیدن و ارضای شهوت جنسی به هر شکلی، حاصل نمیگردد. رسیدن و درک جایگاه همسری، پدری، مادری، خانواده، فامیل ... و آثار مرتب روحی و روانی آن بر شخص و تشکل جامعهی سالم، روابط کمالبخش و ... نیز از مراتب کمال میباشد، لذا زوجین اگر ازدواج هم نکنند، یک دیگر را در زندگی فاکتور نمیگیرند، بلکه روش غلط و مضر را جایگزین میکنند، یا در واقع بدل را به جای اصل میگذارند. مرد به سراغ زن میرود، زن به سراغ مرد میرود؛ فقط رفع نیاز جنسی نیست، بلکه گاه مدتها بدون ازدواج با هم زندگی میکنند، به یک دیگر عشق میورزند، حتی صاحب اولاد میشوند و ... – چرا که نیازمند و عاشق این کمالات هستند. پس، چه بهتر که طبق اصول و ضوابط کمال بخش این نیازها را مرتفع کنند تا گامی از مرحله حیوانی فراتر رفته و در مراتب انسانی رشد کنند.
د – بله، در یک نگاه، جوامع انسانی پُر از ظلم و جور است و البته همیشه همینطور بوده است، گاه در زمان یا جامعهای کمرنگتر و گاه در زمان یا جامعه یا جوامعی پُر رنگتر میشود. اما این همه انسان پاک، سالم، با اخلاق، متعهد، از اقشار معمولی (عوام) گرفته تا فرهیختگان - در اصناف متفاوت معلم، پزشک، مهندس، کاسب، تاجر، عالِم، دانشمند، کارگر، کشاورز و ... که در سرتاسر عالم وجود دارند نیز در همین جامعهی پر از ظلم و جور به دنیا آمده و تربیت شدهاند.
پس، مرد و زن میتوانند بگویند: ما ازدواج میکنیم و فرزندان خوبی نیز تربیت میکنیم.
ه – به ویژه جوانان دقت کنند که شعارهایی چون: بد بودن ازدواج - راحتی زندگی مجردی، به ویژه پس از یک بار ازدواج و طلاق زودرس - اولاد کمتر و زندگی بهتر - ارزش نهادن به خودداری از بچهدار شدن، به بهانهی بد بودن این دنیا یا سایر بهانههای خیالی و واهی و ...، که ریشه در اندیشههای اومانیسمی، ارزش لذت و خودنگری دارد، دروغهایی است که به جهان سومیها و به ویژه ملل مسلمان القا میکنند، وگرنه غربیها که خودشان عوامل اصلی ظلم، جور و فساد در عالم هستند، ملت خود را دائم تشویق به ازدواج و بچهدار شدن میکنند.
جالب است که بدانیم در جوامع اروپایی و امریکا، تأهل و والاتر از آن برخورداری از خانواده (فرزند)، یک امتیاز بزرگ شخصتی و ارزشی است که در استخدام یا احراز هر پست و مقامی لحاظ میشود، اما به ما القا میکنند که جامعه بد است، پس به دنیا آوردن فرزند در این دنیا خودخواهی است! میخواهند از سویی هر گونه عشق، عاطفه و تعهد را در آحاد جامعه بکشند و از سویی دیگر مفاسد و تباهیها و ناهنجاریهای شخصی و اجتماعی تجرد را ترویج کنند و از سویی دیگر، آمار تولد و رشد جمعیت در جوامعی که مسحورشان نیست را کاهش دهند.
کلمات کلیدی:
گوناگون