ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: آیا واقعاً همه سؤالات و شبهات قرآنی، حدیثی، عقلی، منطقی و ... تمام شده و باید یک بیت شعر از یک شاعر را بیاوریم و تحلیل کنیم و مراعات سوء استفاده وهابیت که اساساً یک سازمان ماسونی و انگلیسی است را بنماییم؟! انصافاً حیف وقت، ذهن و فکر نیست؟ حالا یک موقع شعر و شاعر هر دو موقعیت و اثر وزینی دارند و موضوع بحث ما نیز ادبی است و در مقام توضیح، شرح و تفسیر غزل، قصیده و بیت بر میآییم، مسئله فرق دارد، اما همین طوری یک کسی شعری گفته، مداحی حرفی زده و ...، نباید ذهن ما را به خود مشغول کند و با اتصال آن به وهابیت و ...، که دشمنیهای ریشهای با اسلام و مسلمین دارند، بزرگ و مهم جلوه داده شوند.
الف - اما حال که سؤال نمودید، دقت نمایید که در چنین ابیاتی، شاعر با ذوقی که دارد، سخن از صفای یک حرم میآورد، نه مقام و مرتبت وجودی در و دیوار و گنبد آن، که در استعاره به کار میرود.
ب - صفای کعبه نیز به خاطر چند تا سنگ و آجر و سیمان نیست، چنان چه صفای حرم امام رضا و یا سایر امامان نیز به گچ و آینه کاری و طلا و نقرهاش نیست. اینها که در کاخها، معابد و حتی هواپیماها، کشتیها و خودورها نیز وجود دارد و هر کدام را جلا دهند، ظاهرش با صفا میشود. چه سنگ مرمر کف صحن کعبه باشد و چه آینهکاری یک کاخ فرعونی یا یک معبد بت پرستی. پس منظور از صفا، صفای دل است و نه صفای سنگ و آهن.
ج – کعبه معظمه نیز همین طوری هم قبله قرار نگرفته است. مگر میشود که خداوند متعال آدم را قبله و مسجود ملائک نماید، بعد یک نقطه یا چند تا سنگ را قبله آدم بنماید؟! بلکه قبله چون زادگاه ولایت است، قبله شده است. یعنی بدانید که ولایت قبله است. چنان چه برای ملائک چنین بود. در این خصوص مباحث بسیاری درج شده است که کافیست در بخش جستجو در سایت، کلمهای چون "کعبه" را درج و کلیک نمایید.
ﻫ - خداوند متعال قلب انسان را نیز «بیت الله» و حرم الله نامیده است. حالا اگر در قلبی و یا در کعبه و یا در حرمی، بت گذاشته شود و مورد پرستش واقع شود، صفای آن از بین می رود. پس صفای حرمها، به همان صفای دل اهل ولایت است. اگر فرمود: خانههایی است که اجازه داده شده از آن نور هدیات الهی بالا رود، منظور چهار دیواریهای گچی و سنگی نیست، بلکه منظور دلهای بندگان خاص است که در آن خانهها به ذکر و بندگی مشغولند؛ اگر چه در ظاهر چاردیواری کعبه، مسجد و یا خانهی کوچک امیرالمؤمنین و سید النساء العالمین فاطمه زهراء علیها نیز جلوه و مصداق آن باشد، اما بحث از عبادت و نماز و تسبیح شب و روز اهل آن خانه است و نه قداست دیوارهایش. اگر در دیوارش نیز حرمت و قداست دارد، به خاطر آیهی الهی بودن و روح حاکم بر آن خانه است. وگرنه گچ و سیمان و فلز را که ما میآوریم، یکی را صرف خانه خدا، حرم و مسجد میکنیم و یکی را صرف خانه خود و شاید یکی را صرف یک مرکز ظلم و فساد کنند. اما اولی، به خاطر آن اتصال مقدس و محترم میشود.
و - دقت شود که ظاهر کعبه معظمه، قبله بدن ما در حال نماز و حج و عمره است، اما قبله دل ما، همان «لبیک، اللهم لبیک» و «قربة الی الله» است که در نیت میگوییم و نیت لفظ نیست، بلکه همان قصد و توجه دل است و اگر غیر این باشد که چه زیارت کعبه و چه زیارت حرم یک امام، همه مصداق شرک میشود. لذا در نماز واجب (نماز مستحب را حتی می شود در حرکت و پشت به قبله هم خواند)، روی ظاهر ما به سوی کعبه است، اما جهت و روی دلمان که باید متوجه خدا باشد، متوجه ولایت الله باشد. پس صفای دل، از صفای دیوار بیشتر است.
*- مگر نفرمود: اگر کسی دیوار کعبه را خراب کند و خردههایش را به آتش بکشد، گناهش کمتر از کسی است که آبروی مؤمنی را بریزد؟ پس حرمت دل، حرمت قلب، حرمت انسان کامل، حرمت ولایت و امامت به مراتب بیش از حرمت دیوار است و آن دیوار نیز به خاطر ولایت و انسان و حب و اخلاص انسان، محترم شمرده است.
و – همه مسلمانان عالَم، رو به قبله نماز میخوانند و تقریباً به یک شکل هم نماز میخوانند، اما نماز همه، نماز نیست – بسیاری به حج میروند، مناسک را نیز درست و یک شکل انجام میدهند، اما حج همه حج نیست و به فرمودهی امام باقر علیه السلام: «بسیاری مانند اعراب جاهلیت فقط سر میتراشند و سنگ میاندازند» - بسیاری روزه میگیرند و در یک زمان و یک شکل نیز روزه میگیرند، اما به تعبیر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، فقط دهان خود را بستهاند – بسیاری قرآن میخوانند و خوب هم میخوانند، اما به فرموده خداوند متعال در همین قرآن، برای مؤمنین شفا و رحمت میشود برای ظالمین چیزی جز بر خسرانشان افزوده نمیشود؛ «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا / الإسراء، 82» ...، پس باید فکر کنیم که تفاوت در چیست؟ آیا جز در ایمان، معرفت، اخلاص و عشق است، که جای همه، همان «دل» است؟ پس، تفاوت در دلهاست؛ صفا یا شقاوت در دلهاست؛ محبت و مودت و یا بغض و عداوت در دلهاست ... نه در دیوارها. آیا جز این است که خداوند متعال، ضمن تأکید بر حرمت تمامی مساجد که همه بیتالله هستند، امر به تخریب و به آتش کشیدن مسجد ضرار مینماید؟ چرا؟ چون قصد، نیت و دل در آن عداوت بود، نه عبادت. آیا جز این است که وقتی قرآن مجلد ظاهری برای فتنه بالای نیزه میرود، امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید فریب نخورید، عقب نکشید، بجنگید، قرآن منم؟
کلمات کلیدی:
گوناگون حج