پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): سؤال کلّی است، اما نمیتوان به آن یک پاسخ کلی داد. خوب یا بد بودن یک رمان و آثارش، هم بستگی به خودِ رمان، اهداف، نگاه و پیام آن دارد و هم بستگی به حال و هوا، سن و سال، نوع نگاه، برداشت و تأثیر پذیری خوانندهی آن. – و ای کاش هر کسی میتوانست قصهی خودش را بنویسد و بخواند و ببیند تا کنون چه کرده است و این راهی که میرود، آن هم با این اندوختهها، به کجا میرسد؟ چرا که یک روز کتابی به او میدهند و میگویند: حالا کتاب خودت را بخوان.
« إقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا » (الإسراء، 14)
ترجمه: (و به او میگوییم:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی!
قصهنویسها:
الف - فردوسی رومان حماسی مانند «شاهنامه» را مینویسد که سراسر حکمت، اخلاق، عبرت، حماسه، عشق و عرفان است، آن هم به زبان پارسی، بدون به کار گیری کلمات بیگانه – نظامی گنجوی، قصه عاشقانه «لیلی و مجنون» را به نظم در میآورد که سراسر بحث از عرفان، عشق، عبرت میباشد – ویلیام شکسپیر، قصهی رمئو و ژولیت را مینویسد که تراژدی یک عشق نا موفق است که ختم به مرگ میشود و ...؛ یک عده هم قصههای سبک، توخالی، احساسی، بی کیفیت و بداثر مینویسند، برای تخریب فرهنگ و اخلاق مردم و یا صرفاً برای فروش.
ب – گاهی رومان، چه عاشقانه باشد و چه حماسی یا ...، بیان شیوا، آگاه کننده و پند آموزِ یک واقعیتی میباشد که اتفاق افتاده است؛ یعنی بیان سرگذشت افراد و یا جوامع میباشد؛ مانند قصهی برادران حسود و قصهی عاشق زلیخا به یوسف علیه السلام - یا قصهی احساسی به آب انداختن فرزند توسط مادر، به خاطر نجات جانش – یا قصه حماسی موسی علیه السلام و فرعون و ...، که ضمن حکایت، بیان فرازی از تاریخ نیز هست و هم چنین سراسر درس معرفت، عشق، نفس، اخلاق، دلسوزی، قیام و ... نیز میباشد؛ که قصههای قرآنی، سراسر واقعیت و چند بُعدی میباشند، لذا فرمود اینها بهترین قصهها هستند، چون قصههای "حق" هستند:
« نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ » (یوسف علیه السلام، 3)
ترجمه: ما بهترین سرگذشتها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- بر تو بازگو میکنیم؛ و مسلّماً پیش از این، از آن خبر نداشتی!
**- و گاهی رومان، چه عاشقانه باشد، یا فکاهی، یا حماسی، یا پلیسی و ...، نه تنها هیچ بار و پیام مثبتی ندارد، بلکه سراسر پوچ و چون زهری که امعاء و احشاء را منهدم میکند، ذهن خواننده را منهدم کرده و احساسات یا شهوتش را تحریک میکند، اسمش را هم میگذارند "رومان عشقی" که بد نباشد و به مذاق خوش بیاید!
د – در هر حال، هنرهایی چون قصه نویسی یا شعر سرایی، از استعدادهای قوای "وهم، تخیل و تصور" بر میخیزد، از این رو اگر مبتنی بر "عقلانیت" نباشد و حامل "حکمت" نباشد و به "درس و عبرتِ آموزنده و کمال بخشی" منتهی نگردد، همه سیر و توقف در "اوهام" میباشد.
*** - دقت کنیم که خداوند متعال، شعر و شاعری را چگونه توصیف مینماید و مرز بین شاعر و شعر خوب با بد را چگونه تبیین نماید؟
« وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ » - و شاعران را گمراهان پيروى مىكنند.
(اشاره به این که پیامبر اکرم صلوات علیه و آله، شاعر نیست، عقلا، حکما و اندیشمندان از او پیروی میکنند و گمراهان از شاعران جاهلی – اکنون نیز همینطور است، چنان که یک عده پیرو وحی، عقلانیت، تفکر و حکمت هستند و یک عده پیرو خوانندگان و اشعار آنان)
« أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ » - آيا نديدهاى كه آنان در هر واديى [دچار اوهام و] سرگردانند؟
« وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ » - و سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟!
« إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ » - مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند (و از شعر در این راه کمک میگیرند)؛ آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست! (الشعراء، 224 تا 227)
خوانندگان:
خوانندگان نیز متفاوت هستند. برخی از خواندن یک قصه، رومان یا حکایت، به ادبیات آن توجه دارند و بهرههای علمی در ادبیات میبرند – برخی دیگر به محتوا و پیامهای آن توجه دارند و درس، حکمت، پند و عبرت میآموزند – برخی عادت دارند مانند کودکانی که با قصه میخوابند، حتماً یک قصه بخوانند و بخوابند – برخی دیگر، مانند قصهنویسان و شعرایی که در اوهام سیر میکنند، پا از محدوده اوهام، تخیل و تصور فراتر نمیگذارند، وادی تعقل و تفکر برای آنها سخت و عذابآور است، لذا قصهای میخوانند که میدان وهمیِ جدیدی برای آنان باز کند و به اوهامشان شکل دهد – برخی دیگر چون در عشق و احساسات حقیقی و واقعی بسیار ضعیف و بلکه تنبل و ترسو نیز هستند، کمبودهای خود را با یک قصه [عشقی، حماسی یا ...] در وهم و تخیل جبران میکنند و در واقع خود را فریب میدهند – برخی دیگر برای تحریک شهوت جنسی خود، قصهای را میخوانند و با همان نیز ارضا میشوند و ... .
*** - پس خوب یا بد بودن "قصه و آثار آن"، بستگی به خود قصه (رمان) و خوانندهی آن دارد.
مرتبط:
* - بیان قصص یا تاریخ گذشتگان در قرآن کریم، چه فایدهای برای امروز ما دارد؟ (20 شهریور 1391)
* - چرا داستانهای پدر ژپتو، شنگول و منگول و ... را نباید قبول کرد، اما داستان حضرت یونس (ع) بیرون آمدنش از شکم ماهی را باید قبول کرد؟ (26 شهریور 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
* - آیا خواندن رمان، بر روح و روان انسان تاثیر مثبت دارد یا منفی؛ مخصوصاً رمانهای عاشقانه؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7827.html
کلمات کلیدی:
گوناگون