ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: وقتی خوب متوجه میشویم «عالِم» کیست؟ که بدانیم «عِلم» کدام است؟ البته نمیخواهیم وارد این مقوله شویم، چرا که مطلب و بحث در این خصوص بسیار است و چندین کتاب میشود، چنان چه هزاران کتاب در این زمینه نوشته شده است.
اما به صورت اجمال میتوان گفت: «عالَم» تماماً علامت است و از خود استقلالی ندارد و به همین دلیل نامش «عالَم» است، یعنی نشانههای آگاهی بخش. علامت و نشانه (عالَم) نیز یعنی غیر را نشان میدهد. مثل هر علامت دیگری که خود وضع و اعتبار میکنیم.
پس، «عِلم، علامت شناسی» است و «عالِم» کسی است که علامتها را شناخته و آنها را دنبال میکند تا به حقیقت برسد.
الف - اندیشمندان معاصر پست مدرن، بالاخره پس از چند قرن، با عصای علم به این معنا که از ابتدا در وحی آموزش داده شده بود رسیدهاند. آنها نیز (مثل رورتی) میگویند: «هیچ چیزی خودش نیست و همه چیز علامت است»؛ اما چون مادی و گُنگ و البته ملحدانه نگاه میکنند، اصلاً نمیخواهند توجه داشته باشند که حالا این علامتها چه چیزی را نشان میدهند؟ اگر غیری را که دیگر خودش علامت نیست نشان نمیدهند، پس علامت نیستند و اگر علامت هستند، پس لابد غیری را نشان میدهند.
از این رو، آنها فقط نتیجهای برای منافع سیاسی میگیرند مبنی بر این که چون هیچ چیزی استقلال ندارد و خودش نیست و بلکه علامت است، پس هیچ حقیقتی در عالَم وجود ندارد، لذا مفاهیم کلی وجود ندارد – ارزش و ضد ارزش وجود ندارد و ... .
ب – اما اندیشهای اسلامی میآموزد که ای بشر تو عقل داری، پس چرا سخن غیر عقلانی میگویی؟ اگر هر چیزی علامت است و غیر خودش را نشان میدهد، لابد یک چیزی که غیر از عالَم و علامت هست وجود دارد که همه او را نشان میدهند، لذا باید این علامتها را تعقیب کنی تا او را بشناسی، آن وقت میشوی «عالِم».
از این رو در قرآن کریم که آن قدر تأکید بر تعقل، تفکر، علم و تعلّم دارد، در یک جمله میفرماید: « فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ – پس بدان به درستی که الهی وجود ندارد به غیر از الله - محمد ص، 19»؛ یعنی از مجموع و جهت این عالَم که همه علامت است و غیر را نشان میدهد، بدان و به فهم که «إله» و معبودی وجود ندارد، به جز الله جلّ جلاله. یعنی هیچ هدفی، هیچ غایتی، هیچ نتیجهای جز او او وجود ندارد، همه فانی هستند و همه از او و علامت او هستند و به سوی او باز میگردند. پس بالتبع هیچ چیزی به جز او ارزش هدف (إله) قرار گرفتن، ندارد، چرا که هیچ کدام اله نیستند.
ج – هر چند بهترین امکان تحصیل علوم دینی، حوزههای علمیه میباشند، اما دلیل نمیشود که هر کس در حوزه درس خواند عالِم شود و هر کس نخواند عالِم نشود. گاهی عالِم به فیزیک یا ریاضی، علامت شناس و عالِم میشود و گاهی قرآن شناس یا حتی مفسر به قرآن یا مجتهد در فقه نیز فاسق و فاجر میگردد.
پس این نتایج نشان میدهد که فرق است میان «عالِم» با «با سواد». یک چوپانی که سواد زیادی ندارد، اما در مورد خود و محیط خود و آن چه میداند تعقل و تفکر کرده و راه را شناخته است و طی میکند، بسیار عالِمتر از کسی است که کتابها در تفسیر قرآن کریم خوانده و نوشته، اما هیچ نفهمیده است و بیراهه را طی میکند.
به قول امام خمینی (ره) مضمون: «برخی علم دارند، اما عقل ندارند – برخی علم ندارند، اما عقل دارند» - لذا در احادیث آمده که دو ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بالاتر است.
د – هدف شناسی خودش عِلم است و هدف از تحصیل علم (چه فقه و اصول باشد و چه تاریخ و پزشکی) است که آن را ارزشمند و شخص را عالم میکند. لذا نه به کسی که علم سیاست یاد میگیرد تا مردم را به استثمار بکشد عالِم میگویند – نه به کسی که فیزیک یاد میگیرد تا سلاح شیمیایی جهت کشتار و تعدی بسازد عالِم میگویند – نه به کسی که تفسیر و حدیث و فقه یاد میگیرد تا باورها را به خود جلب کند و مردم را از راه خدا منحرف کند، عالم میگویند – نه کسی که برای هوای نفس خود تحصیل میکند، عالِم گفته میشود. به قول عالِم بزرگ شیخ بهایی (ره):
ای در طلب علوم در مدرسه چند – تحصیل اصول و حکمت و فلسفه چند
هر چیز به جز ذکر خدا وسوسه است – شرمی زِ خدا بدار، این وسوسه چند؟!
د – اگر در جایی فرمود: قلم علما افضل از خون شهداست – در جایی فرمود که علما جانشینان انبیای الهی هستند – و خلاصه اینهمه تأکید بر تعلیم و تعلّم و کسب علم شده است، در جایی دیگر نیز فرمود: «العلم، هو حجاب الاکبر»، یعنی علم خودش بزرگترین حجاب است و در جای دیگری فرمود: «اِذا فَسَدَ العالِم، فَسَدَ العالَم»، یعنی هنگامی که عالمی فاسد میشود، عالَم را به فساد میکشاند.
پس، علم و عالِمی که در آن مقامات قرار دارند، کسانی هستند که هم علامات را خوب شناختهاند و هم از علامات پی به حقایق عالم هستی بردهاند و با جهت گیری بر اساس علامات و آیات و نشانههای الهی، در صراط مستقیم حرکت میکنند تا به حقیقت برسند. حال خواه روحانی و تحصیلکرده حوزه باشند یا نباشند. هر چند که اگر خواستند بیشتر و بیشتر بدانند، باید بروند در حوزه تحصیل کنند، چنان چه در رشته دیگر نیز باید بروند در دانشکده مربوطه، مدارج علمی آن را بگذرانند.
کلمات کلیدی:
گوناگون شهيد