پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): قهر کردن با دوستان، به خاطر خطایی که از آنها سر زده است، کار احسنی نیست. اگر اهل بیت علیهم السلام با ما چنین کنند، چه میشود؟!
صحیح بودن یک عمل، با مقبول و مرضی حق بودن آن، و نیز با احسن (عمل صالح) بودن، بسیار متفاوت است. چه بسیارند افرادی که نمازشان صحیح است، اما مقبول نیست – یا مقبول هم هست، اما احسن نمیباشد.
از این رو اگر بپرسید: «به خاطر انجام خلافی با رفیقی قهر کردم، آیا صحیح است یا خیر؟»؛ ممکن است در پاسخ بشنوید که "صحیح است"؛ این یعنی اشکالی ندارد و حرام نیست، اما معلوم نیست که این قهر کردن، کار مقبول و احسنی نیز باشد.
الف – شرط صحیح بودن این است که منطبق با احکام باشد و خلاف آن نباشد.
ب – اما شرط مقبول بودن این است که چه رفاقت و چه قهر، حقیقتاً و خالصانه برای خدا باشد.
ج – و شرط "احسن" (عمل صالح) این است که در بین روشهای ممکن، بهترین کار همین باشد.
*** - حال آیا قهر کردن با یک رفیق، به خاطر این که در امتحانات درسی تقلب کرده، کاری صحیح، مقبول و مرضی خداوند منّان و بهترین کار است؟
دین فروشی:
* - دقت کنیم که ما مکلف به دینداری و نیز دعوت به دین و تقوا هستیم، اما اجازهی دین فروشی نداریم. برخی خودآگاه یا ناخودآگاه، به خاطر چهارتا احکامی که یاد گرفته و یا عمل میکنند، دین فروشی میکنند. این خطایی بزرگتر از تقلب است.
تکبر:
* - برخی دیگر به خاطر همین چهارتا احکامی که یاد گرفته و عمل میکنند، خودآگاه یا ناخودآگاه، دچار تکبر میگردند و این تکبر را به اشکال فریبندهی تذکر، نصیحت، امر به معروف، نهی از منکر و ...، به رخ مخاطب میکشند. گناه این تکبر، هزاران هزار بار شدیدتر و بدتر از تقلب در امتحانات درسی میباشد.
موضعگیری ذرهبینی:
* - برخی دیگر خود را رها کرده و دائم دقت دارند که مخاطب آنها کجا دچار خطا میشود، تا او را تقبیح و تحقیر کرده و بکوبند؟! آیا این موضعگیری خدایی و برای خداست، آیا رنگ خدایی (صبغه الهی) دارد؟ آیا خدا و یا امام زمان علیه السلام با ما چنین میکنند؟!
تنبیه:
* - برخی دیگر در عین حال که خود مرتب هر شب و روز دعا و ندا میکنند که "إلهی! ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي – خدایا به خودم ظلم کردم و جهلم سبب جری شدن من در گناه گردید" – و سپس یا رب! یا رب! گفته و طلب مغفرت میکنند، تا با خطای دیگران مواجه میشوند، گمان میکنند که حتماً باید او را به نوعی تنبیه نیز بکنند و چنان رفتار میکنند که گویی قیامت شده و آنها مأموران شداد و عذاب الهی هستند!
حال تصور کنید که اگر مؤمنتر از ماها، از افراد عادی گرفته تا اولیاء الله، تا برسد به امام زمان علیه السلام، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و در غایت امر، خداوند رحمان و رحیم، با ما چنین رفتاری کند، چه میشود؟!
قهر کردن:
در موافقی اساساً "رفیق" نشدن واجب و ضروری است؛ مثل رفاقت با "کفار و مشرکین و ظالمین"، یا کسانی که دین را مسخره میکنند و یا اهل دروغ و فسق و فجور (که تمامی این موارد در قرآن کریم و احادیث تصریح شده است).
در موافقی "قطع رفاقت" لازم میآید، مثل رفیقی که دیگر راه خود را تغییر داده باشد و به کفر و شرک گرویده باشد.
اما در تمامی این احوال باید دقت نمود که رفیق نشدن، یا قطع رفاقت، بسیار متفاوت است با تداوم ارتباط معقول و مرضی حق، یا قطع ارتباط (حتی با کفار، فاسقین و مجرمین).
قهر کردن، قطع ارتباط است، نه قطع رفاقت. لذا انسان باید دقت کند که اولاً چه ضرورتی برای قطع ارتباط وجود دارد؟ و ثانیاً آیا این قطع ارتباط واجب و ضروری است؟ و ثالثاً آیا تداوم ارتباط خیر بیشتری ندارد و عمل صالح نمیباشد؟ و در جان و غایت این که "آیا مرضی خداوند منّان است؟"
* - شاید رفیق یا مرتبطی، نتواند تقلب در امتحان درسی را ترک کند، اما به خاطر ارتباط خوب شما، اخلاق و ادب بیاموزد؟
* - شاید رفیق یا مرتبطی، نتواند تقلب در امتحان درسی را ترک کند، اما به خاطر ارتباط خوب شما، با خدا، اسلام، قرآن، اهل عصمت علیهم السلام، آشناتر شود و همین امر در او اثر بگذارد؟
* - شاید این ارتباط سبب شود که با زیبایی نماز آشنا شود و همین نماز، او را گناهان بزرگ و کوچک دور کند؟
* - شاید این ارتباط سبب آگاهیها، بیداریها، هوشیاریها و بصیرتهایی گردد که او را از ورطههای هولناک، پرتگاههای ظلمانی و هلاکت نجات دهد و سبب رشد او گردد.
رنگ خدایی:
مهمترین امر این است که انسان رنگ خدایی داشته باشد که آنهم با عبادت خالصانه محقق میگردد:
« صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ » (البقره، 138)
ترجمه: (آرى ايمان دلهاى ما) رنگآميزى خدايى است و كيست كه رنگآميزيش بهتر از خدا باشد؟ و ما پرستندگان اوييم.
انسان آینه تجلی حق است، پس باید متصف شود به صفات الله، متخلق شود به اخلاق الله و رنگآمیزی شود، به رنگ ایمان به خدا.
انسان باید در اسماء الله تفکر و تعمق کند و سعی کند که آینه وجود را به طرف آن بگیرد. اگر خدا رحمان و رحیم است، او نیز با خلق خدا چنین باشد – اگر غفار الذنوب و ستار العیوب است، او نیز چنین باشد – اگر بسیار توبه کننده (تواب) است، یعنی بسیار نظر لطف خود را بر میگرداند به سوی کسانی که پس از غفلت و گناه، روی به او برگرداندهاند (توبه کردند)، او نیز چنین باشد – اگر انتظار دارد که خدا او را ببخشد، او نیز از حق خود بگذرد و سریع ببخشد ... و البته اگر خدا در مواضع و مواقفی شدت و غضب دارد، او نیز داشته باشد. مثل شدت بر کفار و رحمت میان خود.
و راه رسیدن به این صفات و اخلاق کمال نیز تلاش در ساختار اخلاقی خود، خالص کردن هر کاری برای خدا، و انجام دستورات او، بدون دخالت و فریب نفس میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا قهر کردن با دوستان، به خاطر گناه یا خطایشان صحیح و کافی است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7233.html
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه)»
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
گوناگون ذکر