ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: انتقادِ بسیار به حق و به جایی است، اما جوانان ما به خاطر «این بیجوابیها» سر به کشورهای غربی نمیگذارند، چون آنجا اصلاً سؤال هم نمیکنند که پاسخ درست یا سر بالا بگیرند. بلکه علل سفر آنها به خارج از کشور و به ویژه به کشورهای غربی بسیار متفاوت است. برخی برای ادامه تحصیل میروند – برخی به امید اشتغال میروند – برخی برای زندگی در محیطی که هوسها را بیشتر تطمیع کند، میروند – برخی از همان ابتدا غرب برایشان یک آرزویی در حد بُت بوده و به وصال معشوق میشتابند ... و خلاصه دلایل موجه و غیر موجه بسیار است. نمیشود همه را مظلومانی که به خاطر چند تا سؤال و جواب سربالا رفتهاند، محسوب کرد. اگر قرار باشد که هر کسی فقط توقع داشته باشد و خودش کاری نکند و تا مشکلی دید از مملکت برود که کاری درست نمیشود.
بازرسی:
اما نقد در مورد "بازرسی" در تمامی شئون و امور کشور، نقدی کاملاً صحیح و به حق میباشد، کشور ما از نظر "بازرسی" بسیار ضعیف است، اگر چه ما مسلمانیم، ادعای حکومت اسلامی داریم و در اسلام عزیز، "بازرسی" یکی از مهمترین اقدامات لازم برای رشد و دلایل و اسباب پیشرفت در تمامی امور شخصی و اجتماعی میباشد، تا آنجا که بسیار به احساس حضور در محضر خداوند سبحان، باور ثبت شدن تمامی ریز و درشت عملکردها، گفتارها ... و دغدغهی روز میقات و پاسخگویی، و بالتبع ضرورت بازرسی و مراقبت از خود، تأکید و توصیه شده و تذکر داده شده است.
اما، علل ضعف بازرسی، به ویژه در نظام اداری و اجرایی کشور، بسیار گوناگون و متفاوت است و از جمله میتوان به دو مورد ذیل اشاره نمود:
یک – ضعف در قانون و ساختار:
هنوز نظام بازرسی در کشور ما کاملاً تعریف شده نیست و قوانین لازم برای آن به صورت کامل، و جامع، تبینن و مصوب نشده است و بالتبع ساختار نظام بازرسی در کشور نیز بسیار ضعیف است. از این رو، نه بازرسی اصولی و کاملی قبل از اجرای یک طرح یا انجام یک کار صورت میگیرد و نه بازرسی اصولی و کاملی، پس از مصوب شدن یک طرح و آغاز و حین اجرای آن صورت میگیرد و نه پس از خاتمه و انجام، بازرسی درست و کاملی صورت میپذیرد.
دو – ضعف در اجرا:
بدیهی است که ضعف در قانون و ساختار، ضعف در اجرا را نیز به صورتی اجتناب ناپذیر تحمیل میکند، اما ضعفهای دیگری نیز در اجرا وجود دارد که مربوط به ضعف قانون نمیباشد، بلکه کاملاً متوجه "نیروی انسانی" است، از رؤسا و مدیران ارشد گرفته تا کارمندان جزء و تا مدیران و صاحبان بخشهای دولتی و خصوصی که باید مورد بازرسی مستمر قرار گیرند. چه خوب کار کنند و چه نکنند.
ج – نیروی انسانی:
ضعف نیروی انسانی، متعدد است. به عنوان مثال: ضعف در آموزش چگونگی بازرسی و بالتبع تخصص و تبحر نظاممند و قانونی، یک ضعف است – و ضعف اخلاقی، تقوایی و رفتاری شخص بازرس (از مدیران گرفته تا کارمند)، ضعف دیگری است که خودش تبعاتی دارد که ممکن است به تنبلی، بیانگیزه بودن، جدی نگرفتن مسئولیت و توابع آن ... و حتی دریافت رشوه منجر گردد. اگر بازرس [در هر جا و هر موردی از خُرد و کلان] رشوه بگیرد، دیگر چه میشود کرد؟ باید برای بازرسان نیز بازرس گذاشت! و اگر او هم تنبل باشد یا رشوه بگیرد، چه باید کرد؟! نمیتوان از آسمان ملائک را پایین آورد و به این امر گماشت.
د – رشوه:
از بزرگترین ابتلائات ویران کننده و موانع بازرسی در کشور ما «رشوه» است. خواه رشوه جنبه مادی داشته باشد، مثل پول نقد یا ملک و ...، خواه جنبهی غیر مالی داشته باشد، مثل دادن و رد و بدل کردن امتیازات به یک دیگر.
نظر ما (که قابل نقد است) این است که پایه و اساس "رشوه" در دستگاههای دولتی و عوامل آن گذاشته میشود و سپس مردم (به اصطلاح ارباب رجوع) که از سویی مترصدند کارشان انجام شود و از سوی دیگری مایلند که خطای آنها نادیده گرفته شود، از این فرهنگ منحط و ویران کنندهی رشوه استقبال میکنند.
ﻫ – خُلق فرهنگی غلط:
خُلق فرهنگی غلط در میان مردم (مسئول و غیر مسئول)، یکی دیگر از موانع بازرسی درست، صحیح، کامل و جامع میباشد، که البته آن نیز ریشهها و عللی دارد.
از جمله ریشهها پسماند فرهنگ استعماری و استثماری گذشته است. حکومتهای استعماری، مردمان را به ترس از دخالت - وحشت از ابراز وجود - و خود کمبینی محق نبودن در پیگیری مطالبات حقه خود، واداشتند، چرا که اساساً حضور آنها، سلطهی آنها و حکومتشان خلافهایی بوده و هست که توسط عمّال رسمی و غیر رسمی داخلی انجام داده و میدهند.
اما، معمولاً هر حقی را از مردمی میگیرند، از طریق دیگری القا میکنند که شما آن را دارید یا حتی بهترش را دارید. اگر استقلال بگیرند، میگویند: شما مستقل هستید – اگر غیرت را بگیرند، القا میکنند که خیلی غیورید و ...؛ از این رو مردم در عین وابستگی و ذلت، گمان میکنند که بزرگان، فرهیختگان، نوابغ و خواصی هستند که هیچ کس حق ندارد در کار آنان دخالت کند و هیچ کس حق ندارد که انتقادی به آنان کند، چه رسد به این که بازرسی کند و یا مانع از ادامهی کارش به این شکل شود.
شما این معضل را از خانه و مدرسه شاهدید، تا کارگاه و کارخانه، تا یک تیم فوتبال، تا یک وزارتخارنه، شهرداری، دادگستری و ... .
ببینید چه ضد نبلیغ گستردهای علیه "امر به معروف و نهی از منکر" در اذهان عمومی راه انداختند.
و – چارهی کار:
در هر حال چاره کار، خود مردم هستند. این مردم هستند که به انتخاب عموم، رییس جمهور، رییس مجلس، وزیر، وکیل، مدیر کل، کارمند، تولید کننده، مصرف کننده و ... میشوند، پس آنها هستند که میتوانند روح قانونپذیری را ابتدا بر خود حاکم کنند و در مجموعههای جاری نمایند و در صورت تخلف، مطالبه کنند.
مسئله فقط رانت و رشوهی کلان، یا چند اختلاس بانکی (که در همه جای دنیا وجود دارد) نمیباشد، بلکه در سطوح کلانتر و نیز پایینتر و جزئیتر، همین معضل وجود دارد و به چشم میخورد و اگر ارقام به محاسبه درآید، رقمها و زیانهای عموم، بسیار بسیار بیشتر از چند اختلاس شناخته شده میباشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون